«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی[۱]‏».

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».

مسأله‌ی خدمت بالاتر از عبادت است

جهت عَرض تسلیت ایّام شهادت جانسوز و جهان‌سوز دُخت گرامی پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم)، مادرمان، مادر سادات، مادر طلبه‌ها، مادر دین، مادر امامت، مادر رسالت، حضرت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) و این مَضیقه‌ها و دَربه‌دَری‌ها و داغ‌ها و ظُلم‌هایی که به شیعیان خالص جُنوب لُبنان و مسلمانان آواره‌ی غَزّه می‌شود که دل همه را مَجروح کرده است و قلب امام زمان (ارواحنا فداه) بیش از همه آزُرده می‌شود، جهت تسلّی قلب آن بزرگوار و عنایت و دعای خیرشان در تَسریع پیروزی جبهه‌ی مُقاومت و نابودیِ جبهه‌ی استکبار و تَنبُّه ما، عِبرت ما، شُکر ما که آن‌ها آن‌جور دَربه‌دَر هستند، آواره هستند، نااَمن هستند، شب و روز آتش بر آن‌ها می‌بارد و ما این‌جا آرام نشسته‌ایم و می‌توانیم جلسات مذهبی داشته باشیم، می‌توانیم کلاس داشته باشیم و مملکت اَمنی داریم. ان‌شاءالله حضرت حُجّت (ارواحنا فداه) عنایت کنند و دعای خیرشان مایه‌ی پیروزی عاجل رَزمندگان و مُجاهدین فی سبیلِ ‌الله بشود و کشور ما هم تکان بخورد، خداوند مَسئولین ما را از هر بازه‌ی بی‌نتیجه‌ای برحَذر بدارد، زیر پَرچم ولایت همه به پا خیزند و از مَظلوم دفاع کنند و مَملکت را به گونه‌ای بسازند که دشمن خیال تَجاوُز و تَعدّی نداشته باشد و جَمع ما مُنتظر واقعیِ امام زمان‌مان (ارواحنا فداه) باشد. هر روزی که حضرت حُجّت (ارواحنا فداه) تشریف نمی‌آورند، یک داغ جدیدی را احساس کنیم و بگوییم: هنوز آقا ما را قابل نمی‌داند. ما لایق نیستیم، ما کمک‌های واقعی حضرت حُجّت (ارواحنا فداه) نیستیم. هم در صَدد باشیم که خودمان را برای مُدیریت حُکومت حضرت مَهدی (عَجَّل الله تعالی فرجه الشریف) بسازیم؛ نه این‌که مُنتظر باشیم حضرت حُجّت (ارواحنا فداه) بیایند، بنشینیم دعای نُدبه بخوانیم، دعای کُمیل بخوانیم. این‌ها برای خَلوت‌هاست. حضرت حُجّت (ارواحنا فداه) الآن هم بیکار نیستند. حضرت حُجّت (ارواحنا فداه) تَدبیر می‌کنند، حضرت حُجّت (ارواحنا فداه) همه را زیر نظر دارند. از ما کفایت نجات بَشر را می‌خواهند. این یک جُمله‌ی همیشه ماندگار است که حضرت حُجّت (ارواحنا فداه) تَوقُّع دارند ما مُدیرانی در حَدّ اِمامین این ۳۱۳ نفر ساخته بشوند که امام زمان (ارواحنا فداه) هریک از ایالت‌های عالَم را تَفویض کنند، آن‌ها قدرتِ مُدیریت و تأمین نیازهای آن جامعه را داشته باشند. پیامبران (سلام الله علیهم اجمعین) آمده‌اند تا مردم را نجات بدهند؛ به مردم زندگی یاد بدهند؛ گِره مردم را باز کنند؛ عاشقِ خداوند و عاشقِ عائله‌ی پروردگار باشند. لذا مسأله‌ی خدمت بالاتر از عبادت است.

Sadighi-14030823-Arman Jahadi-Thaqalain_IR (1)Sadighi-14030823-Arman Jahadi-Thaqalain_IR (2)

بالاترین خصلت‌ها در کلام امام حسن عسکری (علیه السلام)

وجود مبارک حضرت امام حسن عسکری (سلام الله علیه) فرمودند: «خَصْلَتَانِ لَیْسَ فَوْقَهُمَا شَیْءٌ اَلْإِیمَانُ بِاللَّهِ وَ نَفْعُ اَلْإِخْوَانِ[۲]»؛ دو عبادت هست که بالای دست ندارد؛ اوّلین مورد ایمان است. اگر ایمان نباشد تمام کارهای خوب کافر، خدماتش، اختراعاتش، اِکتشافاتش، کَشف میکروبش، کَشف دارویش را قرآن کریم می‌فرماید: «کَرَمَادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّیحُ فِی یَوْمٍ عَاصِفٍ[۳]»؛ اگر باد بزند، اگر آتشی خَرمنی را نابود کند، کُفر آتش است. عمل با کُفر نمی‌ماند؛ خاکستر می‌شود و باد آن را می‌بَرد. لذا ایمان خیلی اهمیّت دارد. «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا آمِنُوا[۴]»؛ خیلی عَجیب است! مَعلوم می‌شود در خیلی از جاها باید در ایمان خودمان تَجدیدنظر بکنیم که آیا ما مؤمن هستیم یا نیستیم. ایمان باوَر است، ایمان اِلتزام است، ایمان تَعهُّد است، ایمان قبول مَسئولیت در برابر خداوند متعال و برای زندگی اَبدی و قَبول حاکمیّت دین که مَجرای آن ولایت است. دوّم «نَفْعُ اَلْإِخْوَانِ» است. نگفتند دوّمین مسأله نماز شب است؛ نگفتند دوّمین مسأله همه‌ی دعاها را خواندن است؛ دست از کار و خدمت کشیدن و رفتن به غارها و عبادت کردن است؛ «لا رَهبانِیَّهَ فِی الإِسلام[۵]»؛ اسلام رُهبانیّت ندارد و این‌هایی که خیلی خُشک‌مُقدّس هستند و فقط کارشان نماز خواندن است، امام صادق (علیه السلام) فرمودند: به طولِ رُکوع و سُجود این‌ها نگاه نکنید؛ مِعیار در ارزش زیاد نمازخواندن نیست؛ بلکه ببینید اَمانت‌داری‌شان چگونه است، صداقت‌شان چگونه است. لذا فرمودند: «نَفْعُ اَلْإِخْوَانِ»؛ مُفید‌بودن برای مؤمنین. این شاخصه‌ی دوّم دَستیابی به اَرزش‌هایی است که اسلام آمده است ما را اَرزشی تربیت کند.

Sadighi-14030823-Arman Jahadi-Thaqalain_IR (3)

ویژگی‌های مُحیط طلبگی

مُحیط طلبگی باید چند ویژگی را داشته باشد؛ اوّل خودسازی است. دوّم جامعه‌سازی است، صبر اجتماعی است. «اصْبِرُوا وَ صَابِرُوا[۶]»؛ «اصْبِرُوا» یعنی همیشه به فکر باشید که نکند تَرک وظیفه کردید؟ نکند گناهی پیش آمده است، حَواستان نبوده است و آلوده شدید، پَلید شدید، نَجس شدید؟ این آیه‌ی کریمه‌ی سوره‌ی مبارکه‌ی یوسف خیلی تَهدید است که می‌فرماید: «وَ مَا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِکُونَ[۷]»؛ می‌فرماید اَکثر مؤمنین مُشرک هستند. این شِرک، شِرک در طاعت هست. هر مَعصیتی که بَشر انجام می‌دهد، گرفتار شِرک می‌شود. مُوحّد گناه نمی‌کند. هر شِرکی خروج از توحید و گرفتارشدن در آلودگی‌های شِرک است. لذا اوّل باید همیشه خودمان با انرژی و بانشاط را تَحت مُراقبت قرار بدهیم. این‌هایی که سِیر عرفانی دارند و در مسیر شُهود قرار می‌گیرند، شرط اوّل این است که هم از نظر بدنی، هم از نظر عقلی و هم از نظر روحی سالم باشند. اصرار دارند که آدمِ مَریض نمی‌تواند سالک باشد. آدمِ بی‌نشاط نمی‌تواند به جایی برسد. کَسَل و زَجر بازدارنده هستند. باید بدن سالم باشد، روحیه آرام باشد، فکر هم درست کار کند. این ۳ چیز را در خودسازی لازم داریم. نکته‌ی بعد دیگرسازی است. «أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ[۸]»؛ باید از خانواده‌ی خودش شروع کند، همان‌گونه‌ای که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) شروع کرد. «فَبِمَا رَحْمَهٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ[۹]»؛ این رُفقا با بچّه‌ها می‌خَندیدند، شوخی می‌کردند ـ شماها بودید ـ این خیلی خوب است. این همان اَخلاق نَبوی است. اَخمو‌ بودن و تَسبیح آب کشیدن و کنار کشیدن و این حرف‌ها سیره‌ی پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نیست، سیره‌ی هیچ امامی هم نیست. لذا «فَبِمَا رَحْمَهٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ»؛ اگر اَخمو بودی و دل‌رَحْم نبودی، کسی دور و بَرت نمی‌آمد. مردم می‌خواهند نشاط داشته باشند. در دیگرسازی باید از خانواده شروع کرد، بعد همسایه است که حالا همسایه‌ی شما همان هم‌حُجره‌ها و حُجره‌های قَرین و هم‌مُباحثه است. در این جهت حَساسیّت داشته باشید که دست هم را بگیرید، یک‌قَدم جلو ببَرید. «اَلرَّفِیقَ ثُمَّ اَلطَّرِیقَ[۱۰]»؛ آدم اگر بخواهد برنامه‌های باطنی هم داشته باشد، خِضر راه می‌خواهد. بدون رفیق نمی‌شود این راه را طِی کرد. و سعی بر این باشد که هرکسی هر روز یک‌قَدم رفیقش را به خدا نزدیک کند. با یک پیشنهاد نورانی، با یک اِبتکاری، با یک خَلاقیّتی یک دَرب جدیدی از تَحصیل رضای خداوند برای همدیگر باز کنید. می‌بینید که اذان گفته‌اند، اما رفیق هنوز سرگرم چیزهای دیگری است؛ دوست عزیز عَجله کُن؛ خدا مُنتظر است، عَجله کُن؛ «حَیَّ عَلَی الصَّلاه». و اَمثال این‌ها که آدم یک ذخیره‌ای الهی به رفیقش هدیه کند و هر روز که نتوانست این کار را بکند، احساس خسارت بکند. «صَابِرُوا» یعنی این. بعد «رَابِطُوا» است. «رَابِطُوا» سه جبهه دارد؛ یکی همین ارتباطات است. بَشر موجود اجتماعی است. آقایون می‌گویند مَدنیُ بالطَّبع هست. مرحوم «آقای طباطبایی» (اعلی الله مقامه الشریف) می‌گویند مَدنیُ بالضَّرورَه هست. ولی دو نوع نظر هست؛ بعضی‌ها می‌گویند اصلاً بَشر تنها تمام نیازهایش هم خداوند برآورده بکند، احتیاج دارد به کسی محبّت کند. احتیاج دارد با اَشخاصی مُرتبط باشد و آن‌ها به او محبّت کنند. آدم عاشق محبّت است، آدم مَعشوق محبّت است. هم می‌خواهد مَحبوب باشد، هم می‌خواهد مُحبّ باشد. و این نمی‌شود که اگر آدم در جامعه نباشد، مُتعلّق محبّت ندارد. این سرخورده می‌شود، این اَفسُرده می‌شود، این از حرکت باز می‌ماند. خداوند متعال تنهایی را مَخصوص خودش قرار داده است. به حضرت داوود (علیه السلام) فرمود: «لِمَ قَلَیْتَ النّاس»؛ پیامبر من! چرا از مردم قَهر کردی و مردم را کنار گذاشتی؟ گفت: «قَلَیْتَ النّاسَ لَک»؛ خواستم با مردم نباشم و با تو باشم. برحَسب این نَقل خداوند به او فرمود: با من نیستی، مگر با بندگان من باشی. هروقت می‌خواهی نزد من بیایی، دست دو نفر دیگر را هم بگیر و آن‌ها را الهی کُن. این‌ها را هم با من آشنا کُن. لذا «حَبِّبْنِی إِلَى خَلْقِی، وَ حَبِّبْ خَلْقِی إِلَیَّ[۱۱]»؛ خداوند هم دوست دارد مَحبوب بندگانش باشد و بندگان خدا کاری بکنند که خداوند هم آن‌ها را دوست داشته باشد. این طَرفینی است. «چه خوش بی‌ مهربانی هر دو سَر بی[۱۲]». این هر دو سَر بودنش حتی با خداوند که آدم باید یک کاری بکند که خداوند عاشق آدم بشود و یک دلی داشته باشد که این دل بیقرارِ خدا باشد.

Sadighi-14030823-Arman Jahadi-Thaqalain_IR (4)Sadighi-14030823-Arman Jahadi-Thaqalain_IR (10)

طلبه باید در روابط خود با دیگران اخلاصِ همراه با حُسن خُلق داشته باشد

در مورد این «رَابِطُوا» یک نکته همین ارتباطات است. باید سُراغ همه رفت؛ «طَبِیبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّهِ[۱۳]». حالا که الحمدلله از یک جای نزدیکِ شهیدپَرور یعنی «جواد آباد» و «ورامین» که این‌ها در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ خون دادند. اوّلین قُربانی‌ها را این‌ها دادند. این‌ها دَرب بهشت را باز کردند، این‌ها دَرب شهادت را باز کردند. لذا این خون‌ها خاک آن‌جا را پُر بَرکت کرده است. شما مَجذوب می‌شوید که به آن‌جا بروید. خیلی توفیق و افتخار برای شماست؛ ولی هُنر این است که به جاهایی بروید که خیلی سخت است و کسی به آن‌جا نمی‌رود. خداوند متعال «شهید رئیسی» ما را با اولیائش مَحشور بدارد. این بنده‌ی خدا یک چیزشان می‌شد. به بهشت زهرا (سلام الله علیها) و به مَضجع شریف ۷۲ تَن که رفتیم، ایشان به مسئول بهشت زهرا (سلام الله علیها) گفتند: یک‌ جا برای ما هم نگاه دار. ما هم در آخر همین‌جور هستیم. یک چیزشان بود. می‌گفتند: با این «آقای مروی» تولیت آستان قُدس رَضوی از طرف مقام مُعظم رهبری (اطال الله عُمره الشریف) به بنگلادش رفتیم؛ خیلی مُحیط نامُناسبی بود. آن کسی که مَسئول بود، به ما گفت: به شما سخت می‌گذرد؟ ناراحت شدید که این‌گونه است؟ من به شما گفتم که این کِشیش‌های مسیحی می‌آیند و به جاهای سخت‌تر از این می‌روند و مُدّت‌ها می‌مانند و ریاضت می‌کِشند تا بتوانند یک نفر را نَصیحت کنند. «اللَّهَ اللَّهَ فِی الْقُرْآنِ لَا یَسْبِقُکُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَیْرُکُمْ[۱۴]»؛ لذا این کارتان آغاز یک جهاد سخت است. همّت‌تان باید ایجاد تَحوُّل در کُلّ عالَم باشد، نه اَطراف تهران و خودِ تهران. باید از این‌جا شروع کرد، وجود باید توسعه پیدا بکند. «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ[۱۵]»؛ بنابراین قَدم اوّل خودسازی است؛ قَدم دوّم جامعه‌سازی است که بِستر آن ارتباط است، «رَابِطُوا». بهترین شکل و طبیعی‌ترین شکل این ارتباط خدمت به مردم است. «الإنْسانُ عَبدُ الإحْسانِ[۱۶]»؛ به هرکسی محبّت کُنی، وام‌دار می‌شود. محبّت شما در دلش جای می‌گیرد. خدمت کردن، خانه ساختن، راه ساختن، مسجد ساختن، مُحیط‌شان را تمیز کردن، به بچّه‌هایشان درس گُفتن، اعتقادات یاد دادن همگی باید توأم با اعتقاد و اخلاص با حُسن برخورد باشد؛ «إِنَّکَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِیمٍ[۱۷]».

Sadighi-14030823-Arman Jahadi-Thaqalain_IR (5)Sadighi-14030823-Arman Jahadi-Thaqalain_IR (11)

پروردگار متعال بدهکار کسی نخواهد ماند

این را هم بدانید که خداوند متعال «مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا[۱۸]»؛ خداوند بدهکار نمی‌ماند. اگر برای خدا کار کنیم، خداوند برایمان کار می‌کند. گاهی در حَدّ کَرَمش کار می‌کند. «مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّهٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَهٍ مِائَهُ حَبَّهٍ وَ اللَّهُ یُضَاعِفُ لِمَنْ یَشَاءُ[۱۹]»؛ الآن شما ماشین دارید، امکانات دارید. ما گاهی فَرسنگ‌ها پای پیاده برای تَبلیغ می‌رفتیم. در روستاهایی رفتیم که حَمام نداشت، مردم روحانی ندیده بودند. تلویزیون نبود، رادیو نبود. ما می‌رفتیم. خداوند «شهید مُفتّح» را رحمت کند؛ ایشان می‌گفتند: با «آیت الله مکارم شیرازی» (حفظه الله) دو نفری به تَبلیغ رفتیم. رفتیم و هیچ‌جایی ما را راه ندادند. به شیراز برگشتیم و به مسجد رفتیم. هوا سرد بود و پَتو هم نبود؛ زیلوهای مسجد را روی خودمان کشیده بودیم. من به آقای مکارم گفتم: ما استخاره کردیم و خوب آمد که آمدیم؛ ولی نتیجه‌ای نداشت. ایشان گفتند: این استخاره برای خودِ خداوند خوب بوده است. ولی مهمّ این است که این‌ها رفته‌اند؛ «نِیَّهُ اَلْمُؤْمِنِ خَیْرٌ مِنْ عَمَلِهِ[۲۰]». الآن هم مردم خیلی بهتر از آن مردم هستند. به هرحال این ارتباطات جَمعی و این رسانه‌های عُمومی ضِمن این‌که مُضرّ است، بالاخره مردم خیلی از چیزها را هم یاد گرفتند. این جبهه چه پایگاهی تَبلیغی بوده است. اَثر این خون شهدا از هزاران مِنبر و گفتگو در مَعنویّت مردم بیشتر بوده است. این حُضور و نُفوذ نایب امام زمان (ارواحنا فداه) در سَطح عالَم این‌ها را این‌جور نبینید. این جبهه‌ی مُقاومت از جلوه‌های ولایت است؛ این رَشحات دریای ولایت است؛ این وجود است که این‌گونه بَسط پیدا می‌کند و «سیّد حسن نصرالله» تربیت می‌کند، «سِنوار» را شهید می‌کند. در آن شرایط  بزرگان ما آن‌گونه رفتند و خودِ بنده بدتر از آن‌ها را هم در این سفرهای تَبلیغی دیده‌ام؛ ولی هروقت یادم می‌آید، لذّت می‌بَرم. هرچه سخت‌تر بوده است، خاطره‌اش خوش‌تر بوده است. ان‌شاءالله ذخیره شده باشد.

Sadighi-14030823-Arman Jahadi-Thaqalain_IR (6)Sadighi-14030823-Arman Jahadi-Thaqalain_IR (8)

طلبه باید برای حُضور در صحنه‌های سخت خودسازی داشته باشد

به شما خداقُوّت می‌گویم، تبریک می‌گویم. اُمیدوارم ان‌شاءالله خسته نشوید. واقعاً می‌گویم که برای ظُهور امام زمان (ارواحنا فداه) تا سخت‌کوش نباشید، از رفاه‌طَلبی به دور نباشید، دندان طَمع و تَوقُّع را نسبت به رفاهیّات نکِشید، شما نمی‌توانید یار امام زمان (ارواحنا فداه) باشید.

«ناز‌پروردِ تَنَعُّم نَبَرَد راه به دوست     *****     عاشقی شیوه‌ی رندانِ بلاکِش باشد[۲۱]»

باید از حالا پاشنه‌هایتان را بکِشید و کَمرهایتان را برای بالارفتن از گَردنه‌ها ببَندید و هدایت دل‌ها خیلی سخت‌تر از گَردنه‌هاست؛ ولی اَجر آن نزد خداوند در حَدّ رَحمت واسعه‌ی خداست. «لَأن یَهدی اللّهُ على یَدَیکَ رجُلاً خَیرٌ لَکَ مِمّا طَلَعَت علَیهِ الشَّمسُ و غَرَبَت[۲۲]»؛ ارزش تربیت یک نفر از همه‌ی عالَم بیشتر است. و ان‌شاءالله در این مسیر خداوند متعال شکار به شما بدهد، شکارچی‌های ماهری باشید، برای امام زمان‌تان و برای دینتان شکار دل کنید. شما افتخار بنده هستید. من به پادویی شما افتخار می‌کنم. اطمینان ندارم که اخلاص به من داده شده است یا داده نشده است؛ ولی آرزو داریم که در پادویی و خدمتگزاری سربازان امام زمان (ارواحنا فداه) خداوند یک جای لَفظی به ما هم داده باشد. ولی خودش می‌داند که آرزویمان این است که با اخلاص به شما خدمت کنیم. ان‌شاءالله قَدر خودتان را بدانید و برای حُضور در صحنه‌های سخت‌تر خودتان را بسازید و رَوش‌های جدید و به روز را یاد بگیرید که الحمدلله جلو هستید.

Sadighi-14030823-Arman Jahadi-Thaqalain_IR (7)Sadighi-14030823-Arman Jahadi-Thaqalain_IR (9)

روضه و توسّل به حضرت سیدالشهدا (علیه السلام)

ایّام ایّامِ حضرت زهرا (سلام الله علیها) است. بنده گاهی دلم برای امیرالمؤمنین (علیه السلام) بیش از امام حسین (علیه السلام) می‌سوزد. یا بقیه الله! آجرک الله! جَدّ بزرگوارت چه کِشید! حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) در گودال قَتلگاه اُفتاده بود. دشمن با این‌که امام حسین (علیه السلام) را غَرق در خون می‌دید، اما جُرأت نمی‌کردند، اُبّهت حضرت الشهدا (علیه السلام) اجازه نمی‌داد که بروند و سر را جُدا کنند. مُنتظر بودند تا مُطمئن بشوند که دیگر جان مُفارقت کرده است، پَرواز کرده است. حَرام‌زاده‌ای گفت: من او را امتحان می‌کنم. فریاد زد: لَشکر به خیمه‌ها هُجوم ببَرید. تا دستور حمله به خیمه‌ها صادر شد، امام حسین (علیه السلام) خودشان را تکان دادند. دست به قَبضه‌ی شمشیر بُردند و خواستند بلند بشوند، بیایند و از حَریم حَرم دفاع کنند؛ اما از کَثرت جراحات و شدّت خونریزی‌ها توانی نداشتند. بر روی زمین اُفتاد. روی زانوها تکیه زد و این چند جمله را فریاد زدند: «یا شیعَهَ آلِ أَبی سُفْیانَ! أَنَا الَّذی أُقاتِلُکُمْ، وَ تُقاتِلُونی[۲۳]»؛ من با شما می‌جَنگم، شما با من سر جَنگ دارید؛ اگر دین هم ندارید آزادمَرد باشید؛ زیرا در عَرب رَسم نبوده است که مردی زنده باشد و دشمن به حَرمش هُجوم ببَرد.‌ «شِمر» با همه‌ی قَساوت قلب به لشکر گفت: حسین کُفو کَریم است؛ طاقت نمی‌آورد زنده باشد و شما رُباب را بزنید، حضرت زینب کُبری (سلام الله علیها) را اَسیر کنید. اما دل‌ها بسوزد؛ دست امیرالمؤمنین (علیه السلام) بسته بود. بی‌بی آمد تا حضرت علی (علیه السلام) را نجات بدهد؛ نانَجیب به «قُنفُذ» دستور داد؛ قُنفُذ پسر عَمویش بود، مانند خودش خیلی خَشن بود. گفت: چرا دست فاطمه را کوتاه نمی‌کُنی؟ ولی گویا هم مُغیره با غلاف شمشیر می‌زَد، هم قُنفُذ می‌زد. نمی‌دانم چه بر سر مادرتان آمد؛ فریادش بلند شد: «یا فِضَّهُ خُذینی فَقَدْ قُتِلَ وَ اللّه ما فی اَحْشائی[۲۴]»؛ فضّه بیا بچّه‌ام را کُشتند…

لا حول و لا قوّه الّا بالله العلیّ العظیم

اَلا لَعنَتُ الله عَلی القُومِ الظّالِمین

دعا

خدایا! به مقام حضرت زهرا (سلام الله علیها)، به عصمت حضرت زهرا (سلام الله علیها) قَسمت می‌دهیم آقایمان را برسان.

خدایا! جبهه‌ی مُقاومت را به پیروزی برسان.

خدایا! کشور ما را از نگرانی‌ها نجات بده.

خدایا! خطر و شَرّ نُفوذی‌ها را به خودشان و اَربابانشان برگردان.

خدایا! این سیّد ما، این عَلم ما، این عَلمدار ما، این مَشعل ما، این راهنمای ما، این راهبَر ما، این امام ما، این نایب‌الامام ما را به مادرش حضرت زهرا (سلام الله علیها) از همه‌ی خطرات مَصون و مَحفوظ و تا ظُهور عُمر پُر برَکتش را مُستدام بفرما.

بارالها! پروردگارا! همه‌ی نگرانی‌ها و همه‌ی حَوائج ما را برطرف بفرما.

خدایا! هُموم و غُموم ما را برطرف بفرما.

خدایا! گِره‌های ما را باز بگردان.

خدایا! ما را دشمن‌شاد نکُن.

خدایا! دشمنان ما را مَخذول بفرما.

خدایا! امام راحل عظیم الشأن (رضوان الله تعالی علیه)، همه‌ی شهیدان، این شهدایی که تصاویر مُبارک‌شان مایه‌ی بَرکت این‌جاست، مایه‌ی نورانیّت دل‌هاست؛ همه‌ی شهدای عزیز را بر سر سُفره‌ی حضرت زهرا (سلام الله علیها) مُتنعّم و روحشان را از ما راضی و دعاگو قرار بده.

الهی که همه‌ی شما مَقبول باشید، نزد حضرت حُجّت (ارواحنا فداه) نُمره داشته باشید، در دنیا مُمتاز باشید.

صلوات مرحمت بفرمایید.

غفرالله لنا و لکم

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّد وَ عَجِّل فَرَجّهُم


[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸.

[۲] تحف العقول عن آل الرسول علیهم السلام، جلد ۱، صفحه ۴۸۹٫

[۳] سوره مبارکه ابراهیم، آیه ۱۸٫

«مَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ ۖ أَعْمَالُهُمْ کَرَمَادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّیحُ فِی یَوْمٍ عَاصِفٍ ۖ لَا یَقْدِرُونَ مِمَّا کَسَبُوا عَلَىٰ شَیْءٍ ۚ ذَٰلِکَ هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِیدُ».

[۴] سوره مبارکه نساء، آیه ۱۳۶٫

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْکِتَابِ الَّذِی نَزَّلَ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَ الْکِتَابِ الَّذِی أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ ۚ وَ مَنْ یَکْفُرْ بِاللَّهِ وَ مَلَائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِیدًا».

[۵] هی من رهبنه النصارى . وأصلها من الرهبه : الخوف ، کانوا یترهّبون بالتخلّی من أشغال الدنیا وترک ملاذّها والزهد فیها والعزله عن أهلها وتعمّد مشاقّها ، حتى إنّ منهم من کان یخصی نفسه ویضع السلسله فی عُنقه ، وغیر ذلک من أنواع التعذیب ، فنفاها النبیّ صلی الله علیه و آله عن الإسلام ونهى المسلمین عنها . والرهبان : جمع راهب ، وقد یقع على الواحد ویجمع على رهابین ورهابنه . والرهبنه فَعلنه أو فعلله ، على تقدیر أصلیّه النون وزیادتها . والرهبانیه منسوبه إلى الرهبنه بزیاده الألف (النهایه : ج۲ ، ص۲۸۰ «رهب»). النهایه فی غریب الحدیث، ج ۲، ص ۲۸۰؛ کشف الخفاء، ج ۲، ص ۳۷۷، ح ۳۱۵۴؛ دعائم الإسلام، ج ۲، ص ۱۹۳، ح ۷۰۱؛ بحار الأنوار، ج ۶۸، ص ۳۱۹٫

[۶] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۲۰۰٫

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صَابِرُوا وَ رَابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ».

[۷] سوره مبارکه یوسف، آیه ۱۰۶٫

[۸] سوره مبارکه شعراء، آیه ۲۱۴٫

[۹] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۱۵۹٫

«فَبِمَا رَحْمَهٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ ۖ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ ۖ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ ۖ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ».

[۱۰] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۷۳، صفحه ۲۶۷٫

«سن، [المحاسن] ، عَنِ اَلنَّوْفَلِیِّ بِإِسْنَادِهِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : اَلرَّفِیقَ ثُمَّ اَلطَّرِیقَ».

[۱۱] کلیات حدیث قدسی، جلد ۱، صفحه ۱۵۶٫

«وَ مِمَّا رَوَاهُ مِنْ تَفْسِیرِ اَلْعَسْکَرِیِّ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ عَلِیُّ بْنُ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِمَا اَلسَّلاَمُ : أَوْحَى اَللَّهُ إِلَى مُوسَى عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ : حَبِّبْنِی إِلَى خَلْقِی، وَ حَبِّبْ خَلْقِی إِلَیَّ، قَالَ: یَا رَبِّ، کَیْفَ أَفْعَلُ؟ قَالَ ذَکِّرْهُمْ آلاَئِی وَ نَعْمَائِی لِیُحِبُّونِی، فَلَأَنْ تَرُدَّ آبِقاً عَنْ بَابِی أَوْ ضَالاًّ عَنْ فِنَائِی خَیْرٌ لَکَ مِنْ عِبَادَهِ سَنَهٍ صِیَامٌ نَهَارُهَا وَ قِیَامٌ لَیْلُهَا. قَالَ مُوسَى عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ : وَ مَنْ هَذَا اَلْعَبْدُ اَلْآبِقُ مِنْکَ؟ قَالَ: اَلْعَاصِی اَلْمُتَمَرِّدُ. قَالَ: فَمَنِ اَلضَّالُّ عَنْ فِنَائِکَ؟ قَالَ: اَلْجَاهِلُ بِإِمَامِ زَمَانِهِ یُعَرِّفُهُ اَلْغَائِبُ عَنْهُ بَعْدَ مَا عَرَفَهُ، وَ اَلْجَاهِلُ بِشَرِیعَهِ دِینِهِ یُعَرِّفُهُ شَرِیعَتَهُ وَ مَا یَعْبُدُ رَبَّهُ وَ یَتَوَصَّلُ بِهِ إِلَى مَرْضَاتِهِ».

[۱۲] باباطاهر، دوبیتی‌ها، دوبیتی شماره ۲۸۵٫

[۱۳] نهج البلاغه، بخشی از خطبه ۱۰۸٫

«و من خطبه له (علیه السلام) و هی من خطب المَلاحم: اللّه تعالى: الْحَمْدُ لِلَّهِ الْمُتَجَلِّی لِخَلْقِهِ بِخَلْقِهِ وَ الظَّاهِرِ لِقُلُوبِهِمْ بِحُجَّتِهِ، خَلَقَ الْخَلْقَ مِنْ غَیْرِ رَوِیَّهٍ إِذْ کَانَتِ الرَّوِیَّاتُ لَا تَلِیقُ إِلَّا بِذَوِی الضَّمَائِرِ وَ لَیْسَ بِذِی ضَمِیرٍ فِی نَفْسِهِ، خَرَقَ عِلْمُهُ بَاطِنَ غَیْبِ السُّتُرَاتِ وَ أَحَاطَ بِغُمُوضِ عَقَائِدِ السَّرِیرَاتِ. وَ مِنْهَا فِی ذِکْرِ النَّبِیِّ (صلی الله علیه وآله): اخْتَارَهُ مِنْ شَجَرَهِ الْأَنْبِیَاءِ وَ مِشْکَاهِ الضِّیَاءِ وَ ذُؤَابَهِ الْعَلْیَاءِ وَ سُرَّهِ الْبَطْحَاءِ وَ مَصَابِیحِ الظُّلْمَهِ وَ یَنَابِیعِ الْحِکْمَهِ. وَ مِنْهَا: طَبِیبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّهِ قَدْ أَحْکَمَ مَرَاهِمَهُ وَ أَحْمَى مَوَاسِمَهُ یَضَعُ ذَلِکَ حَیْثُ الْحَاجَهُ إِلَیْهِ مِنْ قُلُوبٍ عُمْیٍ وَ آذَانٍ صُمٍّ وَ أَلْسِنَهٍ بُکْمٍ مُتَتَبِّعٌ بِدَوَائِهِ مَوَاضِعَ الْغَفْلَهِ وَ مَوَاطِنَ الْحَیْرَهِ. لَمْ یَسْتَضِیئُوا بِأَضْوَاءِ الْحِکْمَهِ وَ لَمْ یَقْدَحُوا بِزِنَادِ الْعُلُومِ الثَّاقِبَهِ فَهُمْ فِی ذَلِکَ کَالْأَنْعَامِ السَّائِمَهِ وَ الصُّخُورِ الْقَاسِیَهِ. قَدِ انْجَابَتِ السَّرَائِرُ لِأَهْلِ الْبَصَائِرِ وَ وَضَحَتْ مَحَجَّهُ الْحَقِّ لِخَابِطِهَا وَ أَسْفَرَتِ السَّاعَهُ عَنْ وَجْهِهَا وَ ظَهَرَتِ الْعَلَامَهُ لِمُتَوَسِّمِهَا. مَا لِی أَرَاکُمْ أَشْبَاحاً بِلَا أَرْوَاحٍ وَ أَرْوَاحاً بِلَا أَشْبَاحٍ وَ نُسَّاکاً بِلَا صَلَاحٍ وَ تُجَّاراً بِلَا أَرْبَاحٍ وَ أَیْقَاظاً نُوَّماً وَ شُهُوداً غُیَّباً وَ نَاظِرَهً عَمْیَاءَ وَ سَامِعَهً صَمَّاءَ وَ نَاطِقَهً بَکْمَاءَ. رَایَهُ ضَلَالٍ قَدْ قَامَتْ عَلَى قُطْبِهَا وَ تَفَرَّقَتْ بِشُعَبِهَا، تَکِیلُکُمْ بِصَاعِهَا وَ تَخْبِطُکُمْ بِبَاعِهَا، قَائِدُهَا خَارِجٌ مِنَ الْمِلَّهِ قَائِمٌ عَلَى [الضَّلَّهِ] الضِّلَّهِ…».

[۱۴] نهج البلاغه، بخشی از نامه ۴۷، وصیت‌های مهم امیرالمؤمنین (علیه السلام).

«و من وصیه له (علیه السلام) للحسن و الحسین (علیهما السلام) لما ضربَه ابنُ ملجم لعنه الله: أُوصِیکُمَا بِتَقْوَى اللَّهِ، وَ أَلَّا تَبْغِیَا الدُّنْیَا وَ إِنْ بَغَتْکُمَا، وَ لَا تَأْسَفَا عَلَى شَیْءٍ مِنْهَا زُوِیَ عَنْکُمَا، وَ قُولَا بِالْحَقِّ، وَ اعْمَلَا لِلْأَجْرِ، وَ کُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً. أُوصِیکُمَا وَ جَمِیعَ وَلَدِی وَ أَهْلِی وَ مَنْ بَلَغَهُ کِتَابِی بِتَقْوَى اللَّهِ، وَ نَظْمِ أَمْرِکُمْ، وَ صَلَاحِ ذَاتِ بَیْنِکُمْ، فَإِنِّی سَمِعْتُ جَدَّکُمَا (صلی الله علیه وآله) یَقُولُ: صَلَاحُ ذَاتِ الْبَیْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّهِ الصَّلَاهِ وَ الصِّیَامِ. اللَّهَ اللَّهَ فِی الْأَیْتَامِ، فَلَا تُغِبُّوا أَفْوَاهَهُمْ وَ لَا یَضِیعُوا بِحَضْرَتِکُمْ. اللَّهَ اللَّهَ فِی جِیرَانِکُمْ، فَإِنَّهُمْ وَصِیَّهُ نَبِیِّکُمْ مَا زَالَ یُوصِی بِهِمْ حَتَّى ظَنَنَّا أَنَّهُ سَیُوَرِّثُهُمْ. وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی الْقُرْآنِ لَا یَسْبِقُکُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَیْرُکُمْ. وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی الصَّلَاهِ فَإِنَّهَا عَمُودُ دِینِکُمْ. وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی بَیْتِ رَبِّکُمْ لَا تُخَلُّوهُ مَا بَقِیتُمْ، فَإِنَّهُ إِنْ تُرِکَ لَمْ تُنَاظَرُوا. وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی الْجِهَادِ بِأَمْوَالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ وَ أَلْسِنَتِکُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ. وَ عَلَیْکُمْ بِالتَّوَاصُلِ وَ التَّبَاذُلِ، وَ إِیَّاکُمْ وَ التَّدَابُرَ وَ التَّقَاطُعَ. لَا تَتْرُکُوا الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ، فَیُوَلَّى عَلَیْکُمْ [أَشْرَارُکُمْ] شِرَارُکُمْ، ثُمَّ تَدْعُونَ فَلَا یُسْتَجَابُ لَکُمْ…».

[۱۵] سوره مبارکه ابراهیم، آیه ۷٫

«وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ ۖ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ».

[۱۶] غرر الحکم و درر الکلم، جلد ۱، صفحه ۲۹٫

[۱۷] سوره مبارکه قلم، آیه ۴٫

[۱۸] سوره مبارکه انعام، آیه ۱۶۰٫

[۱۹] سوره مبارکه بقره، آیه ۲۶۱٫

«مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّهٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَهٍ مِائَهُ حَبَّهٍ ۗ وَ اللَّهُ یُضَاعِفُ لِمَنْ یَشَاءُ ۗ وَ اللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ».

[۲۰] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۶۷، صفحه ۱۸۹٫

«کا، [الکافی] ، عَنْ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَنِ اَلنَّوْفَلِیِّ عَنِ اَلسَّکُونِیِّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : نِیَّهُ اَلْمُؤْمِنِ خَیْرٌ مِنْ عَمَلِهِ وَ نِیَّهُ اَلْکَافِرِ شَرٌّ مِنْ عَمَلِهِ وَ کُلُّ عَامِلٍ یَعْمَلُ عَلَى نِیَّتِهِ».

[۲۱] حافظ، غزلیات، غزل شماره ۱۵۹٫

[۲۲] الکافی : ۵ / ۲۸ / ۴٫

«رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله ـ لعلیٍّ علیه السلام لَمّا بَعَثَهُ إلَى الیَمَنِ ـ : یا علیُّ ، لا تُقاتِلَنَّ أحَدا حتّى تَدعُوَهُ ، و ایمُ اللّه ِ لَأن یَهدی اللّه ُ على یَدَیکَ رجُلاً خَیرٌ لَکَ مِمّا طَلَعَت علَیهِ الشَّمسُ و غَرَبَت ، و لَکَ وَلاؤهُ یا علیُّ».

[۲۳] مقتل الحسین خوارزمى، ج ۲، ص ۳۳ و بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۵۰ ۵۱٫

«وَیْحَکُمْ یا شیعَهَ آلِ أَبی سُفْیانَ! إِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ دینٌ، وَ کُنْتُمْ لا تَخافُونَ الْمَعادَ، فَکُونُوا أَحْراراً فی دُنْیاکُمْ هذِهِ، وَ ارْجِعُوا إِلى أَحْسابِکُمْ إِنْ کُنْتُمْ عَرَبَاً کَما تَزْعُمُونَ؛ أَنَا الَّذی أُقاتِلُکُمْ، وَ تُقاتِلُونی، وَ النِّساءُ لَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُناحٌ، فَامْنَعُوا عُتاتَکُمْ وَ طُغاتَکُمْ وَ جُهّالَکُمْ عَنِ التَّعَرُّضِ لِحَرَمی ما دُمْتُ حَیّاً».

[۲۴] بیت الاحزان محدث قمی، ص ۹۶؛ رنجها و فریادهای فاطمه(سلام الله علیها)، محمدی اشتهاردی، ص ۱۴۸٫

«فَنادَتْ یا اَبتاهُ یا رَسُولَ اللّه اَهکَذا کانَ یَفْعَلُ بِحَبیبَتِکَ وَ اِبْنَتِکَ ثُمَّ نادَتْ یا فِضَّهُ خُذینی فَقَدْ قُتِلَ وَ اللّه ما فی اَحْشائی مِن الْحَمْلِ».