براى شب قدر و انجام دادن بهترین کارها، چه توصیه عملى دارید؟
یک. توجه به اهمیت شب قدر
خداوند متعال در قرآن مجید، خطاب به رسول گرامى اسلام درباره ماه مبارک رمضان مىفرماید: «ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم؛ ولى تو چه مىدانى که شب قدر چیست؟ در فضیلت شب قدر همین بس که با فضیلتتر از هزار ماه است» و این تشبیه، حاکى از برابرى؛ بلکه برترى یک شب با یک عمر است و خود عدد هزار، نشان از کثرت و مبالغه در عظمت و شأن دارد.
در شب قدر، سرنوشت انسان رقم زده مىشود [۱]و اگر کسى این را بداند، مراقبت بیشترى در استفاده صحیح از این فرصت گرانبها خواهد کرد.
دو. توبه
از بهترین کارها در این شب، توبه است؛ اگرچه توبه همیشه پسندیده است. خداوند متعال با صراحت مىفرماید: «إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ التَّوّابِینَ»[۲] «همانا خداوند توبه کاران را دوست دارد.»
پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله فرمود: «آدمیان خطا مىکنند و بهترین خطاکاران توبه کنندگاناند.»[۳]
شهید مطهرى درباره ماه مبارک رمضان مىگوید: «به خدا قسم! یک روز (ماه رمضان) یک روز است، یک ساعتش یک ساعت است. یک شب را اگر به تأخیر بیندازیم، اشتباه مىکنیم! نگویید فردا شب، شب بیست و سوم ماه رمضان است. یکى از شبهاى قدر است و براى توبه بهتر است! نه، همین امشب از فردا شب، بهتر است. همین ساعت از یک ساعت بعد بهتر است. هر لحظه از لحظه بعدش بهتر است. عبادت بدون توبه قبول نیست، اول باید توبه کرد. گفت: شست و شویى کن و آن گه به خرابات خرام».
توبه مراحلى و منازلى دارد و اولین قدم آن، «پشیمانى از کارهاى نادرست گذشته» است؛ به طورى که نخواهد به آن راه برگردد و از اینکه رفتارهاى گذشته را تکرار کند، تنفر داشته باشد.
حضرت حق مىفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللّهِ تَوْبَهً نَصُوحاً»[۴] توبه نصوح؛ یعنى، توبهاى بدون بازگشت به گذشته.
سه. دعا
بندهاى که از بیراهه به راه و از گمراهى به نور راه یافته و به منزل یار رسیده است؛ شایسته است که او را صدا بزند و با او ارتباط برقرار کند. «دعا» ارتباط با خداوند است و ذکرها و تسبیحات و مناجاتها شرح حال نیازمندِ درگاه خدا و شیفته گفت و گو با پروردگار است. دعا اگر بیان حال نباشد، دعا نیست.[۵]
زندگى به گونهاى است که خواه ناخواه، توجّه انسان را به امور مادى جلب مىکند؛ امّا انسان براى تقرّب به خدا آفریده شده است و باید از تمام جوانب زندگى، براى نیل به این مقصود بهره گیرد. یکى از بهترین راهها براى این منظور، آن است که هر روز، لحظاتى از عمر خود را صرف توجّه خالص به بارگاه الهى کند.
«حقیقت دعا»، توجه به بارگاه حضرت معبود است و براى مؤمنان نوعى معراج روحى و معنوى به حساب مىآید. دعا تنها بر زبان آوردن پارهاى کلمات نیست. حقیقت و روح دعا، توجّه قلبى انسان به خداوند توانا و مهربان است و کارآیى این توجه، به میزان معرفت و محبت انسان به خداوند بستگى دارد.
حقیقت دعا، چیزى جز عبادت نیست و حتى به دلیل توجّه بیشتر به خداوند در آن، شاید بر بسیارى از اعمال دیگر ترجیح داشته باشد. در روایتى از پیامبر صلىاللهعلیهوآلهنقل شده است: «الدُّعاءُ مُخُّ الْعِبادَهِ»[۶] ؛ «دعا به منزله مغز عبادت است».
کسى که دست خویش را به درگاه الهى بالا مىبرد، پیشانى بر خاک مىساید، اشک از دیدگان سرازیر مىکند، با دعاى خود از او حاجت مىخواهد، نهایت شکستگى و عجز خود را نشان مىدهد و در واقع، اعتراف به بندگى و اعلام تسلیم در برابر اراده و فرمان خداوند است.
پس حقیقت دعا چیزى جز عبادت نیست؛ بلکه بالاترین عبادت و به تعبیر حدیث شریف «مغز» تمام عبادات است.
چهار. استغفار
حداقل یکصد استغفار در شبهاى قدر وارد شده است.[۷]
پنج. تلاوت قرآن
از آنجایى که شب قدر، شب نزول قرآن است، بهترین عهدنامه با پروردگار، تلاوت قرآن کریم است. از این رو خواندن با تأمل و تدبر در همه اوقات ـ به خصوص چنین شبهایى ـ بسیار مناسب است.
خداوند در قرآن کریم مىفرماید: «فَاقْرَءوُا ما تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ»[۸] «هر چه از قرآن میسر مىشود، بخوانید».
شش. شب زنده دارى
تمام این برکات و فیضها، در پرتو شب زندهدارى و احیاى شب قدر، قابل دستیابى است؛ به ویژه اگر در مسجد به میزبانى خدا و در میان دیگر بندگان پاک خداوند انجام گیرد.
امام باقر علیهالسلام فرمود: «هر که در شب قدر احیا کند، گناهانش آمرزیده مىشود؛ اگر چه به عدد ستارگان آسمان باشد.[۹] [۱۰]
هفتم. معرفت یابى و خودشناسى
پس از غنیمت شمردن فرصتها و بازنگرى در افکار و اعمال خود و عزم جدى بر ترک گناهان و… دلها، آماده شناخت هر چه بیشتر و دریافتهاى شهودى مىگردد. چه اینکه:
یکم. به فرموده امام على علیهالسلام: معرفت، مایه نورانیت دل،[۱۱] باعث رسیدن انسان به مقام رستگارى و مقام قدسی[۱۲] و دلیل بر فضیلت انسان[۱۳] است و اولین و مهمترین رکن ایمان، شناخت خداوند است.[۱۴]
دوم. در بین معارف، والاترین آنها، شناخت خداوند سبحان است.[۱۵]
سوم. شناخت حقیقى خدا، انسان را به مقام شامخ خلافت الهى نایل مىکند؛ آن چنان که مظهر اسماى او مىگردد.
البته خودشناسى، مقدمه چنین معرفتى است «من عرف نفسه فقد عرف ربّه[۱۶] و اگر کسى خودش را نشناسد ـ که از کجا آمده و براى چه آمده است و به کجا خواهد رفت ـ چگونه ممکن است خدا را بشناسد.[۱۷]
در بعضى از روایات آمده است: «خودشناسى، سودمندترین معارف است[۱۸] این بدان جهت است که شخص مراقب خود خواهد بود و زندگى خود را بر مبناى صحیحى استوار و براى نیل به سعادت بزرگ برنامهریزى خواهد کرد.
نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها
نویسنده:گروه مؤلفان
[۱] – بر اساس آیات ۱ـ۵ سوره «قدر» و آیه ۳ «دخان» و نیز روایات متعدد.
[۲] – بقره ۲، آیه ۲۲۲٫
[۳] – میزان الحکمه، ج ۲، ص ۶۳۷، ح ۲۱۲۰٫
[۴] – تحریم ۶۶، آیه ۸٫
[۵] – براى آگاهى بیشتر ر.ک: محمدتقى، مصباح یزدى، بر درگاه دوست، صص ۱۸ـ۲۲٫
[۶] – محمد باقر مجلسى، بحارالانوار، ج ۹۳، باب ۱۴، ص ۳۰۰، روایت ۳۷٫
[۷] – مستدرک الوسائل، ج ۷، ص ۴۷۴٫
[۸] – مزمل ۷۳، آیه ۲۰٫
[۹] – وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۴۶۴٫
[۱۰] – در رابطه با اعمال شبهاى قدر به کتاب شریف مفاتیح الجنان مراجعه کنید.
[۱۱] – «المعرفه نور القلب»: غرر الحکم.
[۱۲] – «المعرفه الفوز بالقدس»: غرر الحکم.
[۱۳] – «المعرفه برهان الفضل»: غرر الحکم.
[۱۴] – «الایمان معرفه بالقلب»: غررالحکم. «افضلکم ایماناً افضلکم معرفه»: بحارالانوار، ج ۳، ص ۱۴٫
[۱۵] – على علیهالسلام: «معرفه اللّه سبحانه اعلى المعارف»: غرر الحکم. «جاء رجل الى رسول اللّه صلىاللهعلیهوآله قال: ما رأس العلم؟ قال: معرفه اللّه حق معرفته. قال: و ما حقّ معرفته؟ قال: أن تعرفه بلا مثل و لا شبه و تعرفه الها واحداً خالقاً قادراً، اولاً و آخراً، و ظاهراً و باطناً، لاکفوله، و لا مثل له، فذاک معرفه اللّه حقّ معرفته»: بحارالانوار، ج ۳، ص ۱۴٫
[۱۶] – غررالحکم.
[۱۷] – «عجبت لمن یجهل نفسه کیف یعرف ربّه»: غررالحکم.
[۱۸] – «معرفه النفس انفع المعارف»: غررالحکم.
پاسخ دهید