من معتقد هستم که این بلای عمومی ان شاء الله مقدّمهی منجیِ جهانی است، ولی رحمتِ خدای متعال اقتضاء کرده است که ما بیچارگیِ خودمان را بیابیم و لمس کنیم که کاری از دستِ ما ساخته نیست و انتظارِ ما انتظارِ واقعی باشد. لذا دستوراتِ دین برای رفعِ مشکلات و اصطلاحِ «فرج» اختصاصِ به «ظهور» ندارد، بلکه ما همیشه مکلّف هستیم که از خدای متعال درخواستِ فرج داشته باشیم. زندگی در دنیا زندگیِ در بسترِ بلاست، «دَارٌ بِالْبَلَاءِ مَحْفُوفَهٌ»[۱]، ماهیّتِ دنیا «گرفتاری» است، «یَا أَیُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَى رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلَاقِیهِ»[۲]، تمامِ امورِ زندگیِ ما با سختیها آمیخته است، مرگ هم نه با جبهه است، نه با شیوعِ وبا و طاعون و این ویروس است، اینها لشکرِ خدای متعال هستند، اینها مأمورِ خدای متعال هستند، هر کسی أجلی دارد که بهانه میخواهد، خدای متعال هم هر روز آنهایی که عمرشان تمام شده است را با یک بهانهای از این دنیا میبرد، که اگر این ویروس هم نبود با سلامتیِ کامل نفس میرفت و دیگر نمیآمد. ما باید بدانیم که خدای متعال عمرِ هر کسی را پیشبینی کرده است که هر کسی باید چقدر عمر داشته باشد، اگر انسان قضاء و قدرِ الهی را حق بداند دستپاچه نمیشود.
رعایتِ بهداشت، دفعِ ضرر، آن هم ضررِ مهم، جزوِ واجبات است، دفعِ ضررِ محتمل وجوبِ عقلی و شرعی دارد، لذا اگر کسی میداند اگر به جایی برود ممکن است به این ویروس مبتلا بشود، اگر احتمالِ عقلایی باشد رفتنِ به آنجا حرام میشود، ولی وقتی مقدّرِ انسان باشد چشمِ خود را میبندد و با پای خود به گودال میرود، اینطور نیست که انسان بتواند عمرِ خود را طولانی کند.
[۱] نهج البلاغه، خطبه ۲۲۶
[۲] سوره مبارکه انشقاق، آیه ۶
پاسخ دهید