با توجه به اینکه انسانها دارای ضعف و قصور و آلوده به گناه اند، شایسته است برای رسیدن به تکامل و ارتباط با خدا و درخواست حوائج خود، از طریق بندگان صالح و اولیای الهی که دارای مقام بلندیاند، اقدام کنند و آنها را بین خود و خدا واسطه قرار دهند تا زودتر به نتیجه برسند. قرآن نیز به این امر توصیه میکند، ولی عدهای در محدوده توسلات و انواع آن دچار خطا شدهاند و به آسانی سایر مسلمانان را به شرک متهم میکنند. برای کشف حقیقت و اثبات مشروعیت توسل شایسته است به سراغ سیره معصومان: که فانی در توحید و از هر نوع شرک مبرا بودهاند، برویم تا روشن شود که آنها تا چه اندازه توسل را تأیید میکنند. در این مقاله سیره اهلبیت: که معصوم و وارث علم پیامبرند، بررسی میشود و نمونههایی از سیره آن بزرگواران را نقل میکنیم.
مقدمه
یکی از مسائل مهم که در قرن اخیر بین مسلمانان مطرح شده، توسل و ارتباط آن با توحید عبادی است که در قرون گذشته بین مسلمانان کمتر مورد بحث بود؛ زیرا تمام مسلمانان و علمای مذاهب به گونهای توسل را پذیرفتهاند و یا در حد کراهت و حرمت به عنوان حکم فقهی در فقه از آن بحث کردهاند، اما در دو قرن اخیر که وهابیت گسترش یافته، حکم توسل را بالاتر از یک حکم فقهی، به حکم اعتقادی و شرک و کفر رسانده اند و میگویند چون توسل عبادت غیر خداست، پس درخواست کمک از غیر خدا شرک است. بدین جهت شایسته است مسئله توسل در ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گیرد. در این نوشتار به توسل در سیره اهلبیت (ع) در این زمینه میپردازیم.
توسل به صالحین و اولیای الهی از زمان خلقت حضرت آدم تاکنون در بین مردم رواج داشته است و قرآن نیز به آن دعوت کرده است.[۱] همچنین روایات فراوانی از طریق شیعه و اهلسنت مشروعیت توسل را اثبات میکنند؛ نظیر روایت عثمان بنحنیف که فرد نابینایی نزد پیامبر اکرم(ص) آمد و تقاضای شفا کرد و آن حضرت این دعا را به او تعلیم داد که بخواند:
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ وَ أَتَوَجَّهُ إِلَیْکَ بِنَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ نَبِیِّ الرَّحْمَهِ یَا مُحَمَّدُ إِنِّی تَوَجَّهْتُ بِکَ إِلَى رَبِّی فِی حَاجَتِی هَذِهِ فَتَقْضِی لِی اللَّهُمَّ شَفِّعْهُ فِیَّ؛[۲]
بار خدایا، از تو میخواهم و به وسیله پیامبرت به تو توجه میکنم. یا محمد، من برای برآورده شدن حاجتم به وسیله شما به پروردگارم رو میآورم. پروردگارا، شفاعت او را درباره من بپذیر!
نیز موارد زیادی از توسل که از صحابه و تابعین و بزرگان اهلسنت نقل شده است، ولی از قرن هشتم به بعد ابنتیمیه و بعد از او محمد بنعبدالوهاب و پیروانشان، دامنه توسلهای مشروع را محدود کردند و بعضی از انواع توسل را مساوی شرک دانستند.[۳] از این رو در این نوشتار به بررسی سیره اهل بیت پیامبر اکرم(ص) که مورد احترام تمامی مسلمانان میباشند، میپردازیم؛ چون از نظر شیعه طبق آیه تطهیر، اهلبیت (ع) معصوم و از هرگونه آلودگی و پلیدی مبرا بودهاند و مطابق حدیث متواتر ثقلین نزد شیعه و سنی، اهلبیت: عِدل قرآن اند و تا قیامت از آن جدا نخواهند شد و در واقع آنان مفسران واقعی آن اند. لذا هیچ نوع شرکی در اعمال و رفتار و تأییدات آنها تصور نمیشود و عدهای از اهلبیت جزء صحابه میباشند و سنت صحابه نیز نزد برادران اهل سنت جایگاه خاصی دارد. همچنین بعضی از اهلبیت استاد و معلم ائمه فقه اهلسنت محسوب میشوند و به طور کلی همه آنان جزء موحدان و پارسایان روزگار خود به شمار میآمدند و در نزد عام و خاص قداست و جایگاه خاصی داشتند. لذا افعال و تأییدات آنها میتواند معیار تشخیص حق و باطل برای همگان قرار گیرد و سیره آنها در مورد توسل میتواند اتهام شرک را از عاملین به توسل رفع کند.
توسل انواعی دارد؛ از قبیل: ۱ – توسل به ذات و اسما و صفات الهی؛ ۲ – توسل به پیامبر اکرم (ص)و به جاه و مقام و حق آن حضرت؛ ۳ – توسل به اولیای الهی و صالحین؛ ۴ – توسل به قرآن؛ ۵ – توسل به ایمان و اعمال صالح و…
اهلبیت: نیز به ذات و اسما و صفات الهی توسل کرده اند و دعاها و مناجات آنان مملو از این قبیل توسلات است؛ مثل فرازهایی از دعای کمیل، دعای سحر، جوشن کبیر، سمات و دعاهای صحیفه سجادیه. این نوع از توسلات ائمه بسیار مفصل است و یک دنیا معارف خداشناسی و توحید در آنها نهفته است و بحث مستقل و مفصلی را میطلبد. به علاوه، اهلبیت: خود به پیامبر و جاه و مقام آن حضرت و نیز به یکدیگر متوسل میشدند و همچنین به قرآن و تربت امام حسین(ع) توسل میکردند. این قبیل از توسلات آنها مورد بررسی قرار میگیرد. البته ایشان هرگز این توسلات را به معنای عبادت اینها نمیدانستند، بلکه توسل را برای استمداد از خداوند و تقرب به درگاه ذات پاکش که عین توحید است، معرفی میکردند.
توسل در سیره حضرت علی(ع)
بیتردید حضرت علی(ع) عارف به تمام زوایای دین و دستورات آن بود و دیگران در معارف دین به آن حضرت نیاز داشتند. از این رو گفتار و رفتار آن حضرت میتواند الگو و سرمشق تمام مسلمانان باشد. آیا توسل در سیره آن حضرت وجود داشت؟ کیفیت آن چگونه بود؟ با مطالعه در سیره آن حضرت مواردی از توسلات از قبیل توسل به پیامبر و اهلبیت: و نیز توسل به ذکر صلوات و… یافت میشود که نمونههایی از آنها را نقل میکنیم.
۱ – از امام صادق(ع) نقل شده که مردی خدمت امیرمؤمنان(ع) آمد و از اینکه اجابت دعایش دیر شده، به آن حضرت شکایت کرد. حضرت دعایی را به او یاد دادند و فرمودند بگو:
… و أتوجّه إلیک بمحمد و أهل بیته و أسألک بک و به م، أن تصلّی علی محمّد و آل محمّد و أن تفعل بی…؛[۴]
به وسیله محمد و خاندانش به سوی تو روی میآورم و از تو به وسیله خودت و این بزرگواران درخواست میکنم که بر محمّد و آل محمّد درود فرستی و با من چنین کنی… .
این دعا به دعای «سریع الاجابه» معروف است که در فرازی از این دعا حضرت تعلیم میدهد برای استجابت سریع دعاها به پیامبر و اهلبیتش متوسل شوید. عبارت «أسألک بک و به م» با توجه به سیاق عطف، بیانگر کمال شرافت و بزرگی محمد و آل محمد و جایگاه خاص آنها در نزد خداست. لذا برای استجابت سریع دعاها به وسیله آنان به درگاه خدا متوسل میشویم.
۲ – از امام صادق(ع) نقل شده که امیرالمؤمنین(ع) میفرمود: هرکس قبل از شروع نماز این کلمات را بگوید، با محمّد و آل محمّد محشور خواهد شد:
أللّهمّ إنّی أتوجّه إلیک بمحمّد و آل محمّد و أقدّمهم بین یدی صلاتی و أتقرّب به م إلیک. فاجعلنی به م وجیهاً فی الدنیا و الآخره و من المقربین…؛[۵]
خدایا، به وسیله محمّد و آل محمّد به سوى تو رو مىآورم و ایشان را پیشاپیش نمازم مقدّم مىکنم و به وسیله ایشان به سوی تو تقرّب مىجویم. پس مرا به برکت ایشان آبرومند در دنیا و آخرت قرار ده و از مقرّبان درگاهت قرار ده… .
نکته درخور توجه در این دعا، عبارت «و أقدّمهم بین یدی صلاتی» است. از آنجا که انسان ضعف و کوتاهی وگناهانی دارد، شایستگی حضور در محضر خدا و سخن گفتن با او را ندارد. لذا خداوند راهى را به روی ما گشوده تا از این طریق بتوانیم به او تقرب جوییم که عبارت است از ذوات مقدس اهلبیت: که انسان با توجه و توسل به اهلبیت، به درگاه خدا تقرب جوید. همچنین توجه به اهلبیت قبل از شروع نماز، کمک میکند تا انسان با حضور قلب بیشتری نماز بخواند. علامه مجلسی در تبیین این عبارت آورده است: نماز معراج مؤمن است و به وسیله آن به قرب الهی میرسد، ولی به این مقصد نمیرسد، مگر با کمک راهنمایانی که ما را در رسیدن به این مقصدکمک و راهنمایی کنند.[۶]
همچنین امیرالمؤمنین دعایی را برای رفع مشکلات مربوط به مال و خانواده و فرزند یا سلطانى از سلاطین تعلیم میدهند که در آن به پیامبر و اهلبیت: متوسل شدهاند. [۷]
۳ – حضرت علی(ع)به درخواست مردی یمنی دعایی را نوشتند که به دعای یمانی معروف شده و در فرازی از آن چند نوع توسل ذکر شده است: توسل به ایمان و عمل صالح، به صفات الهی و به محمد وآل طاهرینش:
فَإِنِّی أَتَوَسَّلُ إِلَیْکَ بِتَوْحِیدِکَ وَ تَمْجِیدِکَ وَ تَحْمِیدِکَ وَ تَهْلِیلِکَ وَ تَکْبِیرِکَ وَ تَعْظِیمِکَ وَ بِنُورِکَ وَ …. وَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ أَلَّا تَحْرِمَنِی رِفْدَکَ وَ فَوَائِدَک؛[۸]
همانا متوسل میشوم به سوی تو به وسیله (اعتقاد و اقرار) به توحید تو و حمد و سپاسگذاری تو و (گفتن)لا إله إلا الله و تکبیر و تعظیم تو و به وسیله نورت و…و به وسیله محمد و خاندان پاکش که مرا از پاداشها و بخششهایت محروم نکنی.
۴ – در نهجالبلاغه از حضرت علی(ع) نقل شده:
إذا کانت لک إلى الله سبحانه حاجه فابدأ بمسأله الصلاه على رسوله (صلى الله علیه وآله) ثم سل حاجتک؛[۹]
هرگاه حاجتی از درگاه خدا داشتی، ابتدا درود بفرست بر محمد و آل او سپس حاجتت را بخواه.
نیز نقل شده که امیرالمؤمنین(ع) فرمودهاند:
کلُّ دُعاء محجوب عن السّماء حتی یصلّی علی محمد و آل محمد؛[۱۰]
هیچ دعایى به آسمان نمىرسد، مگر اینکه صلوات بر پیامبر فرستاده شود.
سیره حضرت فاطمه زهرا(س)
۱ – حضرت زهرا(س) در خطبهای که در مسجد مدینه ایراد کرد، فرمود:
و احمدوا الله الذی لعظمته و نوره یبتغی من فی السموات و الأرض إلیه الوسیله و نحن وسیلته فی خلقه و…؛[۱۱]
خدایى را حمد و سپاس گویید که به جهت عظمت و نورش، تمام آنچه در آسمانها و زمین است، (برای تقرب) به سوی خداوند به دنبال وسیله اند و ما وسیله و واسطه خداوند در میان خلقش هستیم.
حضرت زهرا(س) در این بیان نورانی از همگانی بودن اخذ وسیله به درگاه خداوند در بین موجودات عالم سخن به میان آورده و اهل بیت را وسیله بین خدا و خلق معرفی کرده است. البته این نوع وسیله، شامل توسل پس از مرگ نیز میباشد.
سیره امام حسین(ع)
۱ – امام حسین(ع)در فرازی از دعای معروف عرفه با ذکر اوصاف برجسته پیامبر اکرم(ص)، با واسطه قرار دادن آن حضرت از خدا درخواست میکنند:
اَللّهُمَّ اِنّا نَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ فی هذِهِ الْعَشِیَّهِ الَّتى شَرَّفْتَها وَ عَظَّمْتَها بِمُحَمَّد نَبِیِّکَ وَ رَسُولِکَ، وَ…؛[۱۲]
خدایا، ما در این شامگاه که تو به آن شرف و عظمت بخشیدهای، به وسیله محمد(ص) پیامبر و رسولت، به درگاه تو رو میآوریم… .
۲ – پس از مرگ معاویه، یزید به حاکم مدینه دستور داد که از امام حسین(ع) بیعت بگیرد و یا سر آن حضرت را برای او بفرستد. این پیشنهاد برای شخصیتی چون امام حسین(ع) بسیار دشوار بود. بنابراین آن حضرت به جدش رسول خدا متوسل شد و سه شب به زیارت قبر جدش رفت، در شب سوم کنار قبر پیامبر(ص) دو رکعت نماز خواند و پس از آن عرضه داشت:
اَللّهُمَّ إِنَّ هذا قَبْرُ نَبِیِّکَ مُحَمَّد وَ أَنَا ابْنُ بِنْتِ مُحَمَّد وَ قَدْ حَضَرَنِی مِنَ الاَمْرِ ما قَدْ عَلِمْتَ. اَللّهُمَّ وَ إِنِّی اُحِبُّ الْمَعْروُفَ وَ أَکْرَهُ الْمُنْکَرَ، وَ اَنَا أَسْأَلُکَ یا ذَالْجَلالِ وَ الاِکْرامِ بِحَقِّ هذَا الْقَبْرِ وَ مَنْ فیهِ مَا اخْتَرْتَ مِنْ أَمْری هذا ما هُوَ لَکَ رِضىً؛[۱۳]
بارالها، این قبر پیامبر تو محمّد(ص) است و من فرزند دختر محمّدم. از آنچه براى من پیش آمده است، آگاهى. خدایا، من معروف را دوست دارم و از منکر بیزارم. من از تو، اى خداوند صاحب جلال و بزرگوارى، مىخواهم به حقّ این قبر و کسى که در آن هست، راهى را که خشنودى تو در آن است، برایم مقرّر دارى.
این عمل حضرت در واقع تأییدی است برجواز و مشروعیت زیارت و توسل و جواب عملی است به کسانی که ادعا میکنند توسل به مردگان جایز نیست، و نیز ادعای کسانی را که میگویند جایز نیست خدا را به حق کسی یا چیزی قسم داد، باطل میکند. در واقع این حقی است که خداوند به آنان لطف کرده و آنان را صاحبان حق قرار داده است و حق مطلق از آن خداست.
سیره امام زینالعابدین(ع)
امام علی بنحسین: به دلیل اوضاع و شرایط خاص آن زمان از طریق دعاها و مناجات مردم را هدایت و ارشاد میکرد و معارف را از این طریق تعلیم میداد که تعدادی از دعاهای آن حضرت در کتاب صحیفه سجادیه جمعآوری شده است. با مطالعه این کتاب شریف میتوان به سیره آن حضرت درباره توسل دست یافت. صحیفه سجادیه از نظر سند در حد متواتر است و از ابتدا مورد توجه علما و دانشمندان اسلامی بوده است و دهها شرح برای آن نگاشته شده است. طنطاوی، دانشمند اهلسنّت و مفتی اسکندریه و مؤلف تفسیر معروف الجواهر فی تفسیر القرآن، درباره آن میگوید:
آن را کتابى یگانه یافتم که مشتمل بر علوم و معارف و حکمتهائى است که در غیر آن یافت نمىشود. حقّاً که از بدبختى است که ما تا کنون به این اثر گرانبهاى جاوید از میراثهاى نبوّت و اهلبیت دست نیافتهایم. من هر چه در آن مطالعه و دقّت مىکنم، مىبینم بالاتر از کلام مخلوق و دونِ کلام خالق است.[۱۴]
در اینجا نمونههایی از توسلات امام سجاد (ع)را نیز میآوریم:
۱ – توسل به خدا و پیامبر و آل طاهرش:
…فَأَسْأَلُکَ بِکَ وَ بِمُحَمّدٍ وَ آلِهِ،صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِمْ، أَن لَا تَرُدّنِی خَائِباً؛[۱۵]
پس از تو میخواهم که به حق خودت و به حق محمد وآل او ـ درودهاى تو بر ایشان باد – مرا ناامید بر نگردانی.
حضرت سجاد(ع) برای نشان دادن اوج عظمت و شرافت پیامبر واهلبیتش در نزد خدا، توسل به خدا و پیامبر و آلش را در کنار هم ذکر کرده است.
۲ – توسل به حق پیامبر و اهلبیت: امام رضا(ع) از پدر بزرگوارش و ایشان هم از پدرگرامیاش نقل میکند که امام زین العابدین (ع)قبرحضرت علی(ع) را زیارت کرد و در کنار قبر ایستاد و گریه کرد و سپس فرمود:
اللّهم فاستجب دعائی، و اقبل ثنائی، و أعطنی جزائی، واجمع بینی و بین أولیائی بحق محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین؛[۱۶]
پروردگارا، دعای مرا مستجاب فرما و حمد و ثنایم را بپذیر و پاداشم ده و مرا در زمره محمد و آلمحمد قرار ده، به حق محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین:.
این زیارت که به زیارت امین الله معروف است و از معتبرترین زیارات میباشد، تأییدی است بر جواز زیارت و قسم دادن خدا به حق پیامبر و اهلبیت طاهرینش.
۳ – توسل به پیامبر و علی(ع):
اللّهُمّ فَإِنّی أَتَقَرّبُ إِلَیْکَ بِالْمُحَمّدِیّهِ الرّفِیعَهِ، وَ الْعَلَوِیّهِ الْبَیْضَاءِ، وَ أَتَوَجّهُ إِلَیْکَ بِهِمَا أَنْ تُعِیذَنِی مِنْ شَرّ کَذَا وَ کَذَا؛[۱۷]
بار خدایا! من، به وسیله مقام رفیع محمد و طریقت درخشان على به تو تقرب مىجویم و به واسطه آنها به تو روى مىآورم که مرا از چنین و چنان پناه دهى.
۴ – توسل به پیامبر و ائمه و اولیای صالح و برگزیده خدا: امام سجاد(ع) در اینجا خدا را به حق اینها قسم داده و به آنها متوسل شدهاند و در فرازی از دعای عرفه چنین مناجات میکنند:
بِحَقّ مَنِ انْتَجَبْتَ مِنْ خَلْقِکَ، وَ بِمَنِ اصْطَفَیْتَهُ لِنَفْسِکَ، بِحَقّ مَنِ اخْتَرْتَ مِنْ بَرِیّتِکَ وَ مَنِ اجْتَبَیْتَ لِشَأْنِکَ، بِحَقّ مَنْ وَصَلْتَ طَاعَتَهُ بِطَاعَتِکَ وَ مَنْ جَعَلْتَ مَعْصِیَتَهُ کَمَعْصِیَتِکَ، بِحَقّ مَنْ قَرَنْتَ مُوَالَاتَهُ بِمُوَالَاتِکَ وَ مَنْ نُطْتَ مُعَادَاتَهُ بِمُعَادَاتِکَ، تَغَمّدنِی فِی یَوْمِی هَذَا بِمَا تَتَغَمّدُ بِهِ مَنْ جَارَ إِلَیْکَ مُتَنَصّلًا، وَ عَاذَ بِاسْتِغْفَارِکَ تَائِباً؛[۱۸]
تو را سوگند مىدهم به حق آن کسی که از میان خلق او را برگزیدهاى و به حق کسی که او را براى خود پسندیدهاى، به حق آن کسی که از میان آفریدگانت او را انتخاب کردهاى و او را براى خود برگزیدهاى، به حق آنکه طاعت او را به طاعت خود پیوند دادی و معصیت او را مانند معصیت خود دانستى و دوستىاش را به دوستى خود قرین ساختى و دشمنىاش را دشمنى خود شمردى، در این روز، رحمت خودت را مثل کسانى که از گناه بیزارى جسته اند و به تو پناه آوردهاند و توبه کردهاند، شامل حالم بگردان.
۵ – توسل به ذکر صلوات: در دعاهای نقل شده از امام سجاد(ع)صلوات بر محمد و آل محمد زیاد وارد شده است، مخصوصاً در دعاهای پنجم و چهلوهشتم که ابتدا یا انتهای هر فرازی از این دعاها همراه صلوات است و در دعای سیزدهم میفرماید:
وَ صَلّ عَلَى مُحَمّدٍ وَ آلِهِ، صَلَاهً دَائِمَهً نَامِیَهً لَا انْقِطَاعَ لِأَبَدِهَا وَ لَا مُنْتَهَى لِأَمَدِهَا، وَ اجْعَلْ ذَلِکَ عَوْناً لِی وَ سَبَباً لِنَجَاحِ طَلِبَتِی؛[۱۹]
و درود بر محمد و آل او فرست؛ درودی پیوسته و برومند که مدت آن را پایان نباشد و هرگز قطع نشود و آن را پشتیبان و سبب برآورده شدن مطلوب من قرار بده.
از این دعا فهمیده میشود که یکی از دلایل ذکر این صلواتها این است که خداوند به وسیله این صلواتها دعاهای حضرت را مستجاب و حوائجشان را برآورده کند و این هم نوعی از توسل است.
۶ – توسل به اسلام و حرمت قرآن و به محبت و دوستی پیامبر اکرم(ص): حضرت زین العابدین(ع)در دعای ابوحمزه ثمالی به درگاه خدا عرض میکند:
اللَّهُمَ بِذِمَّهِ الْإِسْلَامِ أَتَوَسَّلُ إِلَیْکَ وَ بِحُرْمَهِ الْقُرْآنِ أَعْتَمِدُ عَلَیْکَ وَ بِحُبِّ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ الْقُرَشِیِّ الْهَاشِمِیِّ الْعَرَبِیِّ التّهَامِیِّ الْمَکِّیِّ الْمَدَنِیِّ اَرْجوُ الزُّلْفَهَ لَدَیکَ؛[۲۰]
خدایا، به عهد و پیمان اسلام به تو متوسل میشوم و به حرمت قرآن بر تو اعتماد میکنم و به دوستی با پیامبر امّیِ قرشیِ هاشمیِ عربیِ تهامیِ مکیِ مدنیِ، امید تقرب به تو را دارم.
۷ – توسل به ماه رمضان و کسانی که در عبادت و بندگی در این ماه کوشیدهاند: حضرت در دعایی که موقع فرا رسیدن ماه رمضان میخواند، عرض میکرد:
اللّهُمّ إِنّی أَسْأَلُکَ بِحَقّ هَذَا الشّهْرِ، وَ بِحَقّ مَنْ تَعَبّدَ لَکَ فِیهِ مِن ابْتِدَائِهِ إِلَى وَقْتِ فَنَائِهِ مِنْ مَلَکٍ قَرّبْتَهُ، أَوْ نَبِیّ أَرْسَلْتَهُ، أَوْ عَبْدٍ صَالِحٍ اخْتَصَصْتَهُ، أَنْ تُصَلّیَ عَلَى مُحَمّدٍ وَ آلِهِ وَ أَهّلْنَا فِیهِ لِمَا وَعَدْتَ أَوْلِیَاءَکَ مِنْ کَرَامَتِکَ، وَ…؛[۲۱]
بار خدایا، از تو درخواست میکنم به حقّ این ماه و به حقّ کسی که در آن از آغاز تا پایانش در عبادت و بندگى براى تو کوشیده، از فرشتهاى که او را مقرّب ساختهاى یا پیامبرى که فرستادهاى یا بنده شایستهاى که برگزیدهاى که بر محمّد و آل او درود فرستى و ما را سزاوار کرامتی کن که به دوستانت وعده دادهاى.
در این فراز از دعا امام سجاد(ع) به ماه رمضان به دلیل فضیلت و برتری این ماه در نزد خدا، و به کسانی که از اول تا آخر این ماه در عبادت و بندگی خدا کوشیدهاند؛ مثل ملک مقرب و پیامبران و بندگان صالح، متوسل شده است. پس به وسیله هرچیزی که در نزد خدا جایگاهی داشته باشد، میتوان به درگاه خدا توسل جست.
۸ – توسل به جاه پیامبر: آن حضرت در دعای روز ۲۶ ماه رمضان به جاه پیامبر متوسل شده است. جاه یعنی قدر و منزلت و مرتبه او نزد خداوند:
أَسْأَلُکَ فِی هَذِهِ السَّاعَهِ بِجَاهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُجِیرَنِی مِنَ النَّارِ فِی یَوْمِ الدِّین؛[۲۲]
(پروردگارا) در این لحظه از تو درخواست میکنم به جاه وجلال محمد و آل محمد که بر محمد و آل او درود فرستی و من را از آتش روز قیامت نجات دهی.
سیره امام باقر(ع)
۱ – توسل به حق پیامبر و اهلبیت:: ابوعبیده میگوید: از امام باقر(ع) شنیدم که در حال سجده مىگفت:
أسألک بحق حبیبک محمد إلا بدّلت سیئاتی حسنات و حاسبتنی حساباً یسیراً؛
خدایا، به حق حبیبت محمد(ص) از تو مىخواهم که بدیهایم را به خوبیها تبدیل کنى و در حساب بر من آسان گیرى.
و در سجده دوم گفت:
أسألک بحق حبیبک محمد إلا کفیتنی مؤونه الدنیا و کل هول دون الجنه؛
به حق محمد(ص) از تو مىخواهم که در هزینه زندگى دنیا و هرچیزى که مانع رفتن به به شت است، کفایت کنى.
و در سجده سوم فرمود:
أسألک بحق حبیبک محمد لما غفرت لی الکثیرمن الذنوب و القلیل و قبلت منّی عملی الیسیر؛
به حق حبیبت محمد(ص) از تو مىخواهم که گناه بسیار و اندک مرا ببخشى و عمل اندک مرا بپذیرى.
و در سجده چهارم میفرمود:
أسألک بحق حبیبک محمد لمّا أدخلتنی الجنه و جعلتنی من سکّانها ولمّا نجیتنی من سفعات النار برحمتک و صلّى الله على محمد و آله؛
بهحق حبیبت محمد(ص) از تو مىخواهم که مرا به به شت ببرى و به رحمتت از ساکنانش قرار دهى و از شعلههاى آتش نجاتم دهى و درود خدا بر محمد و آلش.[۲۳]
آن حضرت در فرازی از زیارت عاشورا میفرمایند:
و أسأل الله بحقّکم و بالشأن الذی لکم عنده؛[۲۴]
از خدا مىخواهم که به حق شما و به شأن و مرتبهاى که نزد او دارید … .
در این فراز، هم به حق اهلبیت: و هم به شأن و جایگاه آنها نزد خدا توسل شده است.
۲ – توسل به پیامبر(ص): از امام باقر(ع) نقل شده است که هرگاه خواستی چیزی را از پروردگارت بخواهی، پس وضوی کاملی بگیر و بعد دو رکعت نماز بخوان و خدا را تعظیم کن و بر پیامبر(ص) درود فرست و بعد از سلام بگو:
اللّهم إنی أتوجه إلیک بنبیک محمد نبی الرحمه (ص) یا محمد یا رسول الله إنی أتوجه بک إلى الله ربک و ربی لینجح لی طلبتی، اللهم بنبیک أنجح لی طلبتی بمحمد؛[۲۵]
بارالها، همانا من به سوی تو رو میکنم به وسیله پیامبر رحمتت محمد(ص). ای محمد، ای رسول خدا، همانا من به وسیله تو به خدا، پروردگار تو و پروردگار من، رو میآورم تا خواستهام را برآورده سازد. بارالها، به حق پیامبرت، خواستهام را برآورده ساز. (سپس حاجتت را طلب کن).
محمد بنمسلم نیز روایتی را نزدیک به این مضمون از امام باقر(ع) نقل کرده است.[۲۶]
۳ – توسل به قرآن: زراره از امام باقر(ع) نقل میکند که فرمودند: در دهه دوم ماه رمضان قرآن را باز میکنی و مقابلت میگذاری و میگویی:
اللّهم إنی أسألک بکتابک المنزل و ما فیه و فیه اسمک الأعظم الأکبر و أسماؤک الحسنى و ما یخاف و یرجى أن تجعلنی من عتقائک من النار؛[۲۷]
خدایا، از تو درخواست میکنم و تو را سوگند مىدهم به قرآن نازلشدهات و به آنچه در آن است از اسم اعظم و سایر اسمای حسنایت (آیاتى) که موجب خوف و رجاست، که مرا جزء نجاتیافتگان از آتش جهنّم قرار دهى.
از امام صادق و امام کاظم(ص) نیز این روایت با کمی تفاوت نقل شده و در آنها علاوه بر قرآن، به ائمه: نیز توسل شده است.[۲۸]
۴ – توسل به امام حسین(ع): امام باقر(ع) فرمودهاند:
هر غصهدار و اندوهگین و گناهکار و غمگین و تشنه و دارای عیبی به زیارت آن حضرت بیاید و سپس نزد آن حضرت دعا کند و به واسطه آن جناب به خداوند تقرب جوید، خدا حزن و اندوهش را بر طرف میکند و خواستهاش را برآورده میسازد و گناهانش را میآمرزد و عمرش را طولانى میسازد و رزق و روزیاش را فراخ میکند پس اى صاحبان بصیرت، عبرت بگیرید.[۲۹]
و در فرازهایی از زیارت عاشورا، به امام حسین(ع) متوسل میشود و میفرماید:
اللهم اجعلنی عندک وجیهاً بالحسین(ع) فی الدنیا و الآخره؛
خدایا، به واسطه حسین(ع) در دنیا و آخرت من را نزد خودت آبرومند قرار بده.
امام باقر(ع) در این فراز از خدا درخواست میکند که به واسطه امام حسین(ع) او را در دنیا و آخرت آبرومند گرداند.[۳۰]
۵ – توسل به تربت امام حسین(ع): برخلاف نظرکسانی که میگویند توسل به مردگان جایز نیست، حتی گاهی به خاک قبر اولیا نیز توسل میشود و از آنجا که معیار وسیله قرار گرفتن، قداست و کرامت آن در نزد خداست، هر چیزی که این ویژگی را داشته باشد، میتواند وسیله توسل قرار گیرد؛ مثل آب زمزم که خداوند آن را شفا قرار داده است. از این رو اهلبیت: به تربت امام حسین(ع) توسل جسته و به آن توصیه نیز کردهاند و این به جهت ارزش و کرامتی است که این خاک به برکت امام حسین(ع) در نزد خدا دارد. در سیره امام باقر(ع) مواردی از این نوع توسل وجود دارد که نمونهای از آن این است که فرمود هر گاه تربت قبر حسین(ع) را برداشتى، بگو:
اللّهم بحق هذه التربه و بحق الملک الموکل به ا و بحق الملک الذی کربها و بحق الوصی الذی هو فیها، صلّ على محمد و آل محمد و اجعل هذا الطین شفاءًا لی من کل داءٍ و… ؛[۳۱]
خدایا، به حق این تربت و به حق فرشتهاى که موکل بر آن است و به حق فرشتهاى که آن را حفر کرده و به حق وصى که در این خاک نهفته است، بر محمد و آل محمد درود بفرست و این تربت را شفا از هر دردى، قرار بده.
عبارات «بحق هذه التربه و بحق هذه الطینه» که در روایات زیادی نقل شده است و سند بعضی از آن روایات نیز در نهایت صحت است، در واقع جواز توسل به تربت امام حسین(ع) را میرساند و این روایات صحت زیارت و توسل و تبرک را اثبات میکنند و اینکه مرده پیامبر و اولیای الهی مثل مرده مردم عادی نیستند و در جایی که به تربت توسل میشود، به خود صاحب قبر به طریق اولی میشود توسل کرد.
۶ – توسل به ولایت اهلبیت: و بیزاری از دشمنانشان: آن حضرت در چند فراز از زیارت عاشورا، محبت و دوستی اهلبیت: و بیزاری از دشمنان آنها را وسیلههایی برای تقرب به خدا ذکر کرده است؛ مثل:
اللهم إنی أتقرب إلیک فی هذا الیوم و فی موقفی هذا و أیام حیاتی بالبرائه منهم و اللّعنه علیهم و بالموالاه لنبیّک و آلنبیک علیه وعلیهم السلام؛[۳۲]
خدایا، من در این روز و در این مکان و در مدت زندگانیام، به وسیله بیزارى از دشمنان اهلبیت و درخواست لعنت بر اینها و به وسیله دوست داشتن پیامبر و اهلبیتش:، به تو تقرب مىجویم.
با توجه به اینکه تولّای اولیای الهی و بیزاری از دشمنان خدا از فروع دین اند و عمل به آن واجب است، لذا این نوع توسلات از نوع توسل به اعمال صالح به شمار میآیند.
۷ – توسل به ذریه پیامبر(ص): امام صادق(ع) میفرماید: نزد پدرم نشسته بودم. مردى در محضر پدرم بود که یکى از دو دستش از کار افتاده بود و از پدرم درخواست دعا کرد و گفت: دستان مبارکتان را بر دستم بکشید. آن حضرت چنین کرد و فرمود: به هنگام نماز شب در سجده این دعا را بخوان:
…اللهم لا طاقه لی على بلائک ولاغناء بی عن رحمتک و روحک و هذا ابن نبیک و حبیبک صلواتک علیه به أتوجه إلیک فإنک جعلته مفزعاً للخائف و… ؛[۳۳]
پروردگارا، بر بلای تو طاقت ندارم و از رحمت تو بینیاز نیستم و این (آقا) فرزند نبی و حبیب تو است، به واسطه او به تو رو میآورم که همانا او را پناه برای خائفین قرار دادهای.
سیره امام صادق(ع)
طبق مذهب شیعه، ائمه: نور واحد هستند و همه آنها حجت الهیاند و فرقی از این جهت ندارند و سیره و سنت همه آنها به یک اندازه برای ما حجت است، ولی به دلیل موقعیت و اوضاع و شرایط خاصی که امام صادق(ع)داشت و به عنوان رئیس مذهب شیعه اثنیعشری و استاد ائمه سایر مذاهب فقهی، از جایگاه خاصی در بین عام و خاص برخوردار بود. لذا سیره آن حضرت باید مورد توجه همگان قرار گیرد و حجت باشد. در سیره آن حضرت موارد فراوانی از توسلات وجود دارد که در اینجا چند مورد را ذکر میکنیم.
۱ – توسل به پیامبر(ص): حضرت فرموده: وقتی که برای نماز میایستی، بگو:
اللهم إنی أقدم إلیک محمداً (ص) بین یدی حاجتی و أتوجه به إلیک. فاجعلنی به وجیهاً عندک فی الدنیا و الآخره و من المقربین. اجعل صلاتی به مقبوله و ذنبی به مغفوراً و دعائی به مستجاباً إنک أنت الغفور الرحیم؛[۳۴]
بار پروردگارا، من محمّد(ص) را پیشاپیش حاجت خود قرار میدهم و به واسطه او به تو رو میکنم. پس مرا به برکت و شفاعت آن حضرت در دنیا و آخرت داراى آبرو گردان، و مرا از مقرّبان قرار بده و نمازم را به خاطر آن حضرت قبول فرما و گناهانم را به خاطر او بیامرز و دعایم را به واسطه او مستجاب گردان که البتّه تو خود آمرزنده و مهربان هستى.[۳۵]
۲ – توسل به پیامبر و آل طاهرینش:: امام صادق(ع) فرموده: هرگاه خواستی برای نماز شب به پاخیزی، بگو:
اللهم إنی أتوجه إلیک بنبیک نبی الرحمه و آله و أقدّمهم بین یدی حوائجی. فاجعلنی به م وجیهاً فی الدنیا و الآخره و من المقربین. اللهم ارحمنی به م و لا تعذبنی به م و اهدنی به م و لا تضلنی به م و ارزقنی به م و لا تحرمنی به م و اقض لی حوائجی للدنیا و الآخره. إنک على کل شیء قدیر و بکل شیء علیم؛[۳۶]
بارالها، من به وسیله پیامبرت، پیامبر رحمت، و آل او به سوی تو رو میکنم و آنان را در برابر حوایجم قرار میدهم. پس مرا به واسطه آنان آبرومند و از مقربان در دنیا و آخرت قرار ده. بارالها، به خاطر آنان بر من رحم کن و به خاطر آنان عذابم نکن و به وسیله آنان هدایتم کن و گمراهم مگردان و روزی ام بده و محرومم نگردان و حوایج دنیا و آخرتم را برآورده ساز که به طور حتم تو بر هر کاری قدرت داری و به هر چیزی دانایی.
شخصی به امام صادق(ع) عرض کرد که من خودم دعایی ساختهام. امام فرمود: آن را ترک کن. هرگاه مشکلی برایت پیش آمد، به رسول خدا پناه ببر و غسل کن و دو رکعت نماز (مثل نماز واجب یعنی نماز کامل) بخوان و بعد محاسنت را با دست چپ بگیر و گریه کن یا حالت گریه به خود بگیر و بگو:
یا محمد یا رسول الله أشکو إلى الله و إلیک حاجتی و أشکو إلى أهل بیتک الراشدین حاجتی و بکم أتوجه إلى الله فی حاجتی؛[۳۷]
ای محمّد، ای رسول خدا، به سوی خدا و به سوی تو از حاجتم شکوه میکنم و به سوی اهلبیت راشدین تو از حاجتم شکوه میکنم و به وسیله شما در مورد حاجتم به خدا رو میآورم.[۳۸]
۳ – توسل به حق پیامبر: محمد جعفی از پدرش نقل میکند که زیاد به چشم درد مبتلا میشدم. از این درد به حضرت امام صادق(ع) شکایت کردم. حضرت فرمودند: آیا دعایی را برای دنیا و آخرتت به تو یاد دهم که درد چشمت نیز با آن خوب شود؟ عرض کردم: بلی. حضرت فرمودند: پس از نماز صبح و نماز مغرب میگویی:
اللهم إنی أسألک بحقّ محمد و آل محمد علیک أن تصلی على محمد و آل محمد، و أن تجعل النور فی بصری و البصیره فی دینی و… .[۳۹]
خداوندا، به حقّ محمّد و آل محمّد بر تو، از تو میخواهم که بر محمّد و آل محمّد درود بفرستى و در چشمم نور و در دینم بینش قرار دهی… .
و همچنین حضرت فرمودهاند: هرکس نماز غفیله را بخواند و در قنوت آن بعد از دعا بگوید:
اللَّهُمَّ أَنْتَ وَلِیُّ نِعْمَتِی وَ الْقَادِرُ عَلَى طَلِبَتِی تَعْلَمُ حَاجَتِی. فَأَسْأَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ السَّلَامُ لَمَّا قَضَیْتَهَا لِی؛[۴۰]
خداوندا، تو ولی نعمت من هستی و بر برآوردن خواستههایم توانایی و حاجتم را میدانی. پس از تو میخواهم به حق محمد وآلش(سلام و درود تو برآنها) که حاجت مرا برآورده سازی.
و آنگاه از خدا حاجتش را بخواهد، خداوند هر چه را که خواسته، به او میدهد.
۴ – توسل به پیامبر و امیرالمؤمنین(ع): امام کاظم (ع)از پدر بزرگوارش نقل کرده است کسی که در خانهاش وضو بگیرد و خود را مرتب و معطر کند و بدون عجله و با سکینه و آرامش به مصلّا برود، قدم از قدم برنمیدارد تا اینکه حسنهای برای او نوشته و گناهی از او بخشیده میشود و ترفیع درجه پیدا میکند. پس زمانی که داخل مسجد شد، بگوید:
اللّهم إنی أتوجه إلیک بمحمد و علی أمیرالمؤمنین و اجعلنی من أوجه من توجه إلیک به ما و أقرب من تقرب إلیک به ما و قربنی به ما منک زلفى و لا تباعدنی عنک آمین یا ربّ العالمین؛[۴۱]
خدایا، همانا من به تو روی میآورم به واسطه محمد(ص) و امیرالمؤمنین(ع) و به خاطر آنها مرا از آبرومندترین کسانی که به تو روی آوردهاند و از نزدیکترین کسانی که به تو تقرب جستهاند، قرار بده و به واسطه آنها مرا به خودت نزدیک گردان و از خودت دورم نکن.
۵ – توسل به امام حسین(ع) و قبر شریف آن حضرت: از امام صادق(ع) در زیارت امام حسین(ع) نقل شده است:
و إنی استشفع بک إلى الله ربک و ربی من جمیع ذنوبی، و أتوجه بک إلى الله فی حوائجی و رغبتی فی أمر آخرتی و دنیای… اللهم إنی أسألک بحق هذا القبر و من فیه، و بحق هذه القبور و من أسکنتها… یا سیدی أتیتک زائراً موقراً من الذنوب، أتقرب إلى ربی بوفودی إلیک و بکائی علیک و عویلی و حسرتی و أسفی و بکائی؛[۴۲]
و من برای آمرزش تمام گناهانم تو را نزد خدایت و خداى خودم شفیع قرار مىدهم و به واسطه تو در تمام نیازمندىها و خواسته هایم در امور دنیا و آخرت به طرف خدا روى مىکنم… . خدایا، از تو مىخواهم به حق این قبر و کسى که در آن است و به حق این قبور و کسانى که در آنها ساکنشان کردى… اى سرور من، به نزد تو آمدم؛ در حالى که زائر تو هستم و پشته بارى از گناه را مىکشم. سفر خود به سوى تو را وسیله قرار دادم که به پرودگارم نزدیک شوم و نیز به وسیله گریستن بر تو و با صداى بلند زارى کردن و حسرت و تأسف خوردن و گریه کردن بر حال خویش به خدا تقرب مىجویم.[۴۳]
۶ – توسل به تربت امام حسین(ع): شخصی به امام صادق(ع) گفت: من زیاد به درد و رنج و مرض مبتلا میشوم و هیچ دارویی نمانده، مگر اینکه با آن خود را مداوا کردهام. حضرت به او فرمودند: چرا ازتربت قبر امام حسین(ع) استفاده نمیکنی که همانا در آن تربت شفا از هر مرض و امن و امان از هر امر ترسناک است. زمانی که از این خاک برداشتی، بگو:
اللهم إنی أسألک بحق هذه الطینه و بحق الملک الذی أخذها و بحق النبی الذی قبضها و بحق الوصی الذی حلّ فیها، صلّ على محمد و أهل بیته و اجعل لی فیها شفاءًا من کل داء و أماناً من کل خوف؛[۴۴]
خدایا، از تو مىخواهم به حق این تربت و به حق فرشتهاى که آن را اخذ نموده و به حق پیامبرى که آن را قبض کرده و به حق وصیى که در آن حلول کرده، درود فرست بر محمد و اهل بیتش و قرار بده براى من در آن شفا از هر دردى و امان از هر خوف و هراسى .
۷ – توسل به حق اهلبیت: و جمیع ملائکه و انبیا و رسولان: امام صادق(ع) فرموده اند: زمانی که خواستی از قبر (امام) حسین(ع) تربت برداری…، بگو:
اللهم بحق محمد عبدک و رسولک و حبیبک و نبیک و أمینک، و بحق أمیرالمؤمنین على بنأبیطالب عبدک أخی رسولک، و بحق فاطمه بنت نبیک و زوجه ولیک، و بحق الحسن و الحسین، و بحق الأئمه الراشدین، و بحق هذه التربه، و بحق الملک الموکل به ا، و بحق الوصی الذی حل فیها، و بحق الجسد الذى تضمنت، و بحق السبط الذى ضمنت و بحق جمیع ملائکتک و أنبیائک و رسلک، صل على محمد و آل محمد و اجعل لی هذا الطین شفاءًا من کل داء و لمن یستشفى به من کل داء و سقم و مرض، و أماناً من کل خوف. اللهم بحق محمد و أهل بیته، اجعله علماً نافعاً و رزقاً واسعاً و شفاءًا من کل داء و سقم و آفه و عاهه و جمیع الأوجاع کلها. إنک على کل شىء قدیر؛[۴۵]
بار خدایا، به حق محمد که بنده و رسول و حبیب و نبى و امین تو است و به حق أمیرالمؤمنین على بنأبىطالب که بنده و برادر رسول تو است و به حق فاطمه که دختر نبى و همسر ولىّ تو است و به حق حسن و حسین و به حق پیشوایان که هادیان و راهنمایان هستند و به حق این تربت و به حق فرشتهاى که موکل بر آن است و به حق وصیّى که در آن حلول کرده و به حق جسم و کالبدى که این تربت آن را در خود گرفته و به حق سبط پیامبر که درون این تربت است و به حق تمام فرشتگان و انبیا و فرستادگانت، درود فرست بر محمد و آل محمد و این تربت را براى من و براى هر کس که با آن استشفا مىجوید، شفا از هر درد و مرض و امان از هر خوف و هراسى قرار بده. خدایا، به حق محمد و اهل بیتش، آن را شاخصى نافع و رزقى واسع و شفا از هر درد و مرض و آفت و عیب، و سبب به بودى تمام دردها قرار بده. به درستى که تو بر هر چیزى قادر و توانایى.
۸ – توسل به حق پیامبر و انبیای گذشته و کتابهای آسمانی: ابان بنتغلب دعایی را از امام صادق(ع) نقل میکند که برای درخواست حفظ قرآن و انواع دانش و… از خدا، آن را تعلیم داد. در این دعا به حق پیامبراکرم و حق انبیای گذشته و به کتابهای آسمانی آنها و به بعضی از اسما و صفات الهی متوسل شده است.[۴۶]
سیره امام کاظم(ع)
۱ – سماعه از امام کاظم(ع) نقل میکند که حضرت فرمودند: هرگاه نزد خداوند حاجتی داشته باشی، بگو:
اللهم إنی أسئلک بحق محمد و علی فإن لهما عندک شأناً من الشأن و قدراً من القدر فبحق ذلک الشأن و بحق ذلک القدر أن تصلی على محمد و آل محمد و أن تفعل بى…؛[۴۷]
خدایا، به حق محمد و علی که همانا نزد تو شأن و منزلت والایی دارند، از تو درخواست میکنم. پس به حق این منزلت و رتبه از تو میخواهم بر محمد و آل محمد درود فرستی و حاجت مرا برآورده سازی.
۲ – در کتاب مصباح المتهجد از امام کاظم(ع) دعاهایی برای موقع خوابیدن نقل شده؛ از جمله دعایی است که اگر بخواهی مردهای را در خواب ببینی، باید بخوانی:
وَ أَسْأَلُکَ بِبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَ بِحَقِّ حَبِیبِکَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ سَیِّدِ النَّبِیِّینَ وَ بِحَقِّ عَلِیٍّ خَیْرِ الْوَصِیِّینَ وَ بِحَقِ فَاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ بِحَقِّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ الَّذین جَعَلْتَهُمَا سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّهِ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ السَّلَامُ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَنْ تُرِیَنِی مَیِّتِی فِی الْحَالِ الَّتِی هُوَ فِیهَا؛[۴۸]
و از تو درخواست میکنم به واسطه بسم اللَّه الرحمن الرحیم و به حقّ حبیب تو محمد – درود خداوند بر او و خاندانش- که آقاى پیامبران است و به حق علی، به ترین وصی، و به حق فاطمه، سرور زنان عالم، و به حق حسن و حسین که آنها را سرور جوانان به شت قرار دادی، بر محمد و خاندانش درود بفرستی و فلان میت را با حالتی که اکنون دارد، به من نشان بدهی.
سیره امام رضا(ع)
۱ – از امام رضا(ع) نقل شده:
إِذَا نَزَلَتْ بِکُمْ شَدِیدَهٌ فَاسْتَعِینُوا بِنَا عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ قَوْلُهُ: (وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها)؛[۴۹]
هرگاه به شما مشکلات و سختى روى آورد، به وسیله ما از خدا کمک بخواهید که خداوند متعال میفرماید: و براى خدا نامهاى نیکى است. خدا را با آن بخوانید.
این کلام شریف امام رضا(ع) تصریح دارد که در سختیها به اهلبیت: توسل کنید و به وسیله ما از خدا کمک بخواهید و استناد میکنند به آیه شریفه ۱۸۰ سوره اعراف که خدا فرموده: خدا را با اسمای حسنی بخوانید؛ یعنی ما اسمای حسنای الهی هستیم و به وسیله ما به درگاه خدا بروید. در کافى نیز از امام صادق(ع) روایت شده که فرموده: به خدا سوگند ما اسمای حسناى خدا هستیم.[۵۰] آن حضرات در عبودیت به درجهای رسیدهاند که جز خدا چیز دیگرى ندارند. لذا نشاندهنده اسمای خدا و صفات اویند. پس واسطهای بین خدا و بین خلقش هستند.[۵۱]
سیره امام جواد(ع)
۱ – امام جواد(ع)فرموده اند: مستحب است در شب اول رجب این دعا خوانده شود:
اللهم إنی أسألک بأنک ملیک و أنک على کل شیء مقتدر و أنک ما تشاء من أمر یکن. اللهم إنی أتوجه إلیک بنبیک محمد نبی الرحمه.یا محمد، یا رسول الله، إنی أتوجه بک إلى الله ربک و ربی لینجح لی بک طلبتی.اللّهم بنبیک محمد و الأئمه من أهل بیته صلى الله علیه و علیهم، أنجح طلبتی؛[۵۲]
پروردگارا، من از تو درخواست میکنم که همانا تو فرمانروای(مطلقی) و بر هر چیزی قدرت داری و هر چیزی که ارادهاش کنی، تحقق مییابد؛ خداوندا، رو به سوی تو میآورم به وسیله پیامبر رحمتت محمد(ص). ای محمد، ای رسول خدا، من به وسیله تو به درگاه خدا، پروردگار تو و پروردگار من، رو میآورم تا به خاطر تو مطلوب مرا برآورده سازد. پروردگارا، به خاطر پیامبرت، محمد، و ائمه از اهلبیت او که درود خدا بر او و بر خاندانش باد، مطلوب مرا برآور. (سپس حاجت خود را بخواه).
در این دعا ابتدا به قدرت علی الاطلاق و نامتناهی خدا اقرار و اعتراف شده، سپس به پیامبر رحمت و اهلبیت او توسل شده است و این دعا بیانگر این نکته است که هر کاری فقط با اراده و اذن خدا تحقق مییابد: (إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ) ولی بنده ضعیف و گناهکار خدا به دلیل آبرو و احترامی که این بزرگواران در پیشگاه خدا دارند، برای درخواست حاجت از خدا به اینها متوسل میشود.
سیره امام هادی(ع)
امام هادی(ع) درجواب به درخواست یکی از شیعیان برای تعلیم زیارتی بلیغ و کامل برای زیارت هر یک از ائمه، زیارتی را تعلیم داد که به زیارت جامعه کبیره معروف است و این زیارت یک دوره کامل امام شناسی است. در چند فراز از آن توسل به اهل بیت کاملاً روشن وآشکار است؛ مانند عبارات زیر:
۱ – مستشفع إلى الله عزّ و جلّ بکم، متقرب بکم إلیه و مقدمکم أمام طلبتی وحوائجی و إرادتی فی کل أحوالی و أموری؛
شما را شفیع خود به درگاه خدا قرار میدهم و به واسطه شما به خدا تقرب میجویم و در تمام احوال و جمیع امور حوایج و درخواستی که از خدا دارم، شما را مقدم میدارم.
این فراز اولاً، درخواست شفاعت از اهلبیت در نزد خداست و در واقع شفاعت خواستن هم نوعی از توسل است. ثانیاً، به خدا به وسیله ائمه: تقرب جسته شده است. ثالثاً، قبل از هر حاجتی و درخواستی آنها را مقدم کرده است؛ یعنی همه حوائج و خواستههایم را از خدا به حق شما درخواست میکنم و شاید مراد از این کلام همان فرمایش علی(ع) است که فرمود: ابتدا بر محمد و آل محمد صلوات بفرستید، سپس از خدا حاجت بخواهید. این همان توسل است.
۲ – من قصَدَه توجّه بکُم؛
هر کس بخواهد به سوی خدا روکند، به شما اهلبیت توجه میکند.
یعنی به واسطه شما به سوی خدا روی میآوریم؛ نظیرعبارت «أتوجه إلیک بنبیک» است که در ادعیه زیاد وارد شده است. همچنین در شناخت خدا نیز باید به شما رو کنیم و از شما کمک بخواهیم.
۳ – یا ولی الله إن بینی و بین الله عزوجّل ذنوباً لا یأتی علیها إلا رضاکم؛
ای ولی خدا، همانا بین من و خدای عز و جل گناهانی هست که جز رضایت شما آن گناهان را محو نخواهد ساخت.
یعنی با توجه به اینکه شما در نزد خدا دارای مقام والایی هستید و قدر و منزلت و حق شفاعت دارید، رضایت شما باعث خواهد شد که شفاعت شما شامل حالم شود و گناهانم بخشیده شود؛ چنانکه امام هادی(ع) در فرازی از زیارتی که فرموده کنار قبر امیرالمؤمنین(ع) خوانده شود، میفرماید:
یا ولی الله إن لی ذنوباً کثیره فاشفع لی إلى ربک فإن لک عند الله مقاماً معلوماً و إن لک عند الله جاهاً وشفاعه؛[۵۳]
ای ولی خدا، همانا من گناهان زیادى دارم. پس نزد پروردگارت مرا شفاعت فرما؛ زیرا براى تو نزد او مقام و مرتبهاى معلوم هست و در درگاهش شوکتى عظیم و حق شفاعت دارى.
۴ – لما استوهبتم ذنوبی و کنتم شفعائی؛
هرآینه بخشش گناهانم را از خدا بخواهید و شفیعان من شوید.
این فراز منطبق با قرآن است و از آن الهام گرفته شده، آنجا که فرزندان حضرت یعقوب از پدرشان میخواهند برای آنها استغفار کند و حضرت یعقوب هم قول داد که برای آنها از درگاه خداوند طلب بخشش کند.[۵۴] در اینجا نیز از ائمه: درخواست میشود که بخشش گناهان ما را از خدا بخواهید.
۵ – اَللّهُمَّ إنّى لَوْ وَجَدْتُ شُفَعاءَ أقْرَبَ إلَیْکَ مِنْ مُحَمِّدٍ وَ أهْلِ بَیْتِهِ الأخْیارِ الأئِمَّهِ الأبْرارِ لَجَعَلْتُهُمْ شُفَعائی. فَبِحَقِّهِمُ الَّذى أوْجَبْتَ لَهُمْ عَلَیْکَ أسْاَلُکَ أنْ تُدْخِلَنی فی جُمْلَهِ الْعارِفینَ بِهِمْ وَ بِحَقِّهِمْ وَ فى زُمْرَهِ الْمَرْحُومینَ بِشَفاعَتِهِمْ؛[۵۵]
خدایا، اگر من شفیعانی مقربتر از محمد و آل محمد(ص) به درگاه تو مییافتم، آنها را واسطه قرار میدادم. پس به حقى که برای ایشان بر خود واجب گردانیدهای، از تو درخواست میکنم که مرا داخل در زمره عارفان به مقام و حق آنها گردانی و در زمره رحمتشدگان به شفاعتشان قرار دهی.
این فراز بیانگر چند مطلب است:
۱ – اوج عظمت و شرافت اهلبیت: را میرساند که کسی مقربتر از اینها به درگاه الهی نیست و به این جهت مقام شفاعت نزد خدا دارند و درخواست شفاعت هم همان توسل است.
۲ – حق مطلق از آن خداست، ولی خدا از روی تفضل به افرادی هم حقی داده است؛ چنانکه دراین عبارت کلمه «اوجب» آمده است، نه واجب.
نتیجهگیری
در این مقاله به این نتیجه رسیدیم توسلی که امثال ابنتیمیه آن را انکار میکنند و بدعت میدانند، در سیره پیامبر اکرم و ائمه اهلبیت: وجود داشته است. روشن است توسلی که بین شیعه و اهلسنت از قدیم وجود داشته، برگرفته از سیره پیامبر اکرم و ائمه اهلبیت: و سلف صالح است. از اینرو توسل، سنت است، نه بدعت. در این نوشتار بیان شد که در سیره اهلبیت:، توسل به پیامبراکرم(ص)، اهلبیت:، جاه و مقام آنان، نیز توسل به محبت، ایمان و جایگاه و مکان مقدسی که منسوب به آنان است، وجود داشته است و اگر نویسنده منصفی به کتابهای اهلسنت نیز مراجعه کند، در سیره صحابه و علمای آنان نیز چنین توسلاتی را میبیند.
منابع
۱ – نهج البلاغه: مترجم مصطفی زمانی، مؤسسه انتشارات نبوی، چاپ یازدهم، ۱۳۷۷ش.۲ – ابن ابیالحدید، عبدالحمید بنهبهالله: شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قم: مکتبه آیهالله المرعشی النجفی، چاپ اول ، ۱۴۰۴ق.۳ – ابن بابویه، محمد بنعلى عیون أخبار الرضا(ع)، تحقیق مهدی لاجوردى، تهران: نشر جهان، چاپ اول، ۱۳۷۸ق.۴ – من لا یحضره الفقیه، تحقیق على اکبرغفاری، قم: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ دوم،۱۳۱۴ق.۵ – ابن طاووس، عبدالکریم بن احمد: فرحه الغری فی تعیین قبر أمیر المؤمنین علیّ بن أبی طالب۷ فی النجف، قم: منشورات الرضی، بیتا.۶ – ابنطاووس، على بن موسى: إقبال الأعمال، تهران: دار الکتب الإسلامیه، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.۷ – فلاح السائل و نجاح المسائل، قم: بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.۸ – مهج الدعوات و منهج العبادات، تحقیق ابوطالب کرمانی و محمد حسن محرر، قم: دارالذخائر، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.۹ – ابناعثم کوفی، احمد: کتاب الفتوح، تحقیق علی شیری، بیروت: دارالاضواء، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.۱۰ – ابنتیمیۀ حرانی، أحمد بنعبدالحلیم: مجموع الفتاوی، تحقیق عبد الرحمن بنمحمد بنقاسم، مجمع الملک فهد لطباعه المصحف الشریف، ۱۴۱۶ق.۱۱ – ابنحنبل، احمد: المسند، بیروت: دارصادر، بیتا.۱۲ – ابنقولویه، جعفربن محمد: کامل الزیارات، بیروت: موسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ اول، ۱۴۳۰ق.۱۳ – ابنباز، عبدالعزیز بنعبدالله: مجموع فتاوی، گردآورنده: محمد بن سعد الشویعر، بیجا، بیتا.۱۴ – ابنعبدالوهاب، محمد: کشف الشبهات، وزاره الشؤون الإسلامیه والأوقاف والدعوه والإرشاد، عربستان سعودی،چاپ اول، ۱۴۱۸ه.۱۵ – جابر الجزائری، ابوبکر: عقیده المومن، قاهره: مکتبه العلوم والحکم، ۱۴۲۳ق.۱۶ – شریف رضی: خصائص الائمه:، تحقیق: محمد هادی امینی،مجمع البحوث الاسلامیه،چاپ موسسه طبع ونشر آستانه رضوی، ۱۴۰۶ق.۱۷ – شیخ صدوق: ثواب الاعمال وعقاب الاعمال، قم: نشر اخلاق، چاپ یازدهم، ۱۳۸۸ش.۱۸ – شیخ مفید، محمد بن محمد: الإختصاص، تحقیق على اکبرغفاری و محمودمحرمى زرندى، قم: المؤتمر العالمى لألفیه الشیخ المفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.۱۹ – الإرشاد فی معرفه حجج الله على العباد، قم: تحقیق مؤسسه آل البیت:، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.۲۰ – الأمالی، تحقیق: حسین استاد ولى و على اکبرغفارى، قم:کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ ق.۲۱ – صحیفه سجادیه: با مقدمه آیت الله مرعشی، مترجم: سید صدر الدین بلاغى، تهران: دار الکتب الاسلامیّه، ۱۳۶۹ق. ۲۲ – صحیفه کامله سجادیه: ترجمه وشرح علامه شعرانی، قم: انتشارات قائم آل محمد،چاپ ششم، ۱۳۸۶ش.۲۳ – طباطبایی، سیدمحمد حسین: المیزان فی تفسیر القرآن، تهران: دارالکتب اسلامیه، چاپ چهارم، ۱۳۶۲ش.۲۴ – طبرانی، ابوالقاسم سلیمان بناحمد: معجم الاوسط، تحقیق طارق بنعوضالله بن محمدوعبدالمحسن بن ابراهیم الحسینی، قاهره: دارالحرمین، ۱۴۱۵ق.۲۵ – طبرسی، حسن بن فضل: مکارم الأخلاق، قم: شریف رضى، چاپ چهارم، ۱۳۷۰ش.۲۶ – طبرى، محمد بنجریر: دلائل الإمامه، قم: قسم الدراسات الإسلامیه مؤسسه البعثه، چاپ اول،۱۴۱۳ق.۲۷ – طوسى، محمد بنحسن: الأمالی، قم: دارالثقافه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.۲۸ – تهذیب الأحکام، تحقیق حسن موسوى خرسان، تهران: دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.۲۹ – مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، بیروت: مؤسسه فقه الشیعه، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.۳۰ – عاملى کفعمى، ابراهیم بنعلى: البلد الأمین و الدرع الحصین، بیروت: مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.۳۱ – المصباح للکفعمی (جنه الأمان الواقیه)، قم: دارالرضی، چاپ دوم، ۱۴۰۵ق.۳۲ – عدهاى از علما: الأصول السته عشر، تحقیق ضیاءالدین محمودی، قم: مؤسسه دار الحدیث الثقافیه، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.۳۳ – قطب الدین راوندى، سعید بنهبه الله: الدعوات (سلوه الحزین)، قم: مدرسه امام مهدى، چاپ اول، ۱۴۰۷ق.۳۴ – کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی: تحقیق على اکبر غفارى و محمد آخوندى،تهران: دارالکتب الإسلامیه، چاپ چهارم.۳۵ – مجلسى، محمد باقر بن محمدتقى: زاد المعاد- مفتاح الجنان، تحقیق علاءالدین اعلمى، بیروت: موسسه الأعلمی للمطبوعات، چاپ اول ،۱۴۲۳ق.۳۶ – مرآه العقول فی شرح أخبار آل الرسول، تحقیق هاشم رسولى محلاتى، تهران: دار الکتب الإسلامیه، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.۳۷ – محمد بنعیسی: سنن ترمذی، بیروت: مکتبه العصریه، بیتا.۳۸ – محمد بن محمد، شعیری: جامع الأخبار، نجف: مطبعه حیدریه، چاپ اول.۳۹ – نیشابوری، حاکم ابوعبدالله: المستدرک علی الصحیحین، بیروت: دارالکتب العربی
منبع: نشریه سراج منیر
پی نوشت ها
[۱]. (یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیهِ الْوَسِیلَه) (سوره مائده(۵)،آیه ۳۵).
[۲]. ابن حنبل، احمد، مسند، ج۴، ص۱۳۸؛ محمد بن عیسی، سنن ترمذی، ج۵، ص۳۳۶؛ حاکم نیشابوری، ابوعبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۳۹٫
[۳]. ابن تیمیه، احمد بن عبدالله، مجموع الفتاوی، ج ۱، ص ۲۰۲، ج۲۷، ص۷۶، ج۳، ص۳۲۲؛ ابن عبدالوهاب، محمد، کشف الشبهات، ص ۵۱؛ جابر الجزائری، ابوبکر، عقیده المؤمن، ص۱۰۹٫
[۴]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۲، ص۵۸۳، ح ۱۷٫
[۵]. همان، ص۵۴۴، ح ۱٫
[۶]. مجلسی، محمد باقر، مرآه العقول، ج۱۲، ص۳۳۱٫
[۷]. شریف رضی، خصائص الائمه، ص۴۸؛ راوندی، قطب الدین، الدعوات، ص ۶۴٫
[۸]. ابن طاووس، علی بن موسی، مهج الدعوات ومنهج العبادات، ص۱۱۰ــ ۱۱۹٫
[۹]. نهج البلاغه، حکمت ۳۶۷، ص۹۹۹٫
[۱۰]. شیخ صدوق، ثواب الاعمال وعقاب الاعمال، ص۳۳۲؛ شعیری، محمد بن محمد، جامع الأخبار، ص۶۱؛ طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الأخلاق، ص۳۱۲؛ طبرانی، ابوالقاسم سلیمان ابن احمد، معجم الاوسط، ج۱، ص۲۲۰٫
[۱۱]. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۶، ص۲۱۱؛ طبری، محمد بن جریر، دلائل الإمامه، ص۱۱۴٫
[۱۲]. ابن طاووس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، ج۱، ص۳۴۶؛ عاملی کفعمی، ابراهیم بن علی، البلد الامین والدرع الحصین، ص۲۵۷؛ مجلسی، محمدباقر، زادالمعاد- مفتاح الجنان، ص۱۸۱٫
[۱۳]. ابن عثم کوفی، احمد، الفتوح، ج۵، ص۱۹٫
[۱۴]. صحیفه سجّادیه، بلاغی، ص ۳۷ ـ ۳۸٫
[۱۵]. صحیفه سجادیه، شعرانی، ص۹۸٫
[۱۶]. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات،ص۴۲، باب ۱۱، ح ۱٫
[۱۷]. صحیفه سجادیه، شعرانی، ص ۳۴۱٫
[۱۸]. همان، ص۳۰۲٫
[۱۹]. همان، ص ۹۸٫
[۲۰]. طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد، ج۲، ص۵۹۰، ابن طاووس، علی بن موسی، پیشین، ج۱، ص۷۲؛ عاملی کفعمی، ابراهیم بن علی،پیشین، ص۲۹۰٫
[۲۱]. صحیفه سجادیه، شعرانی، ص۲۶۵٫
[۲۲]. ابن طاووس، علی بن موسی، پیشین، ج ۱، ص۲۲۵٫
[۲۳]. کلینی، محمد بن یعقوب، پیشین، ج۳، ص۳۲۲؛ ابن طاووس، علی بن موسی، فلاح السائل و نجاح المسائل، ص۲۴۴٫
[۲۴]. ابن قولویه، جعفر بن محمد، پیشین، ص۱۸۴ــ۱۸۶، باب ۷۱، ح۷٫
[۲۵]. کلینی، محمد بن یعقوب، پیشین، ج۳، ص۴۷۸؛ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۳، ص۳۱۴، ح۱۷٫
[۲۶]. طوسی، محمد بن حسن، پیشین، ج۱ ص ۳۲۳؛ عاملی کفعمی، ابراهیم بن علی، پیشین، ص ۱۵۱٫
[۲۷]. کلینی، محمد بن یعقوب، پیشین، ج۲، ص۶۲۹؛ ابن طاووس، علی بن موسی، پیشین، ج۱، ص۱۸۶، با عبارت «ثلاث لیال» آمده.
[۲۸]. همان، ص۱۸۷٫
[۲۹]. ابن قولویه، جعفر بن محمد، پیشین، ص۱۷۶، باب ۶۹، ح۵٫
[۳۰]. همان، ص ۱۸۴ــ ۱۸۶، باب ۷۱، ح۷٫
[۳۱]. همان، ص ۲۷۹، باب۹۳، ح۴٫
[۳۲]. همان، ص ۱۸۴ ـ ۱۸۶، باب ۷۱، ح۷٫
[۳۳]. ابن طاووس، علی بن موسی، مهج الدعوات و منهج العبادات،ص۳۲۴
[۳۴]. کلینی، محمد بن یعقوب، پیشین، ج۳، ص۳۰۶؛ ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۰۲؛ طوسی، محمد بنحسن، پیشین، ج۲، ص۲۸۷٫
[۳۵]. موارد دیگری از این نوع توسل هم از آن حضرت نقل شده. ر.ک: ابن قولویه، جعفر بن محمد، پیشین،ص۱۴، ح۱؛ کلینی، محمد بن یعقوب، پیشین، ج۴، ص۵۵۱؛ طوسی، محمد بن حسن، پیشین، ج۶؛ ابن بابویه، محمد بن علی، پیشین، ج۲، ص۵۶۷٫
[۳۶]. ابن بابویه، محمد بن علی، پیشین، ج۱، ص۴۸۳٫
[۳۷]. کلینی، محمد بن یعقوب، پیشین، ج۳، ص۴۷۶؛ ابن بابویه، محمد بن علی، پیشین، ج۱، ص۵۶۰٫
[۳۸]. برای مطالعه موارد دیگری از این نوع توسل ر.ک: طوسی، محمد بن حسن، پیشین، ج۶، ص۲۸، ج۴، ص۲۳۲، ج۶، ص۱۶؛ ابن طاووس، عبدالکریم بناحمد، فرحه الغری، ص۸۵؛ ابن قولویه، جعفر بن محمد، پیشین، ص۲۶، باب۶، ح۵؛ ابن طاووس، علی بن موسی، پیشین، ج۲، ص۵۹۰؛ مجلسی، محمدباقر، پیشین، ص۲۴۸؛ نمازی شاهرودی، علی، مستدرک سفینه البحار، ج۴ ص۱۰، به نقل از مزار المفید و مصباح الزائر.
[۳۹]. کلینی، محمد بن یعقوب، پیشین، ج۲، ص۵۵۰؛ شیخ مفید، أمالی، ص ۱۷۹؛ طوسی، محمد بن حسن، أمالی، ص۱۹۶؛ راوندی، قطب الدین، پیشین، ص۱۹۶؛ عاملی کفعمی، ابراهیم بن علی، مصباح کفعمی، ص۱۷۵٫
[۴۰]. طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج ۱،ص۱۰۷٫
[۴۱]. عده ای از علما، اصول السته عشر، ص ۱۹۲٫
[۴۲]. ابن قولویه، جعفر بن محمد، پیشین، ص۲۴۲ـ ۲۴۹و۲۳٫
[۴۳]. موارد دیگری از این نوع توسل در این منابع مطالعه شود: ابن قولویه، جعفر بن محمد، پیشین،ص۱۳۹، باب ۴۸ ح۳، ص۲۰۳، باب ۷۹، ح۱، ص۲۲۲، باب ۷۹، ح۱۷؛ شیخ صدوق، پیشین، ص۱۸۸؛ کلینی، محمد بن یعقوب، پیشین، ج۴، ص۵۸۷٫
[۴۴]. ابن قولویه، جعفر بن محمد، پیشین، ص۲۸۲، باب ۹۳، ح۱۰؛ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۷۵؛ همو، امالی، ص۳۱۸؛ مجلسی، محمدباقر، پیشین، ص۵۰۶٫
[۴۵]. ابن قولویه، جعفر بن محمد، پیشین، ص۲۸۳، باب۹۳، ح۱۲٫
[۴۶]. کلینی، محمد بن یعقوب، پیشین، ج۲، ص۵۷۶، ح ۱٫ «اللّهم إنی أسألک و لم یسأل العباد مثلک أسألک بحق محمد نبیک و رسولک و إبراهیم خلیلک…».
.[۴۷] همان، ص۵۲۶، ح۲۱٫
[۴۸]. طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج ۱، ص ۱۲۳٫
[۴۹]. شیخ مفید، الاختصاص، ص۲۵۲٫
[۵۰]. کلینی، محمد بن یعقوب، پیشین، ج۱، ص۱۴۴٫
[۵۱]. ر.ک: طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۸، ص۳۸۴٫
[۵۲]. طوسی، محمد بن حسن، پیشین، ج۲، ص۷۹۸٫
[۵۳]. ابن قولویه، جعفر بن محمد، پیشین، ص۴۳، باب۱۱، ح۲؛ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۲۸؛ کلینی، محمد بن یعقوب، پیشین، ج۴، ص۵۶۹٫
[۵۴]. سوره یوسف(۱۲)، آیه۹۷٫
[۵۵]. ابن بابویه، محمد بن علی، پیشین، ج۲، ص۶۰۹ــ۶۱۷؛ طوسی، محمد بن حسن، پیشین، ج ۶، ص۹۵ــ ۱۰۱؛ ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۲۷۲ــ۲۷۷٫
پاسخ دهید