جعل تکوینی است برای اینکه امام یک روحی دارد که مردم آن روح را ندارند. مثل یک حقیقتی که خدا در وجود پدر و مادر قرار داده است؛ آن حقیقت در وجود دایه نیست. خدای متعال به او یک چیزی داده است، یک گرایشی دارد، یک کششی دارد، یک حسّ ششم دارد؛ یک گیرندهای دارد که بین مادر و فرزند است. این گرایش و این حقیقت در وجود دایه نیست، در وجود پرستار نیست. یک حقیقتی در وجود پدر است که غیر از پدر کسی آن را ندارد. لذا با تصویب مجلس، با آرای مردم شما نمیتوانید پدر جا به جا بکنید. مادر جا به جا بکنید. باید در وجود او باشد. امامت اینطور است. امام پدر مردم است. «أَنَا وَ عَلِیٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّهِ»[۱] من و علی پدر شما هستیم. این تصویبی نیست، رأیی نیست، با حکم دادگاه نیست. جعل تکوینی است. لذا امیر المؤمنین (علیه السّلام) فرمود: ما مریضی شما را در وجود خود درک میکنیم. ما با مریضی شما مریض میشویم. «وَ شِیعَتُکَ خُلِقُوا مِنْ فَاضِلِ طِینَتِنَا وَ عُجِنوا بِمَاءِ وِلَایَتِنا»[۲] رئیس جمهور نمیتواند اینطور باشد. نمایندهی مجلس نمیتواند اینطور باشد. با تصویب، با رأی، با صندوق بخواهیم برای خود رهبر درست بکنیم کلاه ما پس معرکه است. ما به دنبال کفّار راه افتادیم. لذا در فرهنگ قرآن، در فرهنگ دین، در فرهنگ غدیر تمام مسبّبات را منوط به امضای نمایندهی امام زمان میدانیم. اگر امام زمان خود در دسترس باشند باید خود ایشان امضا بکنند و الّا نمایندهی ایشان باید امضا بکند و الّا همه چیز است. حرام اندر حرام است. آقا امام باقر (علیه الصّلاه و السّلام) فرمود: عمر بن عبد العزیز چند سال حکومت میکند، وقتی میمیرد مردم بر او گریه میکند ولی ملائکه به او لعن میکنند. با اینکه عمر بن عبد العزیز یک قدمهای خیلی برجستهای برداشت؛ هم در اجرای عدالت… فدک را به خاندان نبوّت برگرداند. فدک تا زمان عمر بن عبد العزیز غصب بود. او فدک را برگرداند. او لعن بر امیر المؤمنین (علیه السّلام) را ممنوع کرد. تا آن زمان بالای منبرها بر علی لعن میکردند. ولی عمر بن عبدالعزیز از امیر المؤمنین (علیه السّلام) تجلیل کرد، تکریم کرد و لعن بر امیر المؤمنین (علیه السّلام) را قدغن کرد و نسبت به خاندان عصمت و طهارت هم سختگیری نکرد، فضا داد، حدیث را احیاء کرد؛ از زمان خلیفهی دوم که حدیثسوزی باب شد، کسی حقّ نوشتن حدیث را نداشت؛ عمر بن عبدالعزیز آمد این فرهنگ حدیثسوزی را به نشر حدیث، به کتابت حدیث تبدیل کرد. به کسانی که از پیامبر حدیثی شنیدند و یادداشت کردند جایزه میداد، آنها را جمع کرد و با اینکه کارهای بسیار خوبی انجام داد امّا امام باقر (علیه السّلام) فرمود: وقتی میمیرد، مردم به او گریه میکنند این نشانهی مردمداری او هم است، معلوم هم است که با مردم هم خوب معامله کرده است مثل سایر خلفای بنی امیّه نبوده است امام فرمود: مردم به او در موقع مرگش گریه میکنند ولی ملائکه او را لعن میکنند. چرا؟ برای اینکه او حقّ حکومت ندارد حکومت که با راضی کردن مردم نیست. حکومت امر خدا است.
[۱]– بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج ۱۶، ص ۹۵٫
[۲]– همان، ج۵۳ ، ص۳۰۳ .
پاسخ دهید