دستاوردهاى بشرى، قوانین علمى و یا اجتماعى چه نقشى در حکومت دینى دارد؟
دستاوردهاى بشرى چند گونه است؛
یکم. مقبولات و پسند جامعه، فرهنگ، آداب، رسوم و سنت هاى نهادینه شده در طول تاریخ؛ این گونه امور را در یک جمع بندى مى توان تحت عنوان «عرف» قرارداد. بنابراین آنچه در باب عرف گفته شد، در اینجا نیز تا حدود زیادى قابل تطبیق است.[۱]
دوّم. دستاوردهاى علمى؛ ره آوردهاى علمى نقش هاى مختلفى ایفا مى کنند؛ از جمله:
۱ – موضوع شناسى
موضوعات احکام و قوانین دینى چند گونه است: برخى ساده و روشن و بعضى پیچیده و نیازمند کارشناسى دقیق است. علوم بشرى در شناخت موضوعات این گونه احکام و قوانین، کارآیى بالایى دارد. از طرف دیگر «موضوع شناسى» در تشخیص مصادیق احکام ثانویه و احکام حکومتى، رکن اساسى است و علوم و دانش هاى بشرى، در این عرصه شدیدا مورد نیازند.
۲ – تبدیل موضوع
علوم بشرى گاه موضوع احکام شرعى را دگرگون ساخته و از این طریق موجب تغییر حکم مى شوند؛ مثلاً دسترسى بشر به دانش انتقال خون، موجب مى شود، خون از محدوده نجاساتى که فاقد منفعت حلال است، خارج شده، تحت عنوان موضوعاتى قرار گیرد که داراى منفعت حلال است. با این تغییر، موضوع جدیدى براى مبادلات اقتصادى ایجاد و مبادله آن قانونى مى شود.
۳ – موضوع سازى
رشد دانش بشر همواره موضوعات نوینى را فرا روى فقه اسلامى قرار مى دهد؛ مثلاً توانایى بشر دربارورى، موضوع جدیدى در نظام حقوقى خانواده ایجاد و ناچار استنباط و وضع قوانین مربوط به خود را طلب مى کند.
۴ – روش شناسى
بسیارى از احکام و قوانین اجتماعى دین، به گونه هاى مختلف قابل انجام است. «دانش بشرى» در کشف شیوه هاى برتر و هماهنگ با مقتضیات و نیازمندى هاى زمان، فایده بسیارى دارد.
بنابراین نقش دانش بشرى، در قانون گذارى معمولاً یکى از راه هاى یاد شده است.
پرسش و پاسخ های دانشجویی پیرامون حکومت دینی/ مؤلف:حمیدرضا شاکرین
دفتر نشر معارف
[۱] – ر.ک: پاسخ پرسش ۲۱٫
پاسخ دهید