سلام؛ دلایل شما را بر وجود امام زمان خواندم، امّا سؤال این‌جا است که نقش امام به عنوان خلیفه الله در وقایع بزرگی؛ چون جنگ‌‌های جهانی و کشتار وسیع انسانی و مانند آن چگونه قابل توجیه است؟ از طرفی تمام شواهد نشان از دیدارهای انفرادی با ایشان آن هم اکثراً در ارتباط با مسائل کم اهمیت فردی است که نمی‌تواند شاهد عقلی قابل قبول باشد!

پاسخ اجمالی

با بیان چند نکته امیدواریم بتوانیم پاسخی مناسب برای پرسش مطرح شده بیان کنیم.


۱٫
سه نوع تکلیف برای سه گروه وجود دارد.


الف. تکلیف برای خدا که در علم کلام تعبیر به وجوب لطف بر خداوند می‌کنند، زمانی که خداوند حکیم انسان را آفرید لطفش اقتضا می‌کند که اسباب هدایت او را نیز با وی همراه کند و از جمله آن اسباب ارسال رسولان و هدایت‌گرانی است که باید برایشان بفرستد.


ب. تکلیفی که شامل رسول و هادی است؛ به این معنا که در مقابل مسئولیت و تکلیف نباید شانه خالی کند.


ج. تکلیفی که شامل مردم است که پس از دو مرحله پیشین این مردم هستند که باید آنان را به عنوان هادی و رهبر بپذیرند که در غیر این صورت باید پذیرای آثار و پیامدهای ناشی از آن باشند، همچنان‌که بسیاری از پیامبران و امامان به دلیل کوتاهی مردم خانه نشین شده و این مسئولیت از آنان برداشته شد.


در مورد امام عصر(ع) نیز این مردم هستند که باید آمادگی برای ظهور حضرتشان را پیدا کنند و اگر مردم به دلیل سرگرمی به دنیا و غفلت یا هر دلیل دیگری سرگرم زندگی دنیایشان شدند و از دین و رهبران دینی غافل شدند، مسئولیتش ربطی به رهبر دینی ندارد.   


۲٫
با یک پاسخ نقضی در روشن‌تر شدن موضوع تلاش می‌کنیم، از کسانی اسلام و قرآن را قبول داشته اما با این وجود، دغدغه این پرسش را دارند می‌پرسیم: موضع‌گیری حضرت خضر(ع) در مقابل کشتار بنی اسرائیل توسط فرعونیان چه بوده است؛ و چرا ایشان خود را تنها درگیر برخی مسائل جزئی چون خراب کردن یک دیوار و کشتن یک بچه و سوراخ کردن یک کشتی کرده است؟!


۳٫
نتیجه این‌که به یک معنا غیبت امام زمان(ع)، یعنی نقش نداشتن مستقیم و عدم دخالت در امور ظاهری تا این‌که مردم خودشان تصمیم بگیرند و خودشان عمل کنند تا زمانی که خداوند مصلحت ببیند و آن حضرت را از پرده غیبت آشکار کند.

 

 

منبع:اسلام کوئست