دانشمندان شیعه از دیرباز، در ضمن کتب مربوطه و گا هی نیز در نوشته های مستقل ، آیات متعددی را همراه احادیث مربوط به آن ، در زمینه مهدویّت گردآوری کرده اند . مرحوم شیخ علی حائری در مجموعه گرانقدر «الزام الناصب» ، بیش از صدوسی آیه و «علامه سید هاشم بحرانی» (قد) در کتاب شریف «المحجه فی ما نزل فی القائم الحجه» صدو بیست آیه و در کتاب «المهدی فی القران» نیز عهده دار همین مهم گشته ، با این ویژگی که روایات برگزیده را مستقیما ً یا با واسطه ، صرفأ ً از کتب اهل سنت نقل کرده است و شماره ایات آن به صدوپنج عدد می رسد .
لکن حق این است که مطابق حدیث ثقلین ، ائمه معصومین (علیهم السلام) جملگی قرآن ناطق هستند و این دو از هم جدا نیستند ، منتهی این آیات ذکر شده در وصف حکومت جهانی اسلام بر سراسر گیتی و اقامه قسط و عدل در کل عالم مُلک از طریق حجه بر حق ، دوازدهمین پیشوای مسلمین با زبان گویای معصومین (علیهم السلام) تاویل و تنزیل شده اند.
ما به جهت رعایت اختصار در این مقاله به توضیح و تبیین دو آیه اکتفاء کرده ایم .
آیه اول :
«هو الّذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحقّ لیظهره علی الدّین کلّه و لو کره المشرکون» (توبه/۹/۳۳)
او کسی است که رسولش را با هدایت آیین حق فرستاد تا او را بر همه ایین ها غالب گرداند هر چند مشرکان کراهت داشته باشند.
مرحوم فیض کاشانی در کتاب تفسیر شریفشان روایاتی چند که موثق و صحیح هستند در این زمینه نقل می کنند.
۱/ القمی (مرحوم قمی در مورد این آیه فرمودند) : نزلت فی القائم من آل محمد (علیه السلام) قال هو الذی ذکرناه مما تاویله بعد تنزیله. و فی کمال عن الصادق (علیه السلام) فی هذه الایه «والله ما نزل تاویلها بعد و لا ینزل تاویلها حتی یخرج القائم، فاذا خرج القائم (علیه السلام) لم یبق کافر بالله العظیم و لا مشرک بالامام الاکره خروجه حتی لو کان کافر او مشرک فی بطن صخره لقالت یا مومن فی بطنی کافر فکسرنی واقتله» .
«به خدا سوگند هنوز محتوای این آیه تحقق نیافته است و تنها زمانی تحقق می پذیرد که «قائم» خروج کند وهنگامی که او قیام کند کسی که خدا را انکار کند یا مشرک باشد ، از قیام او کراهت خواهد داشت و اگر کافر یا مشرکی در درون سنگی مخفی باشد ، آن صخره به زبان می آید و صدا می زند در درون من کافری است ، مرا بشکن و او را بکش .
این روایت از قول مقداد ابن اسود نیز نقل شده است .
۲/ این روایت به صورت مفصل و طولانی در تفسیر چند آیه در اصول کافی آمده است :
محمدبن فضیل عن ابوالحسن (علیه السلام) «… قلت: «هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق»، قال : هو الذی امر رسوله بالولایه لوصیه و الولایه هی دین الحق ، قلت : «لیظهره علی الدین کلّه» قال : یظهره علی جمیع الادیان عند قیام القائم ، قال : یقول الله متم نوره : و لایه القائم «و لو کره الکافرون» بو لایه علی ، قلت : هذا تنزیل؟ قال : نعم اما هذا الحرف فتنزیل و اما غیره فتاویل…» محمدبن فضیل می گوید : عرض کردم : اوست خدایی که رسول خود را به هدایت و دین حق فرستاده است ، فرمود : یعنی اوست که رسولش را به ولایت وصیّش امر کرد و ولایت همان دین حق است . عرض کردم : «تا آنرا بر هر دینی غالب کند ، فرمود: یعنی آن را در زمان قیام قائم بر همه دینها غلبه دهد ، خدا می فرماید: و خدا تمام کننده نور خود است یعنی ولایت قائم اگر چه کافران به ولایت علی (علیه السلام) نخواهند ، عرض کردم : این تنزیل است . فرمود : آری این حرف تنزیل است و اما غیر آن تأویل است .
۳/ در تأیید این مطلب است روایت امیرالمومنین (علیه السلام) که می فرمایند : ظهور این آیه هنوز واقع نشده است و زمانی فرا می رسد که تمامی عالم ، به کلمه لااله الاّالله و محمد رسول الله (صل الله علیه و آله) در صبح و شب شهادت می دهند .
۴/ مرحوم طبرسی در مجمع البیان از امام باقر (علیه السلام) در تفسیر این آیه چنین نقل می کند : «انّ ذلک یکون عند خروج المهدی فلا یبقی احدأ الا اقر بمحمد (صل الله علیه و آله).»
و عده ای که در این آیه است به هنگام ظهور مهدی (علیه السلام) از آل محمد صورت می پذیرد ، در آن روز هیچ کس در روی زمین نخواهد بود مگر اینکه اقرار به حقانیت محمد (صلی الله علیه و آله) می کند .
۵/ روایت را مرحوم فیض از کمال الدین و از تفسیر عیّاشی از امام باقر نقل می کند و صورت کامل روایت چنین است : عن الباقر (علیه السلام) القائم منّا منصور بالرعب ، مؤید بالنصر ، تطوی له الارض و تظهر له الکنوز یبلغ سلطانه المشرق و المغرب و یظهر الله- عزوجل- به دینه علی الدین کلّه و لوکره المشرکون فلا یبقی فی الارض خراب الاّ قد عّمر و ینزل روح الله عیسی بن مریم (علیه السلام) فیصلی خلفه» الحدیث .
«قائم ما به وسیله وحشت انداختن در دل ظالمان یاری می شود ، با پشتیبانی از جانب خداوند تأیید می شود ، زمین برایش خاضع گردد ، گنجها برایش نمایان می شود ، حکومت او مشرق مغرب و را فرا می گیرد ، خداوند به وسیله او دینش را بر تمامی ادیان غلبه می دهد . هر چند مشرکان کراهت داشته باشند ، در زمین هیچ خرابی و ویرانی باقی نمی ماند مگر اینکه او آنرا آبادان می سازد عیسی بن مریم (علیه السلام) از آسمان فرود آید پشت سر او نماز گذارد . »
۶/ و فی الا حتجاج عن امیرالمومنین (علیه السلام) «و غاب صاحب هذا الامر بایضاح الغدر له فی ذلک لا شتمال الفتنه علی القلوب حتی یکون اقرب الناس اشدهم عداوه وعند ظهوره یویده الله بجنودلم تروها ویظهر دین نبیه علی یدیه علی الدین کله و لوکره المشرکون»
به سبب نیرنگها و تؤطئه هایی که بر علیه ایشان انجام گرفت ظاهر می شد ، صاحب این امر غائب شد ، چرا که فتنه هایی را در دلهای مردم برای مردم در بر داشت ،گسترش فتنه ها تا آنجا بود که نزدیک ترین افراد به امام دشمن ترین آنها بود و در هنگام ظهورش ، خداوند او را با لشکریانی که دیده نمی شوند یاری می فرماید و دین پیامبرش (صلی الله علیه و آله) را بر تمامی ادیان به دست مبارک وی غلبه می دهد .
۷/ در تفسیر مجمع البیان مرحوم طبرسی از پیامبر (صلی الله علیه و آله) چنین نقل می فرماید : «لا یبقی علی ظهر الارض بیت مدر و لا وبر الاادخله الله کلمه الاسلام»
«بر روی صفحه زمین هیچ خانه ای باقی نمی ماند ، نه خانه هایی که از سنگ وگل ساخته شده و نه خیمه هایی که از کرک و مو بافته اند مگر اینکه خداوند قدرت اسلام را در آن وارد می کند.»
۸ . عنه ، قال حدثنا یوسف بن یعقوب ، عن محمدبن ابی بکر المقری… عن ابن عباس فی قوله – عزوّجلّ- (لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون) «قال : لایکون ذلک حتی لا یبقی یهودی و لانصرانی و لا صاحب مله الاصار الی الاسلام ، حتی تامن الشاه و الذئب و البقره و الانسان و الحیه و حتی لاتقرض لافاره جراباً، و حتی توضع الجزیه ویکسر الصلیب و یقتل الخنزیر و هو قوله تعالی (لیظهره علی الدین…) و ذلک یکون عند قیام القائم (علیه السلام)».
ظهور آن حضرت وقتی به وقوع می پیوندد که هیچ یهودی و نصرانی و صاحب دین و شریعتی نمی ماند مگر اینکه به دین اسلام گرایش و تمایل و پیدا می کنند و مگر وقتی که ، گوسفند ، گاو ، انسان و مار با هم زندگی کنند و در امنیت از یکدیگر بسر برند و نیز واقع نمی شود مگر وقتی که هیچ موشی انبانی را نمی جود و واقع نشود مگر وقتی که جزیه به کلی برداشته شود و صلیبها شکسته شود و خوکها کشته شوند و این وقتی است که حضرت حجت (علیه السلام) ظهور کند.روایات دیگری مشابه روایت فوق با اختلاف کمی بین آنها نقل شده که از بیان آنها صرف نظر کردم اما همین آیه ، در تفسیر نمونه تحت عنوان «قرآن و قیام مهدی» تبین شده است .
آیه فوق در سوره صف آیه۹ نیز آمده و با تفاوت مختصری در سوره فتح آیه۲۴ تکرار شده که خبر از واقعه ای می دهد که به علت اهمیتش تکرار شده است ، یعنی خبر از جهانی شدن اسلام و عالم گیر شدن این آیین می دهد.گرچه بعضی از مفسران پیروزی مورد بحث این آیه را به معنی پیروزی منطقه ای و محدود گرفته اند که در عصر پیامبر (صلی الله علیه و آله) و یا زمانهای بعد از آن برای اسلام و مسلمین صورت پذیرفت امّا با توجه به اینکه در آیه هیچ گونه قید و شرطی نیست و از هر نظر مطلق است ، دلیلی ندارد که معنی آن را محدود کنیم. مفهوم آیه پیروزی همه جانبه اسلام بر همه ادیان جهان است و معنی این سخن آن است که سرانجام اسلام همه کره زمین را فرا خواهد گرفت و بر همه جهان پیروز خواهد شد.
شک نیست که در حال حاضر این موضوع تحقق نیافته ولی می دانیم که این وعده حتمی خدا تدریجاً در حال تحقق است .سرعت پیشرفت اسلام در جهان و به رسمیت شناخته شدن این آیین در کشورهای مختلف اروپایی ، نفوذ روز افزون و سریع آن در آمریکا و آفریقا ، اسلام آوردن بسیاری از دانشمندان و شواهد دیگری مانند اینها ، همگی نشان می دهد که اسلام رو به سوی عالم گیر شدن پیش می رود. ولی طبق روایات مختلفی که در منابع اسلامی وارد شده تکامل این برنامه هنگامی خواهد بود که حضرت مهدی (علیه السلام) ظهور کند و به برنامه جهانی شدن اسلام تحقق بخشد .
آیه دوم :
«و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر انّ الارض یرثها عبادی الصالحون»(انبیا/۲۱/۱۰۵)«و همانا نوشته ایم در زبور، پس از ذکر، که زمین را بندگان صالح به ارث خواهند برد.»
حافظ قندوزی، سلیمان حنفی، به اسناد خویش از امام باقر و امام صادق (علیه السلام) درباره قول خدای متعال «و لقد کتبنا فی الزبور …» روایت کرده است که فرمودند: آنها قائم و اصحاب وی هستند.
مؤلف کتاب موعود قرآن می نویسد: تا این تاریخ چنان نشده است که زمین به ارث رسد و حکومت الهی واحدی که سیطره آن تمامی نقاط زمین را فراگیرد، بر آن فرمانروایی کند (نه در عهد پیامبر اسلام و نه در دوران خلفای او) و جز این نیست که شخص ذخیره شده برای این کار همانا امام مهدی منتظر (علیه السلام) است.
توضیح :
«زبور کتابی است که بر داود (علیه السلام) نازل شده است. ذکر یعنی تورات که بر موسی (علیه السلام) نازل شده است. مرحوم آیت الله شهید دستغیب می فرمایند: از مطالب مسلم که در مذهب شیعه ضروری است و علاوه بر برهانهای عقلی که بر آن اقامه شده است، دلیل های نقلی و روایات متعدد نیز رسیده، این است که از ابتدای آفرینش تا قیام قیامت، هیچ وقت زمین از حجت خدا خالی نیست، خواه پیغمبر یا وصی او یعنی امام، زیرا چنانکه زمین از حجت خالی بماند، دستگاه آفرینش بهم می خورد و این آیه شریفه را دلیل بر این مطلب می دانند. در تفسیر نمونه ذیل این آیه شریفه تحت عنوان نکته ها آمده است : نکته اول : در بعضی از روایات صریحاً این آیه تفسیر به یاران مهدی (علیه السلام) شده است. چنانکه در مجمع البیان ذیل همین آیه چنین می خوانیم «هم اصحاب المهدی فی آخر الزمان» در تفسیر قمی نیز در ذیل این آیه چنین آمده شده است: «انّ الارض یرثها عبادی الصالحون» قال: القائم و اصحابه.
منظور از اینکه زمین را بندگان خدا به ارث می برند، مهدی قائم (علیه السلام) و یاران او هستند علاوه بر روایات فوق که در خصوص تفسیر این آیه وارد شده است روایات بسیار زیادی که بالغ بر حدّ تواتر است از طریق شیعه و اهل تسنن در مورد مهدی (علیه السلام) از پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) و همچنین از ائمه اهل بیت (علیهم السلام) نقل شده که همه آنها دلالت بر این معنی دارد که سرانجام حکومت جهان به دست صالحان خواهد افتاد و مردی از خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله) قیام می کند و زمین را پر از عدل و داد می سازد.
نکته دوّم : بشارت حکومت صالحان در مزامیر داود : جالب اینکه در کتاب «مزامیر داود» که امروز جزء کتب اهل قدیم بشمار می رود عین تعبیری که در آیات فوق خواندیم یا مشابه آن، در چند مورد آن دیده می شود و نشان می دهد با تمام تحریفاتی که در این کتب به عمل آمده، این قسمت همچنان از دستبردها مصون مانده است.
۱/ «… زیرا که شریران منقطع می شوند و اما متوکلان به خداوند، وارث زمین خواهند شد و حال اندک است که شریر نیست می شود، هر چند که مکانش را استفسار نمایی نا پیدا خواهد شد .»
۲/ و در جمله ۱۸ از همین زبور آمده است «خداوند روزهای صالحان را می داند و میراث ایشان ابدی خواهد شد». این تعبیرات، دلیل بر عمومیت حکومت صالحان است و کاملاٌ با احادیث قیام مهدی (علیه السلام) تطبیق می کند .
۳/ حکومت صالحان یک قانون و بر اساس سنت آفرینش است : از این نکته ما تنها نتیجه آن را می نویسیم ص۵۲۴ تفسیر نمونه : وجود نظام آفرینش دلیل روشنی بر پذیرش یک نظام صحیح اجتماعی در آینده، در جهان انسانیّت خواهد بود و این همان چیزی است که از آیه مورد بحث و احادیث مربوط به قیام «مصلح بزرگ جهانی» (مهدی ارواحنا فداه) استفاده می شود .یعنی چنانکه نظم جهان نشان دهنده قانون تکوینی حاکم بر جهان آفرینش است، حکومت صالحان هم یک حکومت قانون دار و منظم است که بالاخره حاکم برمجموعه زمین خواهد شد .
چنانکه جامعه انسانی نمی تواند با هرج و مرج خود را از مسیر رودخانه عظیم جهان آفرینش که همه در آن با برنامه منظم پیش می روند، کناربکشد. بشریت نیز خواه ناخواه در برابر نظام عالم هستی باید سر فرود آورد و قوانین منظم و عادلانه ای را بپذیرد، به مسیر اصلی (عدل و نظم کل جهان) باز گردد و هماهنگ با این نظام شود . این یک تحلیل فلسفی و یک واقعیت است. بنابراین جمله که «انّ الارض یرثها عبادی الصالحون» پیش از اینکه یک وعده الهی باشد یک قانون تکوینی محسوب می شود. و مرحوم شیخ عباس قمی (ره) می فرماید: فراگرفتن آن حضرت تمام زمین را از مشرق تا مغرب، برّ وبحر و معمور و خراب و کوه و دشت، نماند جایی که حکمش جاری و امرش نافذ نشود و اخبار در این معنی متواتر است.
پاسخ دهید