مدتى است نسبت به همه چیز بىاحساس شدهام و شوق تلاش و کوشش و مطالعه ندارم. دوست دارم سرتاسر وجودم کار و تلاش و مطالعه شود ؛ لطفاً مرا راهنمایى کنید.
این حالت اگر به صورت موقتى باشد، جاى نگرانى نیست. معمولاً بیشتر افراد گاهى بىنشاط و احساس خستگى و غم و اندوه مىکنند. اما اگر این حالتها استمرار دارد، مىتواند نشانهاى براى بعضى از مشکلات باشد. البته این مشکلات هم جاى نگرانى ندارد و مىتوان با برخورد منطقى و علمى و استفاده از مشاوران مجرّب بر آنها فایق آمد.
به نظر مىرسد یکى از علل خستگى شما مىتواند، یکنواختى زندگى، کار مستمر بدون تفریح و بدون تنوع، در نوع فعالیتهاى روزمره باشد ؛ لذا باید هر از چند گاهى یک تغییر و تحول در زندگى خود ایجاد کنید.
براى مثال در صورت امکان، به مسافرتهاى کوتاه مدت بروید ؛ با افراد خوشمشرب طرح دوستى بریزید و روزانه یا به صورت هفتگى گپى دوستانه داشته باشد ؛ ورزش کنید و بالاخره تغییرى در زندگى خود ایجاد کنید تا از حالت یکنواختى بیرون آید و از عوارض آن (خستگى فکرى و کاهش کارآمدى توانایىهاى ذهنى) نجات پیدا کنید.
نکته دیگر داشتن یک برنامه منظم براى اوقات شبانهروزى است؛ بکوشید برنامهاى را تنظیم نموده و با برنامه زندگى کنید. در حد توان کار فکرى و مطالعاتى داشته باشید. هر وقت احساس خستگى کردید، مطالعه را رها کنید و به کار دیگرى بپردازید. ساعات مطالعه شما پى در پى نباشد و در بین آن لحظاتى را استراحت کنید. مطالعات خود را هدفمند کنید؛ یعنى، اول براى خود سؤال ایجاد کنید و بعد براى پاسخ به آن پرسش، به مطالعه بپردازید یا اینکه موضوعى را انتخاب نموده و براى شناخت آن مطالعه کنید. علاوه بر نکات فوق، به تذکراتى که در پى مىآیند توجه کنید و آنها را بکار گیرید:
۱ – بعد از ۴۵ دقیقه مطالعه، حدود ۱۰ تا ۱۵ دقیقه استراحت کنید و در این فرصت نوشیدنى یا میوهاى میل کنید.
۲ – هرگاه خسته شدید، کتاب را براىلحظاتى کنار بگذارید و چشمان خود را چند دقیقهاى ببندید.
۳ – روزانه حداقل نیم ساعت ورزش کنید (ترجیحاً صبحها).
۴ – هنگامى که خیلى احساس کسالت مىکنید، در صورت امکان شنا و یا دوش آب ولرم بگیرید.
۵ – حتماً از مواد غذایى قنددار (مانند خرما و کشمش) به ویژه در دوران امتحانات، استفاده کنید.
توجه به این نکته بایسته است که حالات روحى انسان، همواره یکسان نیست. گاهى اوقات انسان با نشاط و شاداب است و گاهى نیز غم و اندوه را تجربه مىکند ؛ از این حالات نگران نباشید. البته اگر حالت غم و اندوه و خستگى مفرط و بىحوصلگى شما، استمرار پیدا کرد ؛ حتماً به روان شناس یا روان پزشک مراجعه کنید.
اینکه نوشته اید: «مىخواهم سرتاسر وجودم کار و تلاش و مطالعه شود»؛ گرچه خواسته بدىنیست، اما باید انتظار ما از خودمان، متناسب با توانایىهایمان باشد. همچنین افراط و تفریط در هر کارى موجب مشکلاتى براى انسان مىشود؛ لذا توجه به نکات زیر ضرورى است:
۱ – ساعات شبانهروزى را تقسیم کنید و در این برنامه همه نیازهاى خود را مورد توجه قرار دهید. (خواب، غذا، کار و مطالعه، تفریح، عبادت و…).
۲ – چرخه خواب خودتان را تنظیم کنید و حداقل هفت ساعت براى خواب قرار دهید و از این میزان ۸۵ درصد آن منحصراً در شب باشد.
۳ – حتماً با دیگران معاشرت داشته باشد (البته دوستان خوب و مناسب).
۴ – نمازها سر وقت و تا حد امکان با جماعت بخوانید.
۵ – تلاوت قرآن را جزء برنامههاى خود قرار دهید و هر روز چند آیه – با توجه به معنا و به ترتیب – تلاوت کنید.
۶ – به اصل تدریجى بودن در زمینه رشد علمى و روحى توجه داشته باشید ؛ یعنى، بدانید که انسان کمکم و به تدریج مىتواند کمال پیدا کند و نمىتواند خیلى زود به همه کمالات دست یابد.
۷ – امیدوار به رحمت و مغفرت خداوند باشید و بر او توکّل کنید. بدانید که او هیچگاه ما را تنها نگذاشته و همواره ما را مورد لطف و رحمت خود قرار مىدهد.
پاسخ دهید