«نَزیلُکَ حَیثُ مَا اتَّجَهَت رِکَابی وَ ضَیفُکَ حَیثُ کُنتَ مِن البِلادی»
انسان به اینها توجّه داشته باشد، اینقدر شارژ میشود، اینقدر مبتهج میشود، روح او پرواز میکند. عجب این کلاس را آقا برای ما تشکیل دادند، این سفرهی امام زمان است ما کنار هم نشستیم، از این حرفها میزنیم، اگر رها بودیم در جلسات و کنسرتهای غفلتزا میرفتیم. میرفتیم وارد منظرههای گناه میشدیم ولی خدا ما را از آنجا کشانده است و به اینجا آورده است، چه سفرهای است! سفره، سفرهی امام زمان است. ما ولی نعمت داریم، در محضر ایشان داریم از این سفرهها استفاده میکنیم. آدم وقتی توجّه داشته باشد، خدا بینهایت مقدّمه قرار داده است تا یک چنین فضایی، یک چنین سفرهای پهن بشود و خود صاحب سفره هم حضور دارد، ما از او غایب هستیم، این سفره، سفرهی ولیعصر است؛ ولیعصر هم نمایندهی خدا است، ما مهمان خدا هستیم، چقدر خوب است که هیچ وقت این مهمانخانهی خود را برای ما تعطیل نمیکند. سفرهی رحیمیّت برای ما پهن کرده است و ما سر سفرهی رحیمیّت خدا نشستیم. کسی اینطور فکر بکند، دیگر جهشی حرکت میکند. میبیند روز قیامت در پیشگاه خدا عذری ندارد. میگویند: تو در جوانی میتوانستی مجتهد بشوی، میتوانستی حکیم بشوی، میتوانستی عارف بالله بشوی، میتوانستی به مقام شهود برسی؛ چرا کفران نعمت کردی نرسیدی؟! آن وقت انسان مجازات میشود.
پاسخ دهید