ایمان ادّعا نیست، ایمان تظاهر نیست، ایمان قرارداد نیست، ایمان توهّم نیست، خیال نیست. ایمان یک حقیقت تکوینی است که پروردگار متعال کرم می‌کند، کسی که دل او آماده باشد این دل را روشن می‌کند؛ وجود آدم، نفس آدم، روح آدم، قلب آدم یک روحی که نداشت، حالا دارا روح جدیدی می‌شود؛ یک حقیقت است. یک حقیقتی است که با وجود انسان عجین و آمیخته می‌شود. در جریان زید بن حارثه، وقتی وجود نازنین نبیّ مکرّم اسلام صلوات الله علیه و آله بعد از نماز صبح برگشتند نگاهی به مأمومین خود کردند، از این جوان سؤال کردند: در چه حالی هستی؟ عرض کرد: در حال یقین هستم. پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمودند: ادّعای بزرگی است؛ بر این ادّعای خود چه دلیلی داری؟ حارث عرض کرد: همین قدر به محضر شما بگوییم دیگر شب‌ها خواب ندارم و گویا شراره‌های آتش جهنّم را در عمق گوش خود می‌شنوم و گویا نعمت‌های بهشت را می‌بینم. جهنّمیان را در جهنّم معذّب می‌بینم و بهشتی‌ها را در بعشت متنعّم می‌بینم و اگر شما اجازه بدهید من خبر می‌دهم چه کسانی در محضر شما بهشتی هستند و چه کسانی جهنّمی هستند. حضرت در آن‌جا فرمودند: «هَذَا عَبْدٌ نَوَّرَ اللَّهُ قَلْبَهُ بِالْإِیمَانِ»[۱]. این بنده‌ای است که خدا قلب او را با ایمان نورانی کرده است.

 

آیه‌ی کریمه، توضیحاتی که در جلسه‌ی گذشته خدمت شما عرض کردیم، تعبیر «لَمَّا یَدْخُلِ الْإیمانُ فی‏ قُلُوبِکُمْ»[۲] شما می‌گوید: ما ایمان آوردیم؛ نباید بگویید: ما ایمان آوردیم؛ بگویید: ما اسلام آوردیم، امّا هنوز ایمان در قلب شما داخل نشده است. قلب باید بپذیرد، قلب باید این نور را در خود بگیرد، قلب باید بارش باران ایمان را در زمینه‌ی خود منشأ رویش فضایل ببیند. ایمان که آمد، سخاوت می‌روید، شجاعت می‌روید، عفّت می‌روید، کرم و جود و بخشش در وجود انسان رویش پیدا می‌کند. دل زمین است و ایمان باران است. بعضی از دل‌ها سنگ است، هر چه می‌خواهد باران ببارد، جذب نمی‌کند، می‌آید و می‌رود. بعضی از دل‌ها بسته است، روزنه‌ای باز نیست تا بارانی، نوری وارد شود. بعضی از دل‌ها هم واروح است، این‌طوری نیست خود را به سوی خدا نگرفته است، بلکه دهان خود را همیشه به زمین باز کرد. دهانه‌ی دل روی به زمین است. آن‌ها از ایمان بی‌بهره هستند. چون باید ایمان داخل شود، ایمان باید در آن‌جا جا بگیرد و ایمان در دل چنین کسانی جا نمی‌گیرد.


[۱]ـ الکافی (ط – الإسلامیه)، ج ‏۲، ص ۵۳٫

[۲]ـ سوره‌ی حجرات، آیه ۱۴٫