خطیب نماز جمعه تهران گفت: معامله قرن و هر اقدام دیگری که تامین کننده خواستههای مشروع فلسطین نباشد هرگز قادر نخواهد بود که مساله جهانی فلسطین را حل کند.
آیت الله صدیقی در خطبههای این هفته نماز جمعه تهران که در دانشگاه تهران برگزار شد، در خصوص روز قدس گفت: روز قدس برای ما روز اسلام است، امام راحل روز قدس را معین فرمودند، روز قدس در ۴۰ سال گذشته آوردگاه اعلام برائت از رژیم صهیونیستی و اعلام موضع امت اسلامی علیه اشغالگری بوده است. ایشان همچنین فرمودند: روز قدس، یک روز نیست، یک جریان و یک جبهه است، روز قدس عامل فراموش نشدن مسئله فلسطین و بازخوانی پرونده اسرائیل و حامیان کودککشی صهیونیستها است.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی»[۱].
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ الصَّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِین طَبِیبِنَا حَبِیبِنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِم مُحَمَّدٍ و آلِهِ الأطْهَرینَ سِیَّمَا مَولَانَا بَقیَّهَ اللهِ فِی العَالَمینَ أَرْوَاحُنَا فِدَاهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ رِضَاهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
خطبهی اول
سفارش به تقوا جزوِ ضرورتهای همیشگیِ هم خطباء و هم همهی مردم به یکدیگر است.
چطور در راهِ خسارت نباشیم؟
قرآن کریم همهی انسانها را در حالِ آب کردنِ عمرشان معرّفی میکند، عمر رفت و میرود ولی وقتی زمانِ مرگمان میرسد میبینیم تنها سرمایهای که میتوانستیم با آن برای خودمان زندگیِ ابدی تدارک ببینیم عمرمان بوده است و باختهایم، کاری برای خودمان نکردهایم، از این جهت قرآن کریم تعبیرِ «خُسر» را دارد، «إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ»[۲]، قسم هم میخورد، قسم هم کیفی است، خدای متعال در مورد سرنوشت انسانها که بستگی به توجه به خود، ساختنِ خود، پاییدنِ خود، و در مورد فرار از خسران و زیان گاهی قسمهای کمّی یاد فرموده است، مانند سوره مبارکه شمس که بعد از یازده قسم میفرماید: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها * وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها»[۳]، و در سوره مبارکه عصر قسم به جان امام زمان ارواحنا فداه میخورد، این خیلی مهم است، «وَالْعَصْرِ»[۴]، خدای متعال به عصارهی عالَم قسم یاد میکند و ما را به یک حقیقتی که هیچ وقت توجّه نداریم که در حالِ از دست دادنِ چه چیزی هستیم و آخرِ کار چه خواهد شد متذکّر میشود، ما که ابدی هستیم، ما که زنده میمانیم، مرگِ ما یک زندگیِ جدید است و تمام شدن هم ندارد، این عمر برای تأمینِ ابدیّتِ ما بوده است ولی از این عمر استفاده نکردهایم.
لذا تعبیرِ خسران یعنی در حالِ از دست دادنِ این سرمایه است.
اگر کسی چهار خصوصیت داشته باشد او از سرمایهی عمرِ خود غنیمت برده است و ابدیّتِ خود را تأمین کرده است، یکی ایمان است، دوم عملِ صالح است، کارِ مشروع با انگیزهی خدای متعال، سوم تواصی به حق است، همه باید آمر به معروف و ناهی از منکر باشند، منکر آتش است، گناه گودالِ جهنّم است، گناه نکبت است، گناه بلای جانِ آدمی است، چرا انسان تماشا کند و اشخاص گناه کنند و هیچ تغییری در او دیده نشود؟ اگر این تواصی به حق نباشد عمر بر باد رفته است و بینتیجه شده است، و قهراً تواصی به حق گاهی عکس العمل دارد، پرخاش دارد، جهالتِ جُهّال مایهی عکس العملها میشود و باید انسان عواقبِ همه چیز را قبول کند و تواصی به صبر را هم برای رهروانِ راهِ نجات در نظر داشته باشد.
چطور سقوط نکنیم؟
«اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ»[۵]، انسان مسافر است، از ابتدا که آمده است مأمور به سفر است، ولی مقصدِ این سفر لایتناهی هست اما راهِ رسیدن به لایتناهی، راهِ رسیدن به تخلّقِ به الله برای ما شناخته شده نیست، یکی از حکمای بزرگ «صدرالمتألهین رضوان الله تعالی علیه» میگویند انسان هر قدمی که بر میدارد، هر کاری که میخواهد انجام بدهد، هر نگاهی که دارد بر سرِ چهارراه قرار گرفته است و این کارِ انسان را انگیزهی انسان شکل میدهد که آیا کارِ ارزشی است یا ضدّ ارزش است، اگر انگیزهی کسی در زندگی شکمِ اوست، رفاهِ مادّی اوست و به حلال و حرام توجّهی نمیکند، به خوب و بد توجّه نمیکند، به عدل و ظلم فکر نمیکند، میخواهد به لذّتهای خود برسد، این انگیزه انگیزهی حیوانی است، یک حیوان هر علف و چمن و باغی را میخورد، برای او فرقی نمیکند که آیا مالِ یتیم است یا مالِ وقفی است، مالِ هر کسی که میخواهد باشد، برای او فرقی نمیکند و میخورد، انسان اگر میخواهد در این حد زندگی کند شکلِ باطنیِ حیوانیّت دارد، اما اگر انسانِ سیاسی است و مرتّب به انتخابات فکر میکند و مرتّب به برجسته شدن و دیده شدن در فیلمها و بازی کند و مدام فالور زیاد در شبکههای مجازی داشته باشد که این انسان روحِ سبوعی دارد، او به هر قیمتی میخواهد بالا برود، ولو به قیمتِ اینکه کسی را بیآبرو کند، کسی را از شخصیت و حیثیت نابود کند، او فقط میخواهد مشتری جمع کند.
راهِ سوم راهِ تزویر است، ریا! یعنی حالِ ریاضت ندارد، ریاضت خیلی عُرضه میخواهد، اینهایی که به باطل هم رئیس هستند انسانهای باعُرضهای هستند، خیلی کار میکنند، خیلی حق پایمال میکنند، خیلی مشغولالذمّهی ملّتها میشوند ولی بالاخره یک جربزهای دارند، بعضیها این جربزه را ندارند اما همیشه کارهایی میکنند که مردم از او نام ببرند، او میخواهد جلب توجّه کند، این راه راهِ شیطنت است.
انسان این سه راهی که… هر قدمی، هر کاری، هر حرفی برای او پیش میآید، منشأ آن یا رفاهِ زندگی است یا قدرت است و یا محبوبیّت و جلب توجّه دیگران، این سه راه راهِ سقوط است، این سه راه راهِ آدمیّت نیست، میانِ این سه راه راهی است که راهِ عمودی است، راهِ صعود است، «إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ»[۶]، اگر جان پاک بود، جانِ پاک جانِ مؤمن است، جانِ پاک جانِ انسانِ موحّد است، «وَاعْلَمُوا أَنَّ فِیکُمْ رَسُولَ اللَّهِ ۚ لَوْ یُطِیعُکُمْ فِی کَثِیرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمَانَ وَزَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ وَکَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْیَانَ»[۷]، دلی که خدای متعال به آن نگاه کرده است، دلی که خدای متعال چلچراغِ ایمان را بر روی آن دل نصب کرده است، دلی که خدای متعال آن را زینت داده است و زیبا کرده است، خدای متعال دلِ زیبا را میخرد، حیف است که ظاهرِ انسان زیبا باشد اما دلِ او کثیف و آلوده باشد، «وَلَٰکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمَانَ وَزَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ»، ایمان در دلِ شما محبوب شد، شما عاشقِ ایمان هستید و مؤمن هستید و زینتِ روح و حقیقتِ شما به ایمان است که خدای متعال این زیبایی را ساخته است، این راه راهِ خدای متعال است.
حال ما که هر قدمی برمیداریم نمیدانیم که آیا به سوی حیوانیّت است یا به سوی شیطنت است به راهنما نیاز داریم که خط را به ما نشان بدهد، به راهنما نیاز داریم که جادهی اصلی که در آن انحراف نیست را به ما نشان بدهد و ما به این جهت در نمازهای خود «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ»[۸] میگوییم.
بقیهی داستان هم اگر خدای متعال به ما عمر داد و بنا بود یک مرتبهی دیگر در پایگاهِ ذکرِ الهی با دلها ارتباط برقرار کنیم عرض خواهیم کرد، «فَاسْعَوْا إِلی ذِکْرِ اللَّهِ»[۹] خدای متعال از نماز جمعه بعنوانِ ذکرالله یاد میکند و «أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»[۱۰]، نمازجمعه باید دلها را آرام کند، نماز جمعه باید به همه امید بدهد، ما امید داریم که امام زمان ارواحنا فداه نمازجمعه را که نایبِ ایشان اذن دادهاند بپسندند و با نگاهِ خودشان «إِنَّ صَلَاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ»[۱۱]… دعای رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم، دعای امام زمان ارواحنا فداه به دلها آرامش میدهد.
دعای ۴۵ صحیفه سجّادیّه
راجع به ماه مبارک رمضان هم چند سلامی است که از جانب امام زین العابدین علیه الصلاه و السلام که در دعای چهل و پنجم صحیفه سجّادیّه…. چه دعایی است، برای فرهیختگان، دانشجویانِ عزیزمان، اساتیدی که رهبرِ بزرگوارمان به این اساتید میبالند و افتخار میکنند و هدایتِ جوانها را از آنها توقّع دارند، حق این است که صحیفهی سجّادیّه سفرهی دلِ آنها باشد، نسبت به بعضی از دعاها هم با دل بروند، معرفتآموزی کنند؛ امام زین العابدین علیه السلام این دعای چهل و پنجم صحیفه سجّادیّه را در وداع ماه مبارک رمضان آورده است، این دعا هم جانسوز است و هم پُر گوهر است، خیلی عجیب است…
«السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ أَلِیفٍ آنَسَ مُقْبِلًا فَسَرَّ، وَ أَوْحَشَ مُنْقَضِیاً فَمَضَّ * السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ مُجَاوِرٍ رَقَّتْ فِیهِ الْقُلُوبُ، وَ قَلَّتْ فِیهِ الذُّنُوبُ. * السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ نَاصِرٍ أَعَانَ عَلَى الشَّیْطَانِ، وَ صَاحِبٍ سَهَّلَ سُبُلَ الْإِحْسَانِ * السَّلَامُ عَلَیْکَ مَا أَکْثَرَ عُتَقَاءَ اللَّهِ فِیکَ، وَ مَا أَسْعَدَ مَنْ رَعَى حُرْمَتَکَ بِکَ! * السَّلَامُ عَلَیْکَ مَا کَانَ أَمْحَاکَ لِلذُّنُوبِ، وَ أَسْتَرَکَ لِأَنْوَاعِ الْعُیُوبِ!»[۱۲]
سلام بر تو! ارجمند همدمی بودی تا بودی و فراغِ تو چه غمانگیز است چون از ما جدا شوی، تو چه مایهی امید هستی، ما با تو الفت داشتیم، ما با تو انس گرفته بودیم، وقتی میآمدی ما را خوشحال میکردی، حال که میخواهی بروی غصّه ما را فراگرفته است.
سلام بر تو ای مجاور و ای همراه و ای همدم که دلهای ما با تو رقیق شد و رحم پیدا کردیم و مهربان شدیم، با یادِ خدای متعال دلِ ما میشکند، با یادِ ائمهی اطهار علیهم السلام احساسِ منقلب شدن داریم، در این ماه سعی کردیم که پاک زندگی کنیم.
«قَلَّتْ فِیهِ الذُّنُوبُ» از دو جهت است، یکی اینکه مراقبه داشتیم و دوم اینکه تو ساعت به ساعت میبخشی، ما میهمانِ تو بودیم و تو حتّی نفسهای ما را هم خریدی، ما میخوابیدیم و تو برای ما عبادت حساب میکردی، این باعث شد که الآن سبک شدهایم و دیگر آن بیرحمی و قساوت و آن بدجنسیها را نداریم.
«السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ نَاصِرٍ أَعَانَ عَلَى الشَّیْطَانِ»… خیلی مهم است، ماه مبارک رمضان به ما نیرو داد، توانستیم غذا نخوریم، توانستیم هوسِ خود را کنترل کنیم، توانستیم خیلی از کارهایی که احیاناً در ماههای دیگر انجام میدادیم را انجام ندهیم، قوی شدیم و در برابرِ شیطان ایستادگی کردیم، «وَ صَاحِبٍ سَهَّلَ سُبُلَ الْإِحْسَانِ».
نکاتی از دعای ابوحمزه ثمالی
چند جملهای هم دعای ابوحمزهی ثمالی به محضر شما تقدیم بدارم.
در روایت دارد که «شهر رمضان أوَّله رحمه، وأوسَطه مغفره، وآخِره عتق من النار و اجابت الدّعاء»، حال ما به آخر رسیدهایم و نمیدانیم…
این جملات امام سجّاد علیه السلام در این دعای دلنشین… «أَیْنَ سَتْرُکَ الْجَمِیلُ»… خدایا! سفره در حالِ جمع شدن است و نگرانِ آبروی خود هستم، یعنی واقعاً دیگر گناهانِ من محو شد و تو دیگر آبروی مرا در روز قیامت نمیبری؟!
«أَیْنَ سَتْرُکَ الْجَمِیلُ، أَیْنَ عَفْوُکَ الْجَلِیلُ»… انسانهای کوچک میتوانند چیزهای کوچک را عفو کنند و بگذرند اما تو از گناهانِ بزرگ میگذری، «أَیْنَ عَفْوُکَ الْجَلِیلُ»… این عفوِ جلیلِ شما کجاست؟ «أَیْنَ فَرَجُکَ الْقَرِیبُ» چه زمانی امام زمان ارواحنا فداه میآید؟… چون اگر خدای متعال بخواهد دری را باز کند انسان را معطّل نمیکند و انسان را پشتِ درِ بسته نمیگذارد… او سریع الرّضا است و زود کار میکند… «أَیْنَ غِیَاثُکَ السَّرِیعُ» تو پناهِ بیپناهان هستی… تو زود پناه میدهی، تو دستِ ظالم را زود کوتاه میکنی، تو از گرفتاریها و فشارهایی که ما را تحت فشار قرار میداده است رها میکردی، مگر ما پناهی غیر از تو داریم؟ «أَیْنَ غِیَاثُکَ السَّرِیعُ، أَیْنَ رَحْمَتُکَ الْوَاسِعَهُ»…
فرازِ دیگری «وَ أَعِنِّی بِالْبُکَاءِ عَلَى نَفْسِی»… خدایا! مرا کمک کن تا بحالِ خود زاری کنم، «فَقَدْ أَفْنَیْتُ بِالتَّسْوِیفِ وَ الْآمَالِ عُمُرِی، وَ قَدْ نَزَلْتُ مَنْزِلَهَ الْآیِسِینَ مِنْ خَیْرِی»… خدایا! مرا کمک کن که کمی بنشینم و پروندهی خود را ببینم، آن وقت توجّه میشوم که این عمر با این همه آثاری که میتوانست داشته باشد و مرا به قربِ تو برساند، میتوانست مرا متخلّق به اخلاقِ تو کند، میتوانست مرا به اعلی درجهی بهشت برساند، ببینم این عمرِ خود را در کجا هدر دادم… گریهام برای تسویف… یعنی سَوفَ سَوفَ… یعنی مدام کاری که باید امروز انجام بدهم را به فردا میاندازم، اداء دینی که باید بکنم، وظیفهی سیاسی که باید انجام بدهم، در صحنهای که باید حاضر بشوم، دفاعِ به موقعی که باید از خون شهدا و ولایت کنم، مدام امروز و فردا کردیم و ناگهان دیدیم که عدّهای از دشمنان فرصتها را از ما گرفتند.
این تسویف آمال جزوِ خطرات بزرگی است، حضرت سجّاد علیه السلام حق میدانند که انسان بنشیند و گریه کند.
خطبه دوم
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ * الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ * الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ * إِیَّاکَ نَعْبُدُ وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ * اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ * صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ»[۱۳].
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ»
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ اللَّهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّم عَلَى نَبِیِّ الرَّحْمَهِ أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ عَلَی سَیِّدِ الأَوصِیَاءِ أَمیرِ المُؤمِنینَ عَلِیِّ بْنِ أَبیطَالِبِ وَ عَلَی سَیِّدَهِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ فَاطِمَهَ الزَّهراءِ وَ عَلَی سِبْطَیِ الرَّحْمَهِ وَ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّهَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ وَ صَلِّ عَلَی أئِمَّهِ المُسلِمینَ عَلِیِّ بنِ الْحُسَیْنِ وَ مَحَمَّدِ بْنِ علیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ موسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلیِّ بْنِ موسی وَ مُحَمَّدِ بْنِ علیٍّ و علیِّ بنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ الزَّکیِّ العَسْکَریّ وَ الخَلَفِ الصَّالِحِ الْحُجَّهِ القَائِمِ خُلَفَائِکَ فِی أرضِکَ وَ أُمَنَائِکَ فِی بِلَادِکَ بِهِم نَتوَلَّی وَ مِنْ أَعْدَائِهِم نَتَبَرَّءُ إِلَی الله تَعَالی عَزَّ وَ جَلَّ».
«أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ و نَفسی بِتَقْوَى اللَّهِ»[۱۴].
شما برادرانِ گرامی و باکرامت و بندگانِ خوبِ خدای متعال را و نفسِ ضعیفِ خود را به تقوای الهی توصیه میکنم.
درجاتِ تقوا
تقوا درجاتی دارد، درجهی عوامِ آن این است که انسان از گناه برحذر باشد؛ واقعاً گناه ترسناک است، حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: «وَ لَا یَخَافَنَّ إِلَّا ذَنْبَهُ»[۱۵] من به شیعیانِ خود توصیه میکنم از هیچ قدرتی نترسد، از هیچ بلایی نترسند، از هیچ مرضی نترسند، تنها چیزی که ترسناک است گناه است، باید از گناه ترسید.
اینها کلّی است، نمیدانم این چند روزی که باقی مانده است آیا بنا داریم یک حسابی برای زبانِ خودمان باز کنیم و ببینم در این آخرِ ماه مبارک رمضان که خدای متعال آزادیها را امضاء میکند زبانِ من کنترل شد تا آزاد بشوم؟ یا هنوز هم دروغ و غیبت و بداخلاقی و نیش زبان و فریب دادن و…. با زبانِ خودمان هزاران بلا برای خودمان تدارک میبینیم، چشممان چه میکند، گوشمان به چه مطلبی بدهکار است، کجا هستیم؟ آیا گامهایی که در این چند روزِ باقیمانده برمیداریم به سوی امام زمان ارواحنا فداه است؟ آیا به سوی ظهور است؟ یا به سوی غفلتهاست؟ نمیدانیم! این تقوای عمومی است.
تقوای خواص این است که اینها دلِ خودشان را کنترل میکنند، دل را از ما سوی الله پاک میکنند، «إِلاَّ مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ»[۱۶]، باید دلِ پاک را با خود به روز قیامت ببریم، گاهی اشخاص چند روزی با خدای متعال و مجالس و قرآن کریم و توسّلات و زیارتها و دعاها انس دارند و دلِ آنها پاک میشود ولی به بازیهای سیاسی و گروهی و حزبی و … میآیند و همه چیزِ خودشان را بر باد میدهند، اینها با دلِ پاک از دنیا نمیروند، و هنر این است که انسان این دلِ پاک را با خود به نزدِ خدای متعال ببرد، «یَوْمَ لا یَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ * إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ»[۱۷].
درجهی سوم که عقلِ ما به آن نمیرسد اما انسان جز خدای متعال را نبیند، چشمِ دل دائماً او را میبیند، جمالِ او را میبیند، جلالِ او را میبیند، حالِ حضور دارد، حالِ فناء دارد.
روز قدس
نکاتی را در ارتباط با روز قدس عرض میکنم، بعد هم اگر فرصتِ مختصری داشتیم راجع به رحلت حضرت امام و مذاکره هم چند جملهای را عرض میکنم و نکتهای راجع به گرانیها و نگرانیها.
روز قدس برای ما روز اسلام است و این عنوان را امام راحل رضوان الله تعالی علیه برای روز قدس معیّن فرمودند، روز قدس طیّ چهل سال گذشته روز قدس و آوردگاهِ اعلامِ برائت از رژیم غاصبِ صهیونیستی و اعلامِ موضعِ امّتِ اسلامی بر ضدّ اشغالگری تبدیل شده است، یک روز نیست بلکه یک جریان است، یک جبهه است، روز قدس را عاملِ فراموش ناپذیریِ مسئلهی فلسطین و بازخوانی پروندهی سیاهِ اسرائیل و حامیانِ اشغالگری و کودککشیِ صهیونیستها قرار دادهاند.
مقاومت و انتفاضه فلسطین امروز در جای جای سرزمینهای اشغالی ریشه دوانیده و موجبِ هراسِ رژیمِ صهیونیستی و مثلثِ شومِ امریکا، آل سعود و امارت بعنوانِ حامیانِ اصلیِ صهیونیستها شده است، به فضلِ الهی امروز عمقِ آگاهی نسبت به مسئلهی فلسطین فراتر از منطقه است و یک ظرفیّتِ بین المللی و جهانی برای پیگیریِ مطالباتِ فلسطینیهاست.
طرحِ معاملهی قرن و هر اقدامِ دیگری که تأمین کنندهی خواستهای مشروع و بحقّ ملّتِ فلسطین، بویژه بازگشتِ آوارگان و با برگزاریِ انتخاباتِ آزاد برای تأیینِ حقّ سرنوشت نباشد هرگز قادر نخواهد بود این مسئلهی بزرگِ جهانی را حل کند.
این چند نکته راجع به فلسطین بود، من راجع به مبنای عقلی و اجتماعی و شرعی و قرآنیِ آن هم دو سه نکته عرض کنم.
قرآن کریم راجع به دفاع از مظلوم محدودیّتی برای مرزِ اسلام معیّن نکرده است، بلکه دستورِ فرامرزی داده است، «وَمَا لَکُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ»[۱۸]، زنان و مردان و کودکانی که تحتِ ستم هستند ولو اینکه آنها مسلمان هم نباشند بر ماست که از اینها حمایت کنیم، و این منشورِ اخلاقی جهانیِ رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم که «وَ مَنْ سَمِعَ مُسلِماً یُنَادِی یَا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِم»[۱۹]، این در موردِ مسلمانهاست که فلسطینیها را در بر میگیرد، اما در حدیثِ دیگری دارد که اگر مظلوی ندا بدهد «یا للمسلمین» و انسان او را اجابت نکند آن شخص خاصیّتِ مسلمانی ندارد، رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم او را در زمرهی مسلمانها محسوب نفرموده است.
و وجود مقدّسِ حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام با فرقِ شکافته در بستر شهادت به فرزندانِ خودشان فرمودند: «کونا لِلظّالِمِ خَصماً وَ لِلمَظلومِ عَونا»[۲۰]، زندگی و سبکِ زندگیِ حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هم همین بوده است که به حمایت از مظلوم برخواستهاند.
نکاتی راجع به امام خمینی رضوان الله تعالی علیه و امام خامنهای مدّظله العالی
امام که احیاءگرِ اسلام بود و بنده در همینجا عرض میکنم که در آستانهی سالروز رحلتِ جانگذازِ بنیانگذارِ جمهوری اسلامی حضرت آیت الله العظمی امام خمینی قدّس الله نفسه الزکیه هستیم، امام رضوان الله علیه آمد و دو جبهه تعریف کرد که اینها همیشه با هم متقابل هستند، یکی جبههی استکبار است و دوم جبههی مستضعفین، انقلابِ ما انقلابِ ایرانی نیست، انقلابِ ما انقلابِ مستضعفان است که ان شاء الله به ظهور امام زمان ارواحنا فداه متّصل خواهد شد و مستضعفانِ جهان به زیرِ این پرچم میآیند و ما همه جا از مظلوم و مستضعف حمایت کردهایم و این مستکبرین هستند که در مقابلهی با ما به زانو درآمدهاند و رو به افول هستند و هر روز دست و پا میزنند، اما جا دارد دانشگاههای ما، حوزههای ما در مسئلهی ولایتِ حضرت امام که چه نوع قدرتی بودند، چه عظمتی بودند، رمزِ این نفوذ چه بود، با معادلاتِ جهانی و تاریخی همخوانی دارد یا ندارد؟ امام چطور در مدرسه فیضیّه سخنرانی میکنند و بدونِ داشتنِ عدّه و سلاح میگویند که شاه باید برود؟ چطور امام این قرن را قرنِ غلبهی مستضعفان بر مستکبران معرّفی میکنند و قطعاً مانندِ همهی پیشگوییهای دیگر این عمل و این امر محقّق خواهد شد.
و بعد از امام… امام یک دهه امامت کردند و واقعاً معجزهی قرنِ اسلام و قرآن و ولایتِ حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و ائمه علیهم السلام به حساب میآید، امامِ بعد از امام، امامِ حاضرِ ما، رهبرِ بزرگوارمان حضرت آیت الله العظمی امام خامنهای مدّظله العالی چه پدیدهای هستند؟ آیا دنیا در تحلیلها توانستهاند جوهرهی ولایت را که امروز در وجود خلفِ صالحِ امام و نایبِ امام زمان ارواحنا فداه و این مرجعِ بزرگ تجلّی دارد، آیا توانستهاند برای این یک حدّی تعریف کنند؟ اینکه بزرگترین قدرتها مینشینند و در اتاقهای شیطنتِ خودشان نقشهها میکشند و بعد به تعبیرِ خودِ آن وزیر خارجه اسبق امریکا که تصریح و اعتراف کرده است ما نقشه میکشیم و همهی مقدّمات را فراهم میکنیم که یک ضربه بزنیم اما این آقا میآید و یک سخنرانی میکند و همهی اینها را ضایع میکند و اثرِ اینها را خنثی میکند.
این نوع تدبیر، این نوع ارتباط عمومی، این جلساتی که با دانشجویان… یک روحی است که در همهی کالبدهاست، با طلبهها یک دلی است که همه از او خون میگیرند، با اساتید واقعاً همه یک چیز هستند، این چه کسی است؟ این چه چیزی است؟ این چه پدیدهای است؟
لذا در آستانهی رحلت حضرت امام باید پژوهشکدههایی در ارتباط با رهبریِ حضرت امام و سه دهه رهبریِ اعجازآمیزِ حضرت آقا، مقابلهی با فتنهها، مقابلهی با توطئههای جهانی، با اینکه همهی کسانی که در نظام خدمت میکنند به این موضوع باور ندارند، هماهنگی هم ندارند، ولی سی سال امنیّت در اوج و پیشرفتهای علمیِ خیرهکننده تا جایی که دشمنانِ ما در دانشگاههایی کمیتههایی تشکیل دادهاند تا این پیشرفتهای خیرهکنندهی علمی را به یک نحوی کمرنگ کنند و این امید را به یأس تبدیل کنند؛ من این را جزوِ ضرورتهای برای متدیّنینِ انقلابی از دانشگاهیها و حوزهها میدانم و یقیناً برکات و آثارِ زیادی هم خواهد داشت.
مسئله مذاکره با امریکا
اما مسئلهی مذاکره با امریکا؛ در سال ۹۲ زمزمهی مذاکره شروع شد و عدّهای رفتند و نشستند و صحبت کردند و رفتند و آمدند، علیرغمِ هشدارهای خیلی صریح و شفّافِ مقام معظّم رهبری که به دشمن اعتماد نکنید، از دشمن تضمین بگیرید، با لبخندهای آنها فریب نخورید، قضیّهی برجام بدونِ هیچ تضمینی انجام شد و فلسفهی مسئلهی مذاکره لغوِ تحریم بود و آن هم همهی تحریمها! شعارها و سخنرانیها و میتینگها! چقدر سر و صدا کردند «لغوِ همهی تحریمها»! پس کجاست؟ نه تحریمها لغو شد… بلکه تحریمهای بعدی هم اضافه شد و این اروپاست که باز هم همان راه را میرود، نه تنها خسارتها را جبران نکرد، نه تنها با عهدشکنیِ امریکا مقابله نکرد، به یک «تأسّف میخوریم» بسنده کردند و به فرمانِ امریکا که تازه اجازه هم داده بود معاملهی نفتی با ما داشته باشند با ما معاملهی نفتی هم نکردند!
آیا وقتِ آن نشده است که ما به اقتصاد مقاومتی فکر کنیم؟ آیا وقتِ آن نشده است که ما به نیروهای جوان و خلّاقِ خودمان میدان بدهیم؟ آیا وقتِ آن نشده است که تغییرِ رویّه و روش بدهیم؟
ما ملّتی خداباور، ما ملّتی زیرِ پرچمِ امام زمان ارواحنا فداه هستیم، امام زمان ارواحنا فداه افسانه نیستند، حضرت حجّت ارواحنا فداه یدالله هستند، حضرت حجّت ارواحنا فداه خلیفهی خدای متعال هستند، نفسِ ایشان اثر میکند، نظرِ او اثرِ کیمیاست، هرچه ایشان بخواهد بشود میشود، اراده و مشیّتِ ایشان مشیّتالله است، کشورِ ما کشورِ امام زمان ارواحنا فداه است، کشورِ ما کشورِ رمضان است، من به این مردم مباهات میکنم، چه شبهای احیائی! چه شکوهی آفریدید! چه نوری به آسمانها پرتاب کردید! چه خیرگیای برای فرشتگان بوجود آوردید! چه انبساطی برای امام زمان ارواحنا فداه و همهی متدیّنین پیش آوردید!
این حرمهای مطهّر، این مساجد که پایگاههای عبادت هستند، این حسینیّهها، الحق و الانصاف ملّتی هستید که باید این پرچم را با رهبریِ این رهبرِ عزیزمان به صاحبِ اصلیِ آن منتقل کنید، ان شاء الله.
مسئله رونق تولید
حضرت آقا امسال را سالِ رونقِ تولید نامگذاری کردند، آیا این رونق عملی شده است؟ آیا قدمی برداشته شده است؟ گرهی اقتصادِ ما با فراهم نمودنِ زمینهی رونقِ تولید باز خواهد شد، قیمت ارز نیز بایستی در همین راستا تعیین شود، به عبارت دیگر میبایست قیمتِ ارز در نرخی تعیین شود که تولید که نیروی محرّکهی اقتصاد است به حرکت درآید، اما متأسّفانه عملکردِ آن در راستای تأمین منابع به اصطلاح صادرکنندگان، صاحبانِ ارز و ریال و سیستمِ بانکی پیش میرود، بروید و به مراکزِ تولید سر بزنید، در حالِ جان دادن هستند! آنهایی که الآن تولید را حفظ میکنند در حالِ جهاد هستند، یا ایمانِ آنها اجازه نمیدهد، یا عاطفهی آنها به این کارگرهایی که در حالِ کار کردن هستند اجازه نمیدهد، این وضعیّتِ ارزی!
مسئله گرانیها و نرخ ارز
دو تن از کارشناسانِ کاخ سفید، از اقتصاددانهای امریکا تصریح کردهاند کاری که ما در مورد ارز کردیم، قیمتِ ارز را به جایی رساندهایم که برای مدیریّتِ اینچنینی مشکلساز خواهد شد، و آنها به اینها امید بستهاند.
من عرض میکنم که در سالهای ۷۲ و ۷۳ با اتّخاذِ سیاستهای لیبرالیستی و سرمایهداری و عدمِ توجّه به توصیههای کارشناسانِ دلسوز و انقلابی بحرانِ اقتصادی واقع گردید و در سال ۱۳۷۴ تورّم به ۵۰ درصد و بدهیِ چهل میلیارد دلاری برای کشور ایجاد شد و فشارهای ناشی از آن برای مردم مشکل ایجاد کرد تا دولتِ وقت علاوه بر تغییرِ بسیاری از مسئولانِ اقتصادی منشِ سیاستگذاری را نیز تغییر دهد و با کاهشِ بیش از صد درصدی نرخِ ارز که از ۷۴۰ و ۷۳۰ تومان به ۳۰۰ تومان تقلیل دادند، تثبیتِ آن باعث شد تا در سال ۱۳۷۵ علاوه بر کاهشِ نرخِ تورّم از ۵۰ درصد به ۲۳ درصد رشدِ اقتصادیِ کشور نیز دو برابر شد و رونقی پیش آمد.
امروز واقعاً این بیارزش شدنِ پولِ ملّی ما هم در داخل و هم در خارج شده است و بحران است و گرانیها هم کنترل نشد است، بعضیها معتقد هستند که مشکلِ قانون است، نخیر! صاحبانِ اختیار میتوانند دو وزارتخانهای که مأموریّت دارند، یک گروهی را از ناحیهی هر دو مأموریّت بدهند که بازار را کنترل کنند و ریشههای گرانی را هم پیدا کنند.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم * قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ * اللَّهُ الصَّمَدُ * لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ * وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ»[۲۱].
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸
[۲] سوره مبارکه عصر، آیه ۲
[۳] سوره مبارکه شمس، آیات ۹ و ۱۰
[۴] سوره مبارکه عصر، آیه ۱
[۵] سوره مبارکه حمد، آیه ۶
[۶] سوره مبارکه فاطر، آیه ۱۰ (مَن کَانَ یُرِیدُ الْعِزَّهَ فَلِلَّهِ الْعِزَّهُ جَمِیعًا ۚ إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ ۚ وَالَّذِینَ یَمْکُرُونَ السَّیِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ ۖ وَمَکْرُ أُولَٰئِکَ هُوَ یَبُورُ)
[۷] سوره مبارکه حجرات، آیه ۷ (وَاعْلَمُوا أَنَّ فِیکُمْ رَسُولَ اللَّهِ ۚ لَوْ یُطِیعُکُمْ فِی کَثِیرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمَانَ وَزَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ وَکَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْیَانَ ۚ أُولَٰئِکَ هُمُ الرَّاشِدُونَ)
[۸] سوره مبارکه حمد، آیه ۶
[۹] سوره مبارکه جمعه، آیه ۹ (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا إِذا نودِیَ لِلصَّلاهِ مِن یَومِ الجُمُعَهِ فَاسعَوا إِلىٰ ذِکرِ اللَّهِ وَذَرُوا البَیعَ ۚ ذٰلِکُم خَیرٌ لَکُم إِن کُنتُم تَعلَمونَ)
[۱۰] سوره مبارکه رعد، آیه ۲۸ (الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ)
[۱۱] سوره مبارکه توبه، آیه ۱۰۳ (خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَهً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَکِّیهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَیْهِمْ ۖ إِنَّ صَلَاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ ۗ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ)
[۱۲] دعای ۴۵ صحیفه سجّادیّه، فرازهای ۲۸ تا ۳۲
[۱۳] سوره مبارکه حمد
[۱۴] الکافی (ط – الإسلامیه)، جلد ۳، صفحه ۴۲۲
[۱۵] نهج البلاغه، حکمت ۸۲ (أُوصِیکُمْ بِخَمْس لَوْ ضَرَبْتُمْ إِلَیْهَا آبَاطَ الاِْبِلِ لَکَانَتْ لِذَلِکَ أَهْلاً: لاَ یَرْجُوَنَّ أَحَدٌ مِنْکُمْ إِلاَّ رَبَّهُ، وَلاَ یَخَافَنَّ إِلاَّ ذَنْبَهُ، وَلاَ یَسْتَحِیَنَّ أَحَدٌ مِنْکُمْ إِذَا سُئِلَ عَمَّا لاَ یَعْلَمُ أَنْ یَقُولَ: لاَ أَعْلَمُ، وَلاَ یَسْتَحِیَنَّ أَحَدٌ إِذَا لَمْ یَعْلَمِ الشَّیْءَ أَنْ یَتَعَلَّمَهُ، وَعَلَیْکُمْ بِالصَّبْرِ، فَإِنَّ الصَّبْرَ، مِنَ الاِْیمَانِ کَالرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ، وَلاَ خَیْرَ فِی جَسَد لاَ رَأْسَ مَعَهُ، وَلاَ فِی إِیمَان لاَ صَبْرَ مَعَهُ.)
[۱۶] سوره مبارکه شعراء، آیه ۸۹
[۱۷] سوره مبارکه شعراء، آیات ۸۸ و ۸۹
[۱۸] سوره مبارکه نساء، آیه ۷۵ (وَمَا لَکُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْیَهِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ نَصِیرًا)
[۱۹] کافی، جلد ۲، صفحه ۱۶۴
[۲۰] نهج البلاغه، نامه ۴۷
[۲۱] سوره مبارکه اخلاص
پاسخ دهید