سؤال :ابوایوب انصاری چگونه شخصیتی داشت و سرانجامش چه شد؟

 

پاسخ: خالدبن زید معروف به ابو ایوب انصاری، از قبیله خزرج و اهالی مدینه بود که جزو انصار رسول الله صلی اللّه علیه وآله وسلم به شمار می آمدندابوایوب سابقه درخشانی در اسلام دارد. او در بیعت عقبه در مکه با رسول خدا صلی اللّه علیه وآله وسلم  حضور داشت و بعد از هجرت پیغمبر صلی اللّه علیه وآله وسلم به مدینه با مصعب بن عمیر یکی از مهاجران برجسته پیوند برادری بست و در جنگ بدر و احد و همه جنگ‌های مهم زمان رسول خدا صلی اللّه علیه وآله وسلم حضور داشت.

 

ابوایوب کسی است که پیغمبر صلی اللّه علیه وآله وسلم هنگام ورود به مدینه، به خانه او وارد شدند. در همه منابع تاریخی آمده است وقتی پیغمبر صلی اللّه علیه وآله وسلم وارد مدینه شدند، بزرگان اوس و خزرج می‌خواستند افتخار میزبانی پیغمبر را داشته باشند و چون بین آن‌ها رقابت وجود داشت و حضرت می‌دانست که اگر به اوسی‌ها وارد شود، خزرجی‌ها دلخور خواهند شد و بالعکس، فرمود مرکب من مأمور است و هرجا توقف کرد من در همانجا فرود می‌آیم.

 

مرکب رسول خدا صلی اللّه علیه وآله وسلم در مقابل خانه ابوایوب انصاری توقف کرد. ابوایوب که در آن موقع مجرد بود و فقط با مادر خود زندگی می کرد، خوشحال به سوی رسول خدا آمد و لوازم حضرت را به خانه خود برد. پیغمبر صلی اللّه علیه وآله وسلم در خانه ابوایوب مستقر بود تا آنکه بعد از چند ماه مسجدالنبی بنا شد و در کنار مسجد برای آن حضرت خانه‌ای ساخته شد و از خانه ابو‌ایوب به خانه خود منتقل شدند.

 

ابوایوب بعد از ارتحال رسول خدا صلی اللّه علیه وآله وسلم در برابر غصب خلافت ایستاد و از معدود کسانی بود که با امیرالمومنین علیه‌السلام همراه و جزو متحصنان خانه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها استهنگامی که امیرالمومنین علیه‌السلام به خلافت رسید، ابوایوب یکی از یاران برجسته آن حضرت بود و در تمام جنگ‌هایی که به امیرمومنان سلام الله علیه تحمیل شد حضور داشت (جنگ جمل و صفین و نهروان). همچنین او زمانی هم از سوی امیرالمومنین علیه‌السلام فرمانروای مدینه شد.

 

بعد از شهادت آن وجود مقدس و پس از صلح امام مجتبی علیه‌السلام، وقتی معاویهبن‌ابوسفیان بر عالم اسلام مستولی شد و لعن و سبّ ساحت امیرالمومنین علیه‌السلام را روا می‌داشت، شیعیان آن حضرت از جمله ابوایوب نمی‌توانستند این وضعیت را تحمل کنند و در شهر و بلاد اسلامی بمانند و بر منابر سبّ و لعن امیرالمومنین علیه‌السلام را بشنوند و قادر نباشند کاری انجام دهند.

 

از این رو در عملیات‌های نظامی دستگاه خلافت حضور پیدا می‌کردند که به جنگ با کفار بروند و در داخل شهرها نمانند. در سال ۵۰ و به قولی هم گفته شده است ۵۱، وقتی لشکری را معاویه برای حمله به قسطنطنیه پایتخت امپراطوری روم شرقی اعزام می‌کرد و فرمانده لشکر هم یزید بن معاویه لعنه‌الله‌علیه بود، ابوایوب حضور پیدا می‌کند و در محاصره قسطنطنیه در آنجا به نقلی مجروح شد و به شهادت رسید و به نقلی بیمار شد و از دنیا رفت و او را در همان منطقه یعنی نزدیک به دیوارهای قسطنطنیه دفن کردند و بعدها رومی‌ها وقتی متوجه شدند که او یکی از اصحاب بزرگ رسول خدا بوده است به قبر او رو می‌آوردند و حاجت می‌طلبیدند و حتی اگر مشکل باران و آب داشتند به قبر ابوایوب پناه برده و او را شفیع قرار می دادند تا مشکلاتشان برطرف شود.