سومین عامل که باعثِ نپذیرفتنِ حق در دلِ انسان است و انسان یقینِ خود را از دست میدهد «تکرارِ گناه» است. «الذَّنبُ عَلَی الذَّنب» وقتی انسان یک گناهی میکند، واجبِ فوری است که به سرعت توبه کند، اگر توبه نکرده گناهانِ بعدی آمدند، این میشود: «ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُم مِّن بَعْدِ ذَلِکَ فَهِیَ کَالْحِجَارَهِ»[۱] دیگر دل سنگ میشود، دیگر دل لکهدار میشود، سیاه میشود و دیگر نورِ یقین در آنجا نمیتابد و در بسته میشود، گناه قفل میشود و درِ دل را میبندد. اما در مقابلِ آن چه کنیم که خدایِ متعال یقینِ ما را، ایمانِ ما را حفظ کند و عاقبت به خیر بشویم؟ باز یکی از چیزهایی که مهم است و امروز مبتلا به است، قبل از آنکه آن چند نکته را عرض کنم معاشرتِ با افرادِ بد، در روایاتِ ما تصریح شده است، و دیدنِ انسانهایِ بد در انسان اثرِ بد میگذارد، معاشرتِ با انسانهایِ حرامخور، با انسانهایِ بیدین، آرام آرام بیدینیِ آنها به انسان سرایت میکند.
[۱] سوره مبارکه بقره، آیه ۷۴ (ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُم مِّن بَعْدِ ذَٰلِکَ فَهِیَ کَالْحِجَارَهِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَهً ۚ وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَهِ لَمَا یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ ۚ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا یَشَّقَّقُ فَیَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ ۚ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَهِ اللَّهِ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ)
پاسخ دهید