این مسائل اقتضاء می‌کند که انسان بیش از اینکه از نظرِ علمی زحمت می‌کشد و عمرِ خود را با علم و تحصیلِ معارفِ حقّه و اخلاقیّاتِ علمی و حکمتِ نظری و شرعیّاتِ رساله‌ای اکتساب می‌کند، بیش از آن به زدودنِ حجاب‌های دل بپردازد که خودِ این‌ها انسان را مانندِ افرادِ پولدار نکند، بعضی از پولدارها مست هستند، اینطور سکّه می‌خرند، اینطور احتکار می‌کنند، اینطور یک ملّتی را به زانو در می‌آورند و به گرانی مبتلا می‌کنند، به تشویش مبتلا می‌کنند، اگر این پولدار مست نشده بود مگر می‌توانست بی‌رحمی کند؟ گاهی علم هم مانندِ پول یک ثروت است، این «أَلْهَاکُمُ التَّکَاثُرُ * حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ»[۱] فقط تکاثر در مال نیست، علم هم مانندِ مال است، این‌هایی که ممارات می‌کنند و خودشان را به رُخِ این و آن می‌کشند، به تعبیرِ روایت: «فِی أَنْدِیَهِ اَلرِّجَالِ»[۲] در جلسات مسائل و فروعات مطرح می‌کنند و حرف می‌زنند که خودشان را نشان بدهند و بگویند ما خیلی بهتر از دیگران این مسائل را فهمیدیم، این‌ها مانندِ همان پولدارهایی هستند که می‌خواهند با ماشین‌های چند میلیاردیِ خود می‌خواهند مالِ خود را به رُخِ دیگران بکشند، چه انسان ملّا باشد و علومِ خود را به رُخِ دیگران بکشد، کتاب بنویسد و خود را در کتاب‌هایش به رُخِ جامعه بکشد، چه پولدار بشود و با ماشین و قصر و اینها…، و گاهی از این‌ها بدتر! این عبادت می‌کند تا مشهور بشود که این شخص خیلی زاهد است و نماز شبِ او ترک نمی‌شود، همه‌ی این‌ها تکاثر است. «أَلْهَاکُمُ التَّکَاثُرُ * حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ * کَلا سَوْفَ تَعْلَمُونَ * ثُمَّ کَلا سَوْفَ تَعْلَمُونَ * کَلا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ * لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ»[۳] این تکاثر در همه‌ی ابعادِ خود حجاب است، چه عبادت باشد، چه علم باشد، چه ثروت باشد و چه اخلاقیّات باشد. شخصی متواضع است و صفاتِ خوبی دارد، اما این صفات او را شیفته‌ی خود کرده است، فکر می‌کند و می‌بیند نسبت به دیگران تفاوت دارد، بعد خود را خیلی می‌پسندد و فکر می‌کند وضعِ او خیلی خوب است و نزدِ خدای متعال نمره‌ای دارد، این‌ها باعث می‌شود که آن یقین برا انسان پیش نیاید، یقین با خواندن نیست، یقین با رفتن و رسیدن است، لذا ما یقینِ فطری، یقینِ علمی و یقینِ کشفی داریم.


[۱] سوره مبارکه تکاثر، آیات ۱ و ۲

[۲] مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل , ج ۹ , ص ۷۳ (ثِقَهُ اَلْإِسْلاَمِ فِی اَلْکَافِی ، عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ رَفَعَهُ إِلَى أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ: طَلَبَهُ اَلْعِلْمِ ثَلاَثَهٌ فَاعْرِفُوهُمْ بِأَعْیَانِهِمْ وَ صِفَاتِهِمْ صِنْفٌ یَطْلُبُهُ لِلْجَهْلِ وَ اَلْمِرَاءِ إِلَى أَنْ قَالَ فَصَاحِبُ اَلْجَهْلِ وَ اَلْمِرَاءِ مُؤْذٍ مُمَارٍ مُتَعَرِّضٌ لِلْمَقَالِ فِی أَنْدِیَهِ اَلرِّجَالِ بِتَذَاکُرِ اَلْعِلْمِ وَ صِفَهِ اَلْحِلْمِ قَدْ تَسَرْبَلَ بِالْخُشُوعِ وَ تَخَلَّى مِنَ اَلْوَرَعِ فَدَقَّ اَللَّهُ مِنْ هَذَا خَیْشُومَهُ وَ قَطَعَ مِنْهُ حَیْزُومَهُ اَلْخَبَرَ.)

[۳] سوره مبارکه تکاثر، آیات ۱ تا ۵