خودِ خدای متعال معلّم شد، آدم شاگردِ خدای متعال بود، یک کاری کنید که خودِ خدای متعال استادِ ما بشود. آقای بهاءالدّینی اعلی الله مقامه الشّریف استادِ سیر و سلوکی نداشتند، معلّمِ ایشان خودِ خدای متعال بود، مرحوم آقای انصاری همدانی استادِ اینطوری نداشتند، ولی همه‌ی بزرگانِ ره‌یافته و اهلِ باطن آقای انصاری را قبول داشتند، آقای قاضی اعلی الله مقامه الشّریف بعضی از شاگردان‌شان را به آقای انصاری حواله می‌دادند، آقای انصاری که هیچ استادِ سیر و سلوکی نداشتند، اما پاک و زلال بود، خودِ خدای متعال معلّمِ ایشان بود. وقتی انسان آدم بشود خودِ خدای متعال به او درس می‌دهد، اما اگر انسان آدم نباشد حتّی اگر ملّا هم بشود بوی آدمیّت نمی‌دهد، خیلی‌ها ملّا هستند اما یک قدم به سوی آدمیّت برنداشته‌اند، اگر پرده‌ها کنار برود بعضی‌ها در برزخ عالَمِ بدی دارند، بعضی از همین آخوندها در عالَمِ برزخ خیلی بدبخت هستند، این همه درس خوانده است ولی آدم نشده است، اگر انسان آدم نشود که او را به بهشت راه نمی‌دهند، بهشت جای آدم‌هاست، «وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ»[۱]، این‌هایی که مسیرِ غضب و شهوت را رفته‌اند یا درّنده هستند و یا بهیمه هستند، این‌ها راهی به بهشت ندارند.


[۱] سوره مبارکه تکویر، آیه ۵