در قسمت قبل به پنج مورد از سیره ی حضرت اشاره شد که فهرست وار شامل:

۱-تکامل عقول مردم

۲-خارج شدن تمام نعمات زمین و نزولات آسمان

۳-طیب و پاکیزه شده دنیا و اهل دنیا

۴-تکامل علم در عصر ظهور

۵-فراگیری عدل و داد در میان مردم می باشد.

۶-تکریم از طریق مسائل اقتصادی

از جمله  مصادیق بسیار مهم و قابل توجه تکریم انسان، تکریم اقتصادی است. در جامعه ای که مسائل اقتصادی آن به درستی پی ریزی نشده باشد و ملاک ها و معیارهای صحیحی بر آن حاکم نباشد قهراً روابط عادلانه اقتصادی برقرار نخواهد بود و در نتیجه عدۀ زیادی دچار فقر شده و به دنبال آن کرامت انسانی دچار خدشه می شود.

امیرالمومنین(ع) در مورد باور مردم در ارتباط با فقر و همچنین آثار فقر خطاب به فرزندش امام حسن(ع) می فرماید: « یا بنی الفقیر حقیر لا یسمعک لامه و لایعرف مقامه لوکان ان الفقیر صادقاً یسمونه کاذباً و لو کان زاهداً یسمونه جاهلاً یا بنی من ابتلی بالفقر ابتلی باربع خصال: بالضعف فی یقینه والنقصان فی عقله و الرقه فی دینه و قله الحیاء فی وجهه فنعوذ بالله من الفقر».

ای فرزندم، شخص فقیر احساس حقارت و کوچکی می کند. نه گوشی برای شنیدن کلام اش وجود دارد و نه مقام و موقعیت او شناخته می شود .اگر فقیر در گفتارش صادق باشد دیگران او را ـ چون به حساب نمی آورند ـ دروغگو می پندارند و اگر زهد و پارسایی را پیشه خود سازد او را جاهل و نادان می پندارند. ای فرزندم کسی که دچار فقر شود چهار خصلت پیدا می کند:

۱٫ضعف و سستی در یقین اش به وجود می آید

۲٫عقل اش نقصان و کمبود پیدا می کند

۳٫نرمی و بی مبالاتی در دین اش به وجود می آید

۴٫حیاءاش کم می شود، پس از فقر به خدا پناه می بریم

بدون شک یکی از عوامل مهم اعادۀ کرامت انسانی، ایجاد وضعیت مطلوب اقتصادی است و مطلوب ترین وضعیت اقتصادی که بهتر از آن قابل تصور نیست در دولت مهدی(ع) و توسط شخص امام مهدی(ع) به اجرا در خواهد آمد به گونه ای که دیگر فقر به طور کلی از صحنۀ زندگی فردی و اجتماعی بیرون خواهد رفت.

این مطلب در روایات زیادی تاکید شده است. همچنین از رسول اکرم(ص) در ارتباط با ترسیم وضعیت اقتصادی عصر ظهور نقل شده است: « تنعم فیه امتی نعمه لم ینعموا مثلها قط نوتی الارض اکلها و لا تدخر منهم شیئاً والمال یومئذک کدوس یقوم الرجل فیقول یا مهدی اعطنی فیقول خذ».  تنعم و نعمتی که در سایۀ حکومت مهدی(عج) به مردم می رسد هرگز به آنها نرسیده است. زمین همۀ خوراکی ها را در اختیارشان قرار می دهد. دیگر کسی در فکر ذخیره اموال نیست، در آن روز اموال روی هم انباشته شده است. کسی به پا می شود و به خدمت حضرت مهدی(عج) می رسد می گوید: مقداری از مال را به من بده حضرت می‌فرماید: خودت بردار. و به دنبال چنین وضعیتی همه به استغناء مالی رسیده حتی اشخاصی که می خواهند زکات اموال خویش را بدهند کسی را نمی‌توانند پیدا کنند تا زکات را به او بدهند.

 امام صادق(ع) در این زمینه می‌فرماید: «لیاتین علیکم وقت لا یجد احدکم لدیناره و درهمه موضعاً». یعنی جامعه ای که فقر از آن ریشه کن شده باشد کرامت انسانی نیز حفظ خواهد شد و انسان ها مورد تکریم واقع می شوند.

۷ـ تکریم  انسان از جهت مسائل عقیدتی

همانگونه که برای انسان ها نیازمندی های جسمانی از قبیل غذا و پوشاک و مسکن و… وجود دارد که در صدد رفع آنها برمی آیند و در صورت روابط ناعادلانه اقتصادی بر  کرامت انسان از این جهات لطمه هایی وارد می گردد، به همین اندازه هم برای آنها نیازمندی های فکری و عقیدتی وجود دارد .سوالاتی از قبیل مبدا عالم هستی و منتهای آن و … همواره ذهن بشریت را به خود مشغول داشته که در طول تاریخ حیات انسانی مکتب های دست ساز بشری از این نیاز واقعی انسان ها سوء استفاده کرده و سعی در اشباع عقیدتی انسان داشته اند.

اما به جهت عدم توافق با فطرت خداجویی انسان، نتوانستند آنها را اشباع کنند، در نتیجه قادر نیستند تا جایگاه ویژه انسان و کرامت او را تبیین نمایند و به دنبال آن دل بستن به چنین مکاتب فکری بر کرامت انسانی انسان لطماتی وارد کرده است.

یکی از ویژگی های عصر ظهور، رفع نیازمندی های عقیدتی انسان است .زیرا کامل ترین عقیده و جهان بینی که برتر از آن قابل تصور نیست توسط حضرت مهدی(ع) در اختیار انسان ها قرار داده می شود و در نتیجه آنها در سایۀ معرفت واقعی نسبت به خداوند و اولیای او، به جایگاه ویژه خویش در نظام هستی پی برده و از این لحاظ کرامت فراموش شده انسان، به او گوش زد شده و وی مورد تکریم واقع می شود.

۸ . تعلیم معارف قرآن به مردم

قرآن خود را با وصف کرامت بیان کرده است «انه لقرآن کریم».  نزول قرآن برای هدایت انسان یکی از مصادیق بارز کرامتی است که خداوند متعال در حق انسان ها نموده است، زیرا لطف و رحمت او موجب گردیده تا کلامی این چنین را از عرش بر خلق فرود آورده و آن را به بندگان خود تفهیم نماید.

مصداق کامل چنین کرامتی زمانی ممکن است نسبت به انسان ارزانی شود که او از معارف مختلف قرآن علم و آگاهی پیدا کرده و صرفاً به تلاوت لفظی آن اکتفاء ننماید، و این امر در عصر ظهور محقق خواهد شد. جابر از امام باقر(ع) درمورد وضعیت تعلیم قرآن در عصر ظهور نقل می کند: « اذا قام قائم آل محمد(ص) ضرب فساطیط لمن یعلم الناس القرآن علی ما انزل الله جل جلاله ». هنگامی که قائم آل محمد(ص) قیام کند خیمه هایی را برپا می کند. در آنها قرآن را به همان نحوی که از سوی خدا نازل شده است به مردم تعلیم می دهد.

یعنی قرآن با همۀ معارف‌اش و حتی بطون آیات در اختیار بشریت قرار داده می شود و روح و جان او را از معارف الهی اشباع و سیراب ساخته و او را در مسیر تعالی و کمال قرار می دهد تا به ساحل نجات بخش ذکر الهی، آرام گیرد.

 درمورد فراگیری گسترده علم دین و معارف قرآن در روایت آمده: « تؤتون الحکمه فی زمانه حتی ان المراه لتقضی فی بیتها بکتاب الله و سنه رسول الله(ص)». در عصر ظهور و حکومت مهدی(ع) به همه مردم حکمت و علم آموخته می شود تا آنجا که زنان در خانه های خویش با کتاب خدا و سنت پیامبر(ص) قضاوت کنند.

 در سایۀ چنین تعلیماتی مردم صاحب حکمت شده و در همگان فرهیختگی و آگاهی لازم پدید می آید و در نتیجه به جایگاه و موقعیت ممتاز خود در نظام هستی پی می برند.

در اینصورت خود را به «ثمن بخس» نخواهند فروخت و در صدد رسیدن به کمال واقعی خود تلاش خواهند کرد و از این جهت حتی مورد تکریم ملائکه واقع می شوند.

 ۹ـ تکریم انسان در سایۀ آزادی حقیقی او

از دیدگاه اسلام آزادی تنها به معنی زدودن زنجیرها و قید و بندهای ظاهری نیست بلکه انقلاب و دگرگونی در پایه های روحی و فکری را مدنظر دارد. اسلام آزادی انسان را از تغییر و دگرگونی در محتوای فرد و انسان آغاز می کند.

 اسلام آن آزادی را برای انسان مفید و لازم می داند که توسط آن، آزادی حقیقی نفسانی خود را به دست آورده و بتواند انسانیت و شخصیت خود را در مسیر زندگی همواره حفظ نماید. در اینصورت انسان قبل از هر چیز باید خود را از بندگی و عبودیت نفس و شهوات رها کند، زیرا اگر عقول و تمامی صفات برجستۀ انسانی در قید و بند شهوات باشند در حقیقت انسان در بردگی به سر می برد.

 اسلام با طرح مسالۀ توحید، انسان را از بندگی و عبودیت شهوات و لذت های زودگذر رها کرده و رابطۀ او را با خداوند و رضوان او برقرار کرده است. با توجه به تعلیم فراگیر معارف قرآنی در عصر ظهور، انسان از ذلت تن دادن به شهوات و اسارت نفس آزاد شده و به آزادی حقیقی که کرامت او را تضمین می کند دست پیدا می کند، شاید این جمله رسول اکرم(ص) را که در ارتباط با عصر ظهور فرموده است: «و به (بالمهدی) یخرج ذل الرق من اعناقکم» به واسطۀ مهدی(ع) از گردن شما ذلت و خواری بندگی برداشته می شود، را بتوان بر همین مطلب تطبیق داد. زیرا کدام اسارت و بندگی بدتر از اینکه انسان اسیر شهوات نفسانی بوده باشد.

۱۰٫تکریم انسان از جهت مسائل سیاسی

انسان موجودی است اجتماعی و مدنی بالطبع دارای نیازمندی های مختلف. هیچ فردی نمی تواند به تنهایی همه حاجات و نیازمندی های خود را برطرف کند، بنابراین برای حاجات مختلف خویش کوچکترین واحد اجتماع و هسته اولیه آن یعنی خانواده را پی ریزی نموده و به دنبال آن از مجموعه خانواده های گوناگون، جامعۀ بزرگتری را تشکیل داد.

 از طرفی انسان موجودی است که امتیاز طلبی و خودخواهی در ذاتش نهفته است، بنابراین همه امتیازات را برای خود می خواهد. بدون تردید این حالت موجب می شود تا برای تصاحب امتیازات بیشتر به منافع و حقوق دیگران تجاوز و تعدی کند که نتیجۀ آن جنگ و درگیری میان افراد خواهد بود.

حال برای خاتمه این قبیل درگیری ها، عقلای قوم چاره ای اندیشیده و قوانین و مقرراتی را وضع کردند تا جوامع انسانی در چارچوب آنها به حیات اجتماعی خود بدون آسیب ادامه دهند. در این میان طبیعتاً کامل ترین و جامع ترین قانون، قانون و مقرراتی است که از سوی پروردگار عالم و خالق انسان در اختیار او گذاشته شده است.

البته این قبیل قوانین و مقررات هر چند کامل هم باشند محتاج به مجریان و مدیرانی است که باید برای اجرای آنها چاره و تدابیری بیاندیشند. حال ممکن است این گونه از سیاست گذاری ها و تدابیر به گونه ای ترسیم شوند که به جایگاه ویژه انسان و کرامت او بی توجهی کرده  و حتی باعث سقوط انسانیت به ورطه هلاکت باشند.

در این میان حق کشی هایی صورت می پذیرد و باطل به چهرۀ حق خودنمایی می کند، برای خاتمه دادن چنین سیاست گذاری ها و مدیریت های سوء، مجریان عادل و حق محور باید در راس امور باشند. این آرمان به نحو کامل در عصر ظهور در دولت کریمۀ مهدوی(ع) جامه عملی خواهد شد.

بی شک یکی از نتایج پرثمر این امر تکریم انسانیت خواهد بود، زیرا در قبال سیاست و مدیریت مهدوی(ع) باطل از صحنۀ اجتماع خواهد رفت و هر فردی به حقوق واقعی خود خواهد رسید.

در چنین فضایی که زمینه های نشو و نمای کرامت انسانی آمادگی لازم را پیدا کرده است، افراد به دولت و حکومت مهدوی(ع) عشق و ارادت ورزیده و همه اهل آسمان و اهل ارض از ظهور مهدی(ع) و دولت اش راضی بوده و قلوب بندگان الهی از سرور و شادمانی پر و لبریز خواهد شد.

ابوسعید خدری می گوید:

«سمعت رسول الله(ص) ابشرکم بالمهدی… یرضی به ساکن السماء و ساکن الارض و یملاء الله قلوب عباده سروراً…». از حضرت رسول(ص) شنیدم که فرمود: بشارت می دهم شما را به مهدی(ع) که ساکنین آسمان و زمین به واسطه او راحت می شوند و خداوند قلوب بندگان خود را پر از سرور شادمانی می کند

 

 منبع: سخن تاریخ