اگر بخواهیم بمانیم و برای بعد از مرگ خود چیزی داشته باشیم، این طاعت خدا و رسول خدا است. چون هنوز ایمان بر دل شما وارد نشده است، جان شما خلاء دارد، قلب شما تهی است. هیچ چیزی ندارید. این سرمایه در دل شما نیست، دل شما خالی است. راه آن هم اطاعت از رسول صلوات الله علیه و آله و سلّم، اطاعت از خدا است و من به شما اطمینان می‌دهم، خدا دارد می‌گوید: «إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ». چون تا به حال ایمان کسب نکردید، نوری بر دل شما وارد نشده است، اگر اطاعت کنید، از هر جای ضرر برگردید به نفع شما است. برای خدا زندگی کنید. این گناهانی که تا به حال رایج بوده است، دروغ، بد گویی دیگران، بی‌ملاحظگی در نگاه‌ها، بی‌دقّتی در خورد و خوراک، بی‌حیایی در بعضی از حرف‌ها، در بعضی از اظهار نظرها. از این به بعد بیاییم یک حسابی با خدا باز کنیم. این‌قدر ملاحظه‌ی این و آن را کردیم، این‌قدر حساب برای بندگان خدا باز کردیم، کاری از آن‌ها ساخته نیست. هیچ کاری برای ما نکردند، از حالا بیاییم با خدا رفیق شویم. رعایت حال رفیق خود را بکنیم. خدای متعال می‌فرماید اگر اطاعت کردید، نه تنها کم نمی‌شود، بلکه خدا غفور است. یعنی آن گذشته‌ها که کم شده است، این‌که تاکنون سرمایه‌ی ایمان ندارید، دست شما خالی است، رو سیاه هستید «الْفَقْرُ سَوَادُ الْوَجْهِ فِی الدَّارَیْنِ»[۱] تهی دستی رو سیاهی این دنیا و آخرت است. شما از نظر ایمان تهی دست هستید. صندوق ایمان قلب است. جواهرات باید در این گاو صندوق، در این صندوق نسوز باشد. هیچ گوهری، هیچ چیز باارزشی در زندگی شما نیست. شما خوراک برای دل خود ندارید، دل خود را تغذیه نکردید. مانند آدمی که غذا نخورده است توان حرکت ندارد. روح شما، جان شما، قلب شما توان ندارد. شما خوراک روح ندارید، خوراک دل ندارید، تغذیه نکردید. ضعیف شده است و در برابر شیطان نمی‌تواند مقاومت کند. حالا بیایید خدا و رسول را اطاعت کنید، خدا نسبت به گذشته‌های شما غفور است، اگر در خطّ خدا آمدید نسبت به آینده‌ی شما هم رحیم است. خدا رفیق نیمه راه نیست. اگر آمدید دامن خدا را گرفتید خدا دست شما را می‌گیرد، خود شما را هم می‌برد.

 

این تجلّی غفران الهی و رحمت رحیمیّه‌ی خدا در این آیه‌ی کریمه برای ما دلگرمی است.

مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو                                      یادم از کشته‌ی خویش آمد و ایّام درو

 

دیدم باختم. دیدم سوزاندم، عمر سوزی کردم (یادم از کشته‌ی خویش آمد و ایّام درو). (گفتم ای بخت بخسبیدی و خورشید دمید) خواب بودی، عمر رفت و کاری نکردی، (گفت با این همه از سابقه نامید نشو) خدا می‌گوید با این همه، با این‌که «لَمَّا یَدْخُلِ الْإیمانُ» در دل شما هیچ چیزی نیست، هیچ سرمایه‌ای ندارید، خانه‌ی دل شما نور ندارد، هیچ زینتی ندارد، هیچ جواهرات آخرت ندارد، امّا با این حال ناامید نشو، بیا خدا هم غفور است. گذشته‌ها را که از دست دادی و سوزاندی خدا جبران می‌کند. خدا رحیم است؛ اگر آمدی خدا آغوش خدا را باز کرده است. تو را در آغوش رحمت خود را باز کرده است و دیگر نمی‌گذارد شیطان تو را از بین ببرد. بعد از آن عمر سوزی نخواهی داشت.  اگر با صداقت آمدی، با خدا آشتی کردی، خدا اگر با کسی آشتی کند و رفیق شود رفاقت او صادقانه است. خدا هم غفور است و هم رحیم است.


[۱]–  بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج ‏۶۹، ص ۳۰٫