من یک دختر نه ساله دارم، قبل از تکلیف خود نماز خواندن را شروع کرده است، امّا الآن موقع نماز خواندن باید به او بگویم. یک وقتی هم که من فراموش کنم که به او بگویم کامل از یاد او می‌رود. می‌خواستم ببینم با او چه کار کنم؟ چه رفتاری با او بکنم؟

-‌ قبل از تکلیف یعنی از چند سالگی نماز می‌خواند؟

-‌ تقریباً از هشت سالگی شروع کرده بود نماز را می‌خواند. امّا الآن باید به او بگویم، اگر نگویم نماز خواندن را فراموش می‌کند. یعنی موقعی که من نباشم یا از یاد من برود فراموش می‌کند که باید نماز را بخواند.

– ‌خواهر گرامی از کجا تماس می‌گیرید؟

-‌ من از قم هستم.

-‌ جناب آقای تراشیون سؤالی دارند. بفرمایید.

-‌ خدمت شما سلام عرض می‌کنم. می‌خواستم بپرسم آیا در امور دیگر هم این وابستگی را دارند، مانند تکلیف، مانند غذا خوردن؟

-‌ در تکلیف نوشتن نه، چون یک مقداری نسبت به تکلیف‌های مدرسه استرس دارد این‌طور نیست، امّا در یک سری کارهای دیگر چرا، یا مخصوصاً از وقتی که برادر کوچکتر او به دنیا آمده است این حالت بیشتر شده است.

–  خود شما هم در امور مختلف به او تذکّر می‌دهید؟

-‌ معمولاً بله.

-‌ خیلی ممنون هستم. جناب آقای بهرامی معمولاً بچّه‌هایی که نسبت به امور عبادی خود یک وابستگی به والدین دارند، نیاز به تذکّراتی از جانب والدین دارند، این نشان می‌دهد که در امور دیگر هم این وابستگی را دارند. حالا ایشان فرمودند در تکلیف به خاطر استرس و اضطراب نیست، ولی در سایر امور دیگر می‌بینید که این اطّلاع رسانی والدین، تذکّر دادن والدین را نیاز دارند.

ما در مسائل عبادی همیشه می‌گوییم یکی از نکات مهم است که بچّه‌ها به ما والدین وابسته نشوند، یعنی استقلال عمل داشته باشند. چطور در مسائل عبادی می‌توانند استقلال عمل داشته باشند، در صورتی که در سایر کارهای خود استقلال پیدا کنند و این در مسئله‌ی عبادت هم تصدّی پیدا می‌کند. به نظر من می‌آید که این مادر بزرگوار تلاش خود را به این سمت ببرند. ممکن است زود بازده نباشد، یک زمانی را به خود اختصاص دهد، ولی در این زمینه ارزش دارد که کم کم کارها را به او واسپاری کنند، نمی‌خواهد خیلی تذکّرات مستقیم دهند.

ولی گاهی اوقات خیلی خوب است، دیدید گاهی اوقات در برخی ادارات، مجموعه‌ها، آن اعضای گروه، تیم کاری ممکن است صبح‌ها نیم ساعت دور هم بنشینند و بگویند امروز چه برنامه‌هایی را باید داشته باشیم یا در طول این هفته چه کارهایی راباید انجام دهیم. این کار خوب است که ما به صورت کلّی برنامه‌های روزانه‌ی او را به او گوشزد کنیم، حتّی گاهی اوقات در مراحل اوّل ما روی یک تکّه‌ی کاغذ بنویسیم، یا در یک تخته‌ی وایت برد کوچک در خانه داریم آن‌جا یادداشت کنیم، کارهای روزانه‌ی او را بنویسیم که امروز باید تکالیف خود را انجام دهید، ناهار خود را باید بخورید، نماز خود را باید بخوانید و هر کدام از این‌ها را انجام دادید یک تیک جلوی آن بزنید. یعنی در اصل کنترل از راه دور، کنترل غیر مستقیم را ما روی کارهای او داشته باشیم. کم کم خواهند دید که این عمل منجر به نهادینه شدن می‌شود. ممکن است روز اوّل یا دوم پای این تابلو یا این کاغذ بایستد ببیند امروز باید چه کارهایی را انجام دهد. ولی یک مقدار جلوتر که می‌رود دیگر نیازی نیست، خصوصاً اگر کارها، کارهای ثابتی در طول روز باشد. این یک کار که باید به آن توجّه کنند.

نکته‌ی دوم این است است که چرا در آموزه‌های اسلامی اذان گفتن را می‌گویند؟ اذان را از مناره‌ها پخش می‌کنند، در زمان حاضر از رسانه‌ها پخش می‌شود. یکی از علّت‌های آن یادآوری است که الآن وقت نماز است، باید نماز خواند. به نظر می‌آید از این اصل هم در محیط خانه استفاده کنند.

-‌ یعنی بدون این‌که مستقیم به او بگویند؟

-‌ بله، مثلاً اذان در خانه پخش شود، مادر یا پدر وقتی می‌خواهند در خانه نماز بخوانند یک جای ثابتی را داشته باشند که این جای ثابت در منظر بچّه‌های خانه باشد و همان جا نماز بخوانند و من یک ویژگی‌ را که حس کردم در این دختر خانم خوب وجود دارد این است که ظاهراً نیاز به اصرار ندارند. یعنی بیشتر آنچه که است یادآوری است، یعنی از یاد او می‌رود. گاهی اوقات بعضی از بچّه‌ها نه، نیاز به اصرار هم دارند، مثلاً می‌گویند الآن نمی‌خوانم، بعداً می‌خوانم، حالا دیر نمی‌شود، خوب یک مقدار کار کردن با این بچّه‌ها سخت است. ولی به بچّه‌ای که از یاد او می‌رود یادآوری می‌شود تا برود نماز خود را بخواند. لذا ما می‌توانیم به خوبی در این زمینه از این ابزار غیر مستقیم استفاده کنیم.