سؤال: پسر من هشت سال دارد؛ او از همان زمان کودکی با خواهر خود که چند سال بزرگتر است بازی میکرد. الآن در مدرسه، در بازی با دوستان خود، خیلی منفعل است؛ یعنی میترسد بقیّه او را تنها بگذارند اصلاً از حقّ خود دفاع نمیکند. چه کنیم؟
جواب:
بچّههایی که در دوران کودکی همبازی ندارند، خصوصاً در سنین چهار تا شش سالگی، ، ممکن است در سنین بالاتر که سنّ ارتباطات اجتماعی است، عقب تر از همسالان خود باشند؛ مثلاً نمیتوانند از خود دفاع کنند و یا گاهی میترسند که دوستان با او قهر و از او دوری کنند.
راهکارها:
الف. افزایش دایره دوستان
یکی از راههایی که برای رفع این مشکل وجود دارد، این است که والدین خارج از فضای مدرسه برای او دوستانی فراهم کنند.
گاهی اوقات ممکن است ما دوستی در کنار او قرار دهیم، ولی همان اتّفاقات دوباره بیفتد، و بترسد که او را از دست بدهد یا با او قهر کند. ولی اگر دایرهی دوستان او بیش از یکی باشد، این واهمه در او کمتر میشود.
ب. ارتباط مداوم و متناوب
پدر و مادر باید در محیطهایی مثل منزل به او فرصت بدهند که بیشتر با دوستان خود ارتباط داشته باشد؛ به عنوان مثال دوست او را دعوت کنند که به منزل بیاید و با هم تکلیفشان را انجام دهند و بعد بازی کنند. ؛ به این ترتیب مشکل او اصلاح میشود.
البتّه باید توجّه داشت که در یک هفته یا دو هفته این مشکل حل نمیشود؛ بلکه نیاز به یک زمان متناوب دارد. همچنین بستگی به روحیات بچّه ها نیز دارد و ممکن است تا چند ماه هم برطرف نشود؛ یعنی بستگی به روحیات فرزند و همبازی او دارد.
ج. استفاده از داستان
راهکار دیگر این است که گاهی اوقات در قالب داستانها و قصّهها می توانیم این نگرانیها را از فرزندمان دور کنیم؛ یعنی ما مهارتهای ارتباطی را میتوانیم در قالب داستان به بچّهها یاد بدهیم. مثلاً به او بگوییم پسری در کلاس با دوستان خود بازی میکرد و یکی از دوستانش با او قهر کرد، او هم خیلی راحت در آن کلاس یک دوست دیگر برای خود انتخاب کرد.
د. پرهیز از رفتارهای منفی
گاهی اوقات ممکن است حسّاسیّتهای والدین این نگرانی را در بچّهها تشدید کند. مثلاً گاهی مادران همین که فرزندشان از مدرسه به خانه میآید فوراً از او می پرسند: امروز دوست پیدا کردی یا نه؟ امروز دوستان تو با تو قهر نکردند؟ این جملات بار منفی دارد و باید از گفتن آنها پرهیز کرد.
گاهی اوقات ممکن است شکل دیگری از رفتارهای والدین منجر به بروز این نگرانی ها در فرزند شود. مثلاً اگر مادری که نگران فرزند خود است، به او بگوید: در مدرسه با بچّههای بازیگوش دوست نشو، زیرا ممکن است یک مرتبه تو را هل بدهند! با گفتن این جملات در حقیقت فرزند خود را از ارتباطات اجتماعی دور میکند؛ در این صورت، فرزندشان ترجیح میدهد که بیشتر در گوشهی حیات تماشاگر باشد تا در جمع دوستان خود قرار بگیرد.
بعضی از مادرها حتّی شاخصههایی از دوست را برای فرزند خود معرّفی میکنند؛ مثلاً به او میگویند: در مدرسه فقط با بچّههایی که درسخوان و آرام هستند دوست شو! مدام اینها را میگویند و ده ها شاخصه برای آنها معرّفی می کنند؛ در حالی که ممکن است با این مشخّصات در کلاس یک نفر هم وجود نداشته باشند.
پاسخ دهید