اینکه امام علی(ع) هنگام دفن حضرت زهرا(س)، تعبیر به «برگشت امانت» میکند، معنایش چیست؟
گفتاری از امام علی(ع)، هنگام دفن حضرت فاطمه(س) اینگونه نقل شده است: «درود بر تو اى رسول خدا(ص)! سلامى از طرف من و دخترت که هماکنون در جوارت فرود آمد و شتابان به شما رسیده است. اى پیامبر خدا! صبر و بردبارى من با از دست دادن فاطمه(س) کم شده، و توان خویشتندارى ندارم، امّا براى من که سختى جدایى تو را دیده، و سنگینى مصیبت تو را کشیدم، شکیبایى ممکن است. این من بودم که با دست خود تو را در میان قبر نهادم، و هنگام رحلت، جان گرامى تو میان سینه و گردنم پرواز کرد. إِنَّا للهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ، امانت برگردانده شد، و به صاحبش رسید. اما اندوه من ابدى است، و شبم قرین بیدارى است تا زمانى که خداوند براى من جایگاهى را که تو در آن اقامت دارى، اختیار کند».[۱]
این سخن امام علی(ع) با تفاوتهای مختصری در دیگر منابع معتبر شیعه نیز نقل شده است[۲] که میتوان بر محتوای آن ادعای تواتر داشت.
در این کلام، مراد امام علی(ع) از امانت، حضرت زهرا(س)، است.[۳] امام علی(ع) از شهادت و عروج حضرت زهرا(س) و قبض روح ایشان، به «برگشت امانت» تعبیر کردهاند که میتوان چند تفسیر برای آن داشت:
الف. زنان مانند امانتی نزد شوهرانشان هستند؛ آنان توسط پدر و مادرشان بزرگ شده، سپس به عقد شوهرانشان درآمدهاند و مردان مسئول نگهداری آنان به بهترین وجه هستند؛ از اینرو از زنان تعبیر به امانت میشود.[۴]
البته اینجا سخن از ناتوانی امام علی(ع)، در حفظ امانت نیست، و شهادت زودهنگام حضرت فاطمه(س) پس از رسول خدا(ص)، دلیل بر ضعف امام علی(ع) در امانتداری نبوده؛ بلکه سخن از مشکلاتی است که افرادی که خود را پیرو پیامبر(ص) میدانستند برای حضرتشان به وجود آورده و موجب شهادت ایشان گشتند.
ب. روح و نفس در بدن انسان، امانت است؛ روح از خدا است و برای حضور مادی در این دنیای فانی، نیاز دارد در قالب جسم درآید. این روح در بدن خواهد ماند تا اینکه مرگ فرا میرسد و با مرگ، روح به سمت خداوند باز میگردد.[۵]در نتیجه از مرگ میتوان تعبیر به برگشت امانت داشت.
منبع: اسلام کوئست
[۱]. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، محقق، صبحی صالح، ص ۳۱۹ – ۳۲۰، گفتار ۲۰۲، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
[۲]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ۱، ص ۴۵۹، تهران، دارالکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق؛ شیخ مفید، الامالی، محقق، مصحح، استاد ولی، حسین، غفاری، علی اکبر، ص ۲۸۲، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق؛ ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبیطالب(ع)، ص ۱۳۸، قم، علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ق؛ طبری آملی، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ج ۳، ص ۳۶۴، قم، بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
[۳]. مجلسی، محمد باقر، مرآه العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محقق، رسولی، سید هاشم، ج ۵، ص ۳۲۷، تهران، دارالکتب الإسلامیه، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
[۴]. هاشمى خویى، میرزا حبیب الله، منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، محقق، میانجى، ابراهیم، ج ۱۳، ص ۱۴، تهران، مکتبه الإسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۰ق.
[۵]. سروی مازندرانی، محمد صالح بن احمد، شرح الکافی(الاصول و الروضه)، محقق، مصحح، شعرانی، ابو الحسن، ج ۷، ص ۲۰۹، تهران، المکتبه الإسلامیه، چاپ اول، ۱۳۸۲ق.
پاسخ دهید