از نظر شیعه؛ مقصود از تفسیر مأثور (روایی)؛ تفسیری است که نویسنده آن در تفسیر قرآن، از روایات رسول خدا(ص) و امامان معصوم(ع) که رسیده است، استفاده می‌کند.[۱]
برخی از تفاسیری که به صورت روایی نگاشته شده است عبارت است از:
۱ – 
البرهان فى تفسیر القرآن[۲]
۲ – 
تفسیر نور الثقلین[۳]
اما بعضی از اخباری‌ها،[۴] می‌گویند که هیچ تفسیرى میسّر نیست مگر با روایات و ما قرآن را نمی‌فهمیم و براى همین هم، تفسیرهایى که نوشته‌اند، آیات را همراه با روایات جمع‌آورى کرده و خود کمتر نظرى ابراز می‌دارند.[۵]
ممکن است روش تفسیری؛ تفسیر قرآن به قرآن یا تفسیر قرآن به عقل باشد، و از تفسیر مأثور نیز بهره ببرد. امّا منش اخباری در تفسیر؛ یعنی چیزی جز روایت را در تفسیر قرآن دخیل ندانند.

 

 

منبع:اسلام کوئست


پی نوشت:

[۱]. شاهرودى‏، عبد الوهاب، ارغنون آسمانى، جستارى در قرآن، عرفان و تفاسیر عرفانى، ص ۱۰۸، رشت، کتاب مبین‏، چاپ اوّل‏، ۱۳۸۳ش

[۲] بحرانى، سید هاشم، البرهان فى تفسیر القرآن، تهران، بنیاد بعثت، ۱۴۱۶ق.

[۳] عروسى حویزى، عبد على بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، قم،  انتشارات اسماعیلیان، ۱۴۱۵ق.

[۴]. ر. ک«اخباریون و اصولیون»، سؤال ۶۷۴۱؛ «نقد و بررسی اخباریگری»، سؤال ۱۲۰۵۲.

[۵]. رضائى اصفهانى‏، محمد على، در آمدى بر تفسیر علمى قرآن، ص ۱۰۳، قم، اسوه‏، چاپ اوّل‏، ۱۳۷۵ش.