یکی از شاگردان امام جعفر صادق (علیه السّلام) جناب محمّد بن مسلم است، از زبده‌ترین شاگردان حضرت امام جعفر صادق (علیه السّلام) است، خیلی فرد بزرگی است. او به جایی مثل قهوه‌خانه می‌رفت و آن‌جا می‌نشست، اراذل و اوباش و افراد بی‌مبالات اطراف او جمع می‌شدند. آمدند خدمت حضرت شکایت کردند، گفتند: با این‌که مقام علمی او در پیشگاه شما بالا است و از نظر معنوی جزء مقرّبان شما است، ولی با همه‌ی اشخاص نشست و برخاست دارد، می‌رود در قهوه‌خانه‌ها می‌نشیند و افراد بی‌مبالات دور او جمع می‌شوند.

حضرت پاسخی نگفتند، ولی برای این‌که در عمل نشان بدهند این‌هایی که شما بی‌مبالات می‌دانید روز مبادا گذشت‌هایی دارند که شما ندارید، چند روز بعد آن‌هایی را که ایراد می‌گرفتند احضار کرد. فرمود: فلان مبلغ پول لازم داریم، بروید جمع کنید و بیاورید. هر کدام از آن‌ها چیزی گفت، یکی گفت بازار راکد است، دیگری گفت وضع خراب است، دیگری گفت امسال خشکسالی بوده است. دید همه دارند بهانه می‌آورند، چه بسا هم راست می‌گفتند، به امام دروغ نمی‌گفتند. حضرت محمّد بن مسلم را صدا زدند، فرمودند: برو و در میان آن‌ها بگو امام جعفر صادق این مقدار پول را لازم دارد. همین که شنیدند امام جعفر صادق (علیه السّلام) پول می‌خواهد رفتند زینت آلات زنان خود را آوردند، النگوها را آوردند، گوشواره‌ها را آوردند. حضرت فرمودند: همان‌هایی که شما می‌گویید انسان‌های درستی نیستند، کدام یک از شما مثل این‌ها هستید؟ «عَسى‏ أَنْ یَکُونُوا خَیْراً مِنْهُمْ».[۱] شما به وضع ظاهر خود، به فخرفروشی خود، به ژست و ادا و اطوار خود خیلی می‌بالید، در بین همین افراد لااوبالی ، بین همین‌هایی که خیلی تقیّدات ندارند، ارزش‌های باطنی وجود دارد که در امتحانات خود را نشان می‌دهد.

 


[۱]– سوره‌ی حجرات، آیه ۱۱٫