سابقه‌ی بد مردم کوفه و شناختی که امام از آن‌ها داشت، امام را بر آن داشت که ابتدا اطمینان پیدا کند آیا این دعوت‌ها از روی صداقت و آگاهی است یا نه. بر این اساس لازم بود شخصی را برای بررسی اوضاع و شرایط کوفه به آن‌جا بفرستد. برای این منظور می‌بایست شخصی را برمی‌گزید که هم از جهت پرهیزگاری و پرواپیشگی، هم از نظر اندیشه و دیدگاه‌های اجتماعی و هم در زمینه‌ی سیاست و هوشمندی، معتمد باشد. بر این اساس، شخص مورد اعتماد و امین خود، مسلم بن عقیل را، که به همراه امام حسین (ع) از مدینه به مکه آمده بود، به عنوان نماینده انتخاب کرد. امام حسین (ع) پس از انتخاب مسلم به عنوان نماینده‌ی خود، نامه‌ای بدین مضمون برای کوفیان مرقوم فرمود:

بسم الله الرحمن الرحیم. نامه‌ای است از حسین بن علی به گروه مؤمنان و مسلمانان؛ اما بعد؛ هانی و سعید آخرین فرستادگان شما بودند که نامه‌هایتان را به من رساندند و من همه‌ی آنچه را که مطرح کردید و یادآور شدید، فهمیدم. سخن اکثر شما این بود که ما امام و پیشوایی نداریم؛ پس به سوی ما بیا؛ شاید خداوند به وسیله‌ی تو ما را به سوی حق و هدایت رهنمون کرد. من، هم‌اکنون برادرم و پسر عمویم و شخص مورد وثوق و اطمینان از اهل بیتم، مسلم بن عقیل را به سوی شما فرستادم، و او را مأمور کردم که وضع و نظرتان را برایم بنویسد. اگر مسلم برای من نوشت که رأی و اندیشه‌ی شما و خردمندان و دانایانتان همانند سخن فرستادگان شما و آنچه در نامه‌هایتان خواندم است، ان‌شاء‌الله به زودی نزد شما خواهم آمد. به جان خودم سوگند، امام و پیشوا کسی نیست، مگر آن کس که به کتاب خدا عمل (و حکم) کند و به دادگستری و عدالت اقدام کند و به دین حق ملتزم باشد و خود را وقف خدا کند. والسلام.[۱]

انتخاب مسلم و فرستادن این پیام به کوفه، پاسخی به همه‌ی نامه‌ها و دعوت‌ها و طومارها بود. محتوای پیام امام در چند محور خلاصه می‌شود:

  1. تأیید کامل مسلم به عنوان برادر، پسر عمو و نماینده‌ی مورد اطمینان؛
  2. محدوده و مسئولیت مسلم در کوفه برای ارزیابی وحدت کلمه و صداقت مردم؛
  3. پاسخ به دعوت‌های مکرر، برای اتمام حجت؛
  4. درخواست از مردم برای حمایت و اطاعت از مسلم.

اما باید حامل نامه‌ی امام چه کسی بود؟ خود مسلم یا شخص دیگر؟ این‌که نامه‌ی امام برای اهل کوفه را خود مسلم برای آنان برده باشد، از متن بسیاری از منابع کهن تاریخی، همچون انساب الاشراف، تاریخ طبری، الاخبار الطِوَال و الارشاد به دست نمی‌آید؛ بلکه در این منابع آمده است:

حضرت جواب خود را به آخرین فرستادگان آن‌ها (هانی بن هانی سُبَیْعِی و سعید بن عبدالله حَنفی) داد[۲] و به آنان اعلام کرد که مسلم را نزد آنان می‌فرستد تا او اطاعت آنان را بیازماید و حالات و نظریات آنان را برای امام بنویسد. سپس مسلم بن عقیل را فراخواند و او را همراه قَیْس بن مُسْهِر صَیداوی[۳] و عُمارَه بن عُبَیْد سَلُولی و عبد الرحمن بن عبدالله بن کِدن اَرْحَبی، روانه‌ی کوفه کرد و او را به تقوای الهی، کتمان مأموریت خود، و مدارا فرمان داد و اضافه کرد: «چنانچه دیدی مردم متحد و همرأی هستند، این مطلب را به سرعت به من برسان».[۴] آن‌گاه در حق او این‌گونه دعا فرمود: «امیدوارم من و تو در درجه‌ی شهیدان باشیم». سپس ادامه داد: «پس به یاری خداوند حرکت کن تا به کوفه برسی». آن‌گاه حضرت، مسلم را در آغوش کشید و با او خداحافظی کرد.[۵] و بدین‌گونه مأموریت حساس مسلم آغاز شد.

 

منبع: کتاب مقتل جامع سیدالشهدا علیه السلام/ تحقیق و تنظیم: مهدی پیشوایی/ مؤلف: جمعی از نویسندگان / انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)


[۱]. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج ۵، ص ۳۵۳؛ شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۳۹؛ و با اندکی تفاوت: ابو حنیفه‌ی دِیْنَوَری، الاخبار الطِوَال، ص ۳۴۰؛ ابن اعثم، کتاب الفتوح، ج ۵، ص ۳۰؛ ابن اعثم، کتاب الفتوح، ج ۵، ص ۳۰؛ خوارزمی، مقتل الحسین، ج ۱، ص ۱۹۵٫

[۲]. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج ۵، ص ۳۵۳؛ ابو حنیفه‌ی دِیْنَوَری، الاخبار الطِوَال، ص ۳۴۰؛ شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۳۸-۳۹٫

[۳]. قَیْس بن مُسْهِر صَیْداوی پیش از رسیدن امام به کربلا چندین بار از امام مأموریت گرفته و حامل پیام‌ها و نامه‌هایی بدین ترتیب بوده است:

الف) چنان‌که گذشت، حامل نامه‌های کوفیان در مرحله‌ی دوم برای امام حسین (ع) در مکه (ر.ک: طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج ۵، ص ۳۵۲؛ شیخ مفید، الارشاد، ج ۲؛ ص ۳۷؛ بَلاذُری، انساب الاشراف، ج ۳، ص ۳۷۰؛ ابن اعثم، کتاب الفتوح، ج ۵، ص ۲۹)؛

ب) همراهی با مسلم بن عقیل به سمت کوفه (ر.ک: طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج ۵، ص ۳۵۴؛ شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۳۹؛ بَلاذُری، ‌انساب الاشراف، ج ۳، ص ۳۷۰)؛

ج) پیک مسلم به امام حسین از منطقه‌ی «بطن خُبَیت» (یکی از نقاط بین مدینه و مکه)، که اندکی بعد خواهد آمد (ر.ک: طبری،‌ تاریخ الامم و الملوک، ج ۵، ص ۳۵۴، شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۴۰)؛

د) پیک امام از منطقه‌ی «حاجر» به سمت کوفه و حامل نامه‌ی حضرت برای کوفیان، که در جای خود خواهد آمد (ر.ک: طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج ۵، ص ۳۹۴-۳۹۵؛ شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۷۰؛ بَلاذُری، انساب الاشراف، ج ۳، ص ۳۷۸؛ ابو حنیفه‌ی دِیْنَوَری، الاخبار الطِوَال، ص ۳۶۳).

[۴]. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج ۵، ص ۳۵۴؛ شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۳۸-۳۹؛ بَلاذُری، انساب الاشراف، ج ۳، ص ۳۷۰٫

[۵]. ابن اعثم، کتاب الفتوح، ج ۵، ص ۳۱؛ خوارزمی، مقتل الحسین، ج ۱، ص ۱۹۶٫