تجدیدی
شهید شیخ فضل الله محلاتی
درس خوندن برای همه بالا و پایین زیاد دارد. برای من هم داشت. برای برادرم هم داشت. یعنی گاهی تجدید میشدیم. بابا زیاد سخت نمیگرفت که چرا تجدید شدهایم.
فقط میگفت «باید جبران کنین.»
اول تابستان میگفت «یا برید یه جا وایسین کار کنین چیز یاد بگیرین، یا برید کلاس تجدیدیهاتون رو بخونین.»
اصل حرفاش این بود که «بیکار نباشین!»
میگفت «بیکاری فساد میآره، بابا جان.»
میفرستادمان بروریم کلاس زبان، فیزیک، شیمی، قرآن.
گاهی میشد که در طول سال تحصیلی میرفت برامان معلم خصوصی میگرفت تا پایهمان قوی شود. در کنارش به فعالیتهای سیاسیاش هم میرسید؛ کار به جایی رسید که شش سال قبل از پیروزی انقلاب ممنوع المنبرش کردند.
قاصد خندهرو، ص ۲۰۸ و ۲۰۹٫
پاسخ دهید