ببینید در اصول کافی، روایتی که تنها نور در این عالم است، نور الهی، نه این نورهای حسّی و مادی، تنها نور در این عالم فقط اهل بیت هستند. اگر کسی بخواهد نورانی شود، پاک شود، تطهیر شود فقط آن‌ها باید این کار را بکنند. البتّه آن‌ها خود نورانیّت را از خدا می‌گیرند، بعد نورانیّت را به موجودات پایین‌تر که خود را تسلیم کردند می‌دهند. «بَابُ أَنَّ الْأَئِمَّهَ عَلَیْهِمُ السَّلَامُ نُورُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل‏»[۱] اهل بیت در این عالم نور الهی هستند که سند آن هم بسیار خوب است.

اباخالد کابلی که از شاگردان خوب امام باقر (علیه السّلام) بود خدمت آقا رسید. از امام باقر سؤال کردم که این آیه‌ی قرآن که می‌فرماید: «فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ‏» ایمان بیاورید به خدا و رسول «وَ النُّورِ الَّذی أَنْزَلْنا» و به آن نوری که ما نازل کردیم، این نور چیست که خدا در این آیه، آیه‌ی ۸ سوره‌ی تغابن است. خدا می‌فرماید: «فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذی أَنْزَلْنا» و به آن نوری که ما نازل کردیم. این را اباخالد کابلی از امام پرسید آن نوری که خدا نازل کرده است چیست؟ ببینید امام باقر چه فرمود. فرمود: «یا أَبَا خَالِدٍ. النُّورُ وَ اللَّهِ الْأَئِمَّهُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ صلوات الله و سلامه اجمعین» والله آن نور خدا که پایین آمده است، از عالم بالا نازل شده است که در زیارت جامعه کبیره است که بالا چه بود. آن نوری که خدا نازل کرده است ائمّه هستند، از آل پیغمبر تا روز قیامت. «وَ هُمْ وَ اللَّهِ نُورُ اللَّهِ الَّذِی أَنْزَل‏» والله این‌ها نور خدا هستند که نازل کرده است.

 باز امام فرمود «وَ هُمْ وَ اللَّهِ نُورُ اللَّهِ فِی السَّمَاوَاتِ وَ فِی الْأَرْض‏» نور خدا در آسمان و زمین فقط این‌ها هستند. نور جای دیگر نیست. اگر کسی بخواهد نورانی شود جای دیگر نیست، فقط این‌جا است. باز امام فرمود: «وَ اللَّهِ یَا أَبَا خَالِد» امام باقر در این حدیث شش قسم «وَ اللَّهِ» خورده است. «وَ اللَّهِ یَا أَبَا خَالِدٍ لَنُورُ الْإِمَامِ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ أَنْوَرُ مِنَ الشَّمْسِ الْمُضِیئَهِ بِالنَّهَارِ» نور امام د ر قلب مؤمنین که آن‌ها را نورانی می‌کند از خورشید تابان روشن‌تر است. «أَنْوَرُ مِنَ الشَّمْسِ الْمُضِیئَهِ بِالنَّهَارِ وَ هُمْ وَ اللَّه‏» باز قسم می‌خورد که ائمّه هستند که «وَ اللَّهِ یُنَوِّرُونَ قُلُوبَ الْمُؤْمِنِین‏» نورانی می‌کنند. اگر ما بخواهیم صفات بد خود از دست بدهیم، آلودگی‌هایی که داریم، یعنی ظلمت‌ها را از دست بدهیم باید نورانی شویم، باید تطهیر شویم. «وَ هُمْ وَ اللَّهِ یُنَوِّرُونَ قُلُوبَ الْمُؤْمِنِین‏» آن‌ها قلب مؤمنین را نورانی می‌کنند، «وَ یَحْجُبُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ نُورَهُمْ عَمَّنْ یَشَاء» خدا از آن کسانی که می‌خواهد، نور آن‌ها را محجوب می‌کند که آن نور به آن‌ها نرسد. «فَتُظْلِمُ» آن‌ها ظلمانی باقی می‌مانند. «فَتُظْلِمُ قُلُوبُهُم‏» قلب آن‌ها ظلمانی می‌ماند. «وَ اللَّهِ یَا أَبَا خَالِدٍ لَا یُحِبُّنَا عَبْد» هیچ عبدی نیست که ما را دوست داشته باشد، «وَ یَتَوَلَّانَا» و تولّی ما را داشته باشد، «حَتَّى یُطَهِّرَ اللَّهُ قَلْبَه‏» مگر این‌که خدا او را پاک کند، اگر ما را دوست داشته باشد. منتها جمله را عنایت بفرمایید «وَ لَا یُطَهِّرُ اللَّهُ قَلْبَ عَبْدٍ حَتَّى یُسَلِّمَ لَنَا» امّا خدا پاک نمی‌کند مگر کسی که تسلیم ما بشود. اگر کسی تسلیم ما بود خدا او را از طریق ما نورانی می‌کند.

 


[۱]– الکافی، ج ‏۱، ص ۱۹۴٫