امام را خدا امام قرار داده است، «إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً»،[۱] «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّهً»،[۲] پس یک مورد این است که جعل امامت از جانب خدا است. دوم، کار امام چیست؟ «یَهْدُونَ»،[۳] کار امام، هدایت است؛ یعنی امام آمده است که همه‌ی زندگی او فلش باشد. خواب امام برای ما درس است، امام برای خودش نمی‌خوابد، حتّی خواب امام هم فلشی به سوی خدا است. لذا امام خواب ما را ندارد، «تَنَامُ عَیْنِی وَ لَا یَنَامُ قَلْبِی»،[۴] امام در خواب هم قلب عالم است، امام قلب عالم است، اگر قلب تنها برای لحظه‌ای راکد بشود انسان می‌میرد، قلب آدم یک لحظه به خواب برود انسان تمام می‌کند، امام قلب عالم است.

 

وجود نازنین امام زمان ما، قلب عالم امکان است لذا چشم او می‌خوابد ولی قلب او نمی‌خوابد، قلب او بیدار است. (خواب هرگز نکند آن‌که دلش بیدار است) دل او همیشه بیدار است. کار امام، هدایت است، خورد و خوراک او هدایت است، جنگ او هدایت است، صلح او هدایت است، امام مطلقاً کار شخصی ندارد. ما دو شخصیت داریم، یک شخصیت حقیقی داریم و یک شخصیت حقوقی داریم. من آخوند هستم، شخصیت حقوقی من، آخوند بودن من است ولی شخصیت حقیقی من وقتی به خانه می‌روم آخوند بودن نیست، آن‌جا برای خودم زندگی می‌کنم امّا شخصیت خصوصی امام هم شخصیت حقیقی است. او در شخصیت حقیقی خود هم برای مردم هدایت است، امام اصلاً کار شخصی ندارد، همه‌ی کارهای او برای مردم حجّت است، فلش و درسی برای مردم است. لذا کارهای امام مطلقاً حجّیت دارد، کار شخصی و خصوصی او، کار سیاسی او، کار اجتماعی او همه هدایت است. امّا هدایت آن‌ها از جانب خودشان است؟ آیا مثل مجتهد است که می‌نشیند و مشورت می‌کند؟ اجتهاد می‌کند و بعد نظر خود را می‌گوید؟ خیر، «یَهْدُونَ بِأَمْرِنا»،[۵] هدایت امام، کار همیشگی امام است، خلوت و جلوت امام، فریاد و سکوت امام، جنگ و صلح امام، همه هدایت است، همه‌ی این کارها هم «بِأَمْرِنا»، است.


[۱]– سوره‌ی بقره، آیه ۱۲۴٫

[۲]– سوره‌ی انبیاء، آیه ۷۳٫

[۳]– همان.

[۴]-‌ بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج ‏۷۳، ص ۱۸۹٫

[۵]– سوره‌ی انبیاء، آیه ۷۳٫