هنگامى که قرآن به موحدان و حق جویان سفارش مى کند که پیامبر گرامى اسلام را الگوى رفتارى خود قرار دهید «و لکم فى رسول الله اسوه حسنه لمن کان یرجوا الله و الیوم الآخر و ذکر الله کثیراً([۱])» چه جاى تردید است که نه تنها زنان بلکه مردان هم از پاره تن رسول خدا (فاطمه بضعه منى; فاطمه پاره تن من است([۲])) الگو گرفته و اصول کلى رفتارى را از این بانوى بزرگ اسلام فرا بگیرند.
همانطور که نمى توان الگو بودن پیامبر اسلام و سفارش قرآن در این زمینه را مختص به زمان و مکان خاص دانست; الگو بودن سرور زنان جهان (سیده نساء العالمین) را نیز نمى توان محدود به زمانهاى گذشته دانست.
آنچه ایجاد شبهه مى کند این است که خاندان عصمت و طهارت در زمان زندگى مى کردند که شرایط آن با وضع کنونى جهان متفاوت است; روش زندگى آنان قابل انطباق بر زندگانى ما در عصر حاضر نیست.
آنچه این شبهه را برطرف مى کند این است که اصول اخلاق و ارزشهاى انسانى در تمامى زمانها و مکانها یکسان و نا متغیر است. فطرت و سرشت آدمى در همه دورانهاى تاریخ اصول ثابت اخلاقى داشته و پذیرش انسانها را نسبت به آنها نهادینه کرده است.
پایبندى حضرت زهرا علیها السلام به آن اصول و کیفیت برخوردشان با موانع عمل به آنها براى همه انسانها الگو است.
هر روز عمر کوتاه و یأس گونه حضرت زهرا علیها السلام درس چگونه زیستن به بشریت مى دهد. اگر با دقت به زندگى پر بار و با برکت آن حضرت توجه شود و سپس در صدد برآییم که نمونه هایى از آن را در زندگانى خود پیاده کنیم بسیارى از مشکلات جوامع ما و خصوصاً خانواده ها حل خواهد شد.
آیا در تمامى زمانهاو مکانها نمى توان از این سخن على (ع) در مورد همسر مهربانش حضرت (زهرا علیها السلام) بهره گرفت و آن را چراغ پر فروزى براى زندگى مان قرار دهیم; آنجا که مى فرماید: «هیچ گاه فاطمه از من نرنجید و او نیز هرگز مرا نرنجاند; او را به هیچ کارى مجبور نکردم و او نیز مرا آزرده نساخت; در هیچ امرى قدمى بر خلاف میل باطنى من بر نداشت و هر گاه به رخسارش نظاره مى کردم تمام غصه هایم برطرف مى شد و دردهایم را فراموش مى کردم([۳])» و بدین جهت است که فراق از دست دادن حضرت زهرا (علیها السلام)، شیر مردان و حماسه ساز جنگ هاى صدر اسلام را به لرزه در مى آورد.
روزى فاطمه علیها السلام به على (ع) گفت: هنگام فراق، نزدیک شده است، سخنانى دارم که مى خواهم با تو بگویم.
على علیه السلام فرمود: آنچه دلت مى خواهد بگو، على (ع) بر بالین فاطمه علیها السلام نشست و دستور داد کسى داخل اتاق نباشد.
دخت پیامبر (ص) این گونه آغاز کرد:
اى پسر عم! از شروع زندگى ام با تو در هیچ امرى مخالفت تو را نکردم، و هرگز از من دروغ و خیانت، سر نزد.
على (ع) در حالى که او را تصدیق مى کرد، گفت:
تو با تقواتر و متواضع تر از آن هستى که من تو را بر چنین امرى سرزنش کنم. آه چقدر جدایى و دورى از تو بر من دشوار خواهد بود. مصیبت پیامبر (ص) برایم زنده شد. از دست دادن تو براى من بسیار سخت و ناگوار است. از این ماتم به خداى خود پناه مى برم و دل به او مى سپارم. مصیبت فراق تو آن قدر تلخ و سنگین است که تحمل آن براى على (ع) مشکل و طاقت فرساست. مصیبتى که هیچ چیزى نمى تواند آن را جبران کند; این دردى است که درمان براى او نمى بینم.
سپس على (ع) سر فاطمه علیها السلام را به سینه چسباند و با هم گریستند([۴]). گریه فاطمه براى تنهایى على و اشک على براى از دست دادن یار و حامى وفادار خود بود.
این نمونه اى از الگوى همسر دارى و رفتار با همسر بود.
در هر زمینه اى از رفتارهاى شخصى، خانوادگى، اجتماعى، سیاسى، اقتصادى و… مى توان از عمر با برکت حضرت زهرا علیها السلام الگو گرفت. با ملاحظه دو نمونه تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل:
۱ – رازدارى:

ادب و احترام زن به همسر خود، اقتضا مى کند که نه تنها از طرح و بزرگ جلوه دادن کمبودهاى خانه، خود دارى کند، بلکه در حد امکان، کاستیها را نادیده گرفته، آنها را کوچک شمارد. هنگامى که اظهار ناراحتى، نتیجه اى جز رنجش شوهر ندارد، زن نباید کلامى در این رابطه با او بگوید.
روزى فاطمه علیها السلام به حضور پدرش رسید، در حالى که آثار ضعف و گرسنگى از چهره زهرا علیها السلام نمایان بود. رسول خدا (ص) وقتى این حالت را مشاهده کرد، دستهایش را به سوى آسمان، بلند نموده و گفت: خدایا گرسنگى فرزندم را به سیرى تبدیل کن و وضع او را سامان بده([۵]).
پیامبر اکرم (ص) بدون اینکه زهرا (س) سخنى به او بگوید، از ضعف و گرسنگى او با خبر مى شود که این خود، یکى از نمونه هاى پایبندى به اساس و اسرار خانواده است.

۲ – توجه به نیازهاى فرزند:
بارها در تاریخ خوانده ایم که فاطمه (س) شکم فرزندان را به قیمت گرسنگى خود، سیر مى کرد. عطوفت و مهر مادرى در حضرت زهرا (س) بقدرى بود که در لحظات پایانى عمر خود، سخت نگران حال فرزندانش بود. شاید بیشترین نگرانى آن حضرت براى محرومیت آنها از مادر بود، زیرا او مى دانست که پس از شهادتش، هیچ کس نمى تواند مهر و محبت مادرى را نسبت به آنها داشته باشد.
فاطمه (س) براى اینکه فرزندانش از این نعمت بزرگ یعنى محبت مادرانه، کاملا محروم نمانند، به حضرت على (ع) پیشنهاد کرد و از ایشان خواست که پس از او، کسى را به همسرى انتخاب کند، که بتواند از عهده این مهم برآید([۶]).
حضرت زهرا به بازى با بچه ها توجه کافى مبذول مى داشتند و همین امر، موجب شادابى و نشاط روز افزون آنها مى شد. ایشان به این نکته نیز توجه داشتند که در بازى، نوع الفاظ و حرکات مادر، سرمشق کودک، قرار مى گیرد; بنابراین باید از کلمات و جملات مناسبى استفاده کرد. علاوه بر این باید در قالب بازى و شوخى شخصیت کودک را تقویت نمود، او را به داشتن مفاخر و ارزشهاى اکتسابى تحریک و تهییج کرد.
نقل شده است که حضرت زهرا (س) با فرزندش امام حسن مجتبى (ع) بازى مى کرد و او را بالا مى انداخت و مى فرمود:
الشبه أباک یا حسن *** و اخلع عن الحق الوسن
و اعبد إلهاذا منن *** و لا توال ذالإحن
«پسرم حسن، مانند پدرت باش. ریسمان ظلم را از حق بر کن. خداییى را بپرست که صاحب نعمتهاى متعدد است و هیچگاه با صاحبان ظلم و تعدى، دوستى مکن».

همچنین نقل شد است که وقتى فرزندش حسین (ع) را بازى مى داد، این گونه مى فرمود:
أنت شبیه بأبى *** لست شبیهاً بعلى([۷])
«تو به پدر من (پیامبر) شبیهى و به پدرت على شباهت ندارى».

طبق همین نقل، این بین موجب خنده و تبسم حضرت على (ع) مى شد.
از این قطعات تاریخى، استفاده مى شود که حضرت زهرا (س) و حضرت على (ع) علیرغم تمام مشکلات و گرفتاریهاى موجود، در برخورد با کودکان، خود را خوشحال و خندان نشان مى دادند. بدون تردید، فرزندانى که محصول تربیت چنین خانواده هایى هستند از روانى سالم، روحیه اى قوى و نفسى مطمئن برخوردار خواهند بود.
تاریخ نمونه هاى بسیارى از رفتارهاى شایسته و آموزنده حضرت زهرا (س) را بیان کرده است که داستانهاى برخى از آنها را مى توان به عناوین ذیل نام گذارى کرد: ۱ـ عبادت در کودکى. ۲ـ رابطه صمیمانه با مادر. ۳ـ هم راز و هم سنگر بودن با پدر ـ آموزش عفاف و حجاب ـ جهیزیه کم و مناسب ـ تجلى ایثار در شب عروسى ـ ساده زیستى ـ تقسیم کارهاى خانه میان خود و خادمه اش (فضه) ـ اهمیت دادن به همسایه ـ ارج نهادن به شخصیت کودکان ـ برگزارى مسابقه و رقابتهاى سازنده میان فرزندان ـ توجه به حضور و غیاب فرزندان ـ رعایت عدالت در مورد فرزندان.

خلاصه اینکه:

از نخستین روزهاى زندگى تا پایان عمر مى توان از زندگانى زهراى مرضیه علیها السلام الگو گرفت.
کسى نمى گوید که ایشان در استفاده از مدلهاى لباس و یا نوع غذا و یا وسایل زندگى، الگوى مسلمانانند، چرا که این امور جزئى و دائم در حال تغییرند، امورى هستند که تابع شرایط زمان و مکان هستند، بلکه مراد از الگو بودن ایشان ـ همانطور که در ابتدا گفته شد ـ در اصول و شاخصه هاى اخلاقى و ارزشهاى انسانى است.

 

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
۱ – فاطمه س برترین بانوى اسلام، دکتر على قائمى.

۲ – جلوه هاى رفتارى حضرت زهرا س، عذرا انصارى.

۳ – فاطمه زهرا س، اسوه زندگى، محمد تقى مدرسی، مترجم: مهدى عبداللهى.

 

منبع: پرسمان


پاورقی ها:
[۱]- احزاب (۳۳)/۲۱٫

[۲]- پیامبر اکرم (ص).

[۳]- بحار الانوار (بیروت، الوفاء، چاپ دوم، ۱۴۰۳ ق) ج۴۳، ص۱۳۴٫

[۴]- همان، ص۱۹۱٫

[۵]- همان، ص۶۲٫

[۶]- همان، ص۱۷۸٫

[۷]- همان، ص۲۸۶ و ۲۸۷٫