در ابتدا باید دانست که علاوه بر شیعیان، یکی از فرقه‌های اهل سنّت به نام «مالکی»‌ها، نیز نماز خواندن بدون دست بسته را جایز می‌دانند و به آن عمل می‌کنند.

 

شیعیان، روش و کیفیت نماز و عبادات خود را از اهل بیت (علیهم السّلام) فرا گرفته‌اند و اهل بیت نزدیک‌ترین، افراد به پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و میراث‌دار علم و سنّت ایشان می‌باشند. از سوی دیگر دست بسته نماز خواندن در میان اهل سنّت اختلافی می‌باشد؛ برخی دست خود را بالای ناف و برخی زیر ناف و برخ روی سینه می‌گذارند و چنین اختلافات زیادی در کیفیت دست بسته نماز خواندن، خود بهترین گواه بر نادرستی آن است و به خوبی می‌توان اطمینان یافت که روش شیعیان مطابق با واقع و براساس سنّت و سیره پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) می‌باشد. علاوه بر این‌که؛

اولاً  : روایات تکتّف (دست روی دست گذاشتن در نماز) در هاله‌ای از اجمال و ابهام است.

ثانیاً : نقل آن محدود به تعدادی خاص است.

ثالثاً : غالب سندهای آن ضعیف است.

رابعاً : در مقابل روایت تکتف، احادیثی وجود دارد که ظهور در عدم جزئیّت و عدم استحباب تکتف در نماز دارد.

 

ابن‌رشد قرطبی می‌گوید: «روایات صحیحه‌ای از پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وارد شده که در آن خصوصیات نماز پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) ذکر شده، ولی در آن‌ها از تکتف و قرار دادن دست راست روی دست چپ سخنی به میان نیامده است… و لذا جماعتی معتقدند لازم است روایاتی را بپذیریم که در آن‌ها این زیادتی، یعنی تکتف وجود ندارد، زیرا نقلش بیشتر است».[۱]

 

از جمله روایاتی که با احادیث تکتف سازگاری ندارد، روایت ابوحمید ساعدی است، که جماعتی از محدثان اهل سنّت آن را نقل نموده‌اند.

ابوحمید می‌گوید: هنگامی که رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به نماز می‌ایستاد، دست‌هایش را محاذی دو شانه خود قرار می‌داد و تکبیر می‌گفت، تا آن‌که هر عضوی از اعضای او در جای خود به طور اعتدال قرار می‌گرفت؛ آن‌گاه قرائت خوانده و تکبیر می‌گفت، و دست‌هایش را هنگام تکبیر محاذی شانه‌هایش قرار می‌داد. سپس به رکوع می‌رفت…».[۲]

از این حدیث چنین استفاده می‌شود:

۱ – بزرگان صحابه کیفیت نماز پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) را گزارش و توصیف نموده‌اند.

۲ – ابوحمید ساعدی هنگام توصیف و بیان کیفیت واجبات و مستحبّات نماز، اشاره‌ای به تکتّف هنگام قیام در نماز نکرده است. و بسیار بعید است که ذکر نکردن او را حمل بر نسیان و فراموشی کنیم، خصوصاً با در نظر گرفتن این‌که اصل در قرار گرفتن دست‌ها، رها شدن است نه بسته بودن.

 

با مراجعه به روایات اهل بیت (علیهم السّلام) نیز پی می‌بریم که آنان از تکتف احتراز جسته و آن را از علیهم السلامل مجوس نزد پادشاهان خود می‌دانسته‌اند:

۱ –  محمّد بن مسلم از امام صادق یا امام باقر (علیهما السّلام) نقل می‌کند که به آن حضرت عرض کردم: شخصی دست راستش را در حال نماز روی دست چپ خود می‌گذارد؟ حضرت فرمود: این همان تکفیر است که نباید انجام داده شود.[۳]

۲ – زراره از امام باقر (علیه السّلام) نقل می‌کند که فرمود: «بر تو باد! به اقبال در نماز و از (قرار دادن دست راست روی دست چپ) احتراز کن، زیرا این علیهم السلامل از کارهای مجوس است.»[۴]

 

از شواهد آشکار بر اختلاف و مخالفت تکنف با سنّت پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) آن است که هر کدام از مذاهب به نوعی در نماز اقدام می‌کنند. برخی دست چپ و راست را روی همدیگر می‌گذارند و برخی مشت دست را گره می‌زنند و مقابل سینه قرار می‌دهند؛ امّا مالکی‌ها همانند شیعیان براساس سنّت پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و مکتب اهل بیت (علیهم السّلام) بدون تکتف به نماز می‌ایستند.

 

منبع: پرسشها و پاسخهای دانشجویی شیعه و اهل سنت؛ دفتر نشر معارف تدوین و تألیف: علی اصغر رضوانی، مصطفی عزیزی


 

[۱]. بدایه المجتهد، ج ۱، ص ۱۳۷٫

[۲]. سنن بیهقی، ج ۲، ص ۱۰۵، ح ۲۵۱۷؛ سنن ترمذی، ج ۲، ص ۱۰۵، ح ۳۰۴، باب صفه الصلاه.

[۳]. وسائل الشیعه، ج ۴، باب ۱۵ از ابواب قواطع الصلاه.

[۴]. همان، ج ۲٫