آدمى موجودى اجتماعى و نیازمند ارتباط با دیگران است؛ خجالت و کم‏رویى، آفتى است که آدمى را از کاروان رو به تعالى و ترقّى باز مى‏دارد؛ به قابلیت‏هاى نهفته فرصت بروز نمى‏دهد و توان‏ها و استعدادها را سرکوب و نابود مى‏سازد.

از دیدگاه روان شناختى، کم‏رویى توجهى غیرعادى و اضطراب آلود به خویشتن است که در یک یا چند موقعیت اجتماعى، تجلّى مى‏کند و فرد را در انواع تنش‏هاى روانى، شرایط نامناسب عاطفى و شناختى و نابسامانى‏هاى جسمى و زیستى فرو مى‏برد و موجب بروز رفتارهاى خام و نسنجیده و واکنش‏هاى نامناسب مى‏گردد. این پدیده، با توجّه به ضعف و شدتش، انواع پیامدهاى زیستى و روانى و شناختى؛ – مانند تشدید ضربان قلب، تغییر رنگ چهره، اختلال در تنفس، لرزش بدن و دستان، تغییر فرکانس صدا، لکنت زبان، خشکى دهان، انزواطلبى، عدم پذیرش، فرار از فعالیت‏ها، عدم دفاع از خود، افت شخصیت، رکود علمى، مشکل دوست‏یابى و حتّى جهالت و نادانى – به دنبال مى‏آورد.

بنابراین خجالت، افزون بر اینکه انسان را از فعالیت‏هاى فردى باز مى‏دارد و  زندگى شخصى را فلج مى‏کند، زمینه فعالیت‏هاى اجتماعى را نیز نابود مى‏سازد و اندک اندک، سلامت جسم و بهداشت روان را در معرض تهدید قرار مى‏دهد. همان‏گونه که به درستى تشخیص داده و اقدام کرده‏اید، با تصمیمى جدّى و همتى بلند، به مبارزه با خجالت و کمرویى بپردازید. تصمیم جدى بگیرید و با تکیه بر توانمندى واقعى خود، توان خدا دادى و استعداد نهفته وجودتان را هر چه زودتر، از چنگال غول خیالىِ عجز و بى‏کفایتى رهایى بخشید.

همان گونه که مى‏دانید وگاه تجربه کرده‏اید، خجالت و کمرویی، هرگز با ناتوانى برابر نیست. خجالتی بودن به معناى ناتوان شمردن خویش است، نه ناتوان بودن.

از سوى دیگر، بیشتر صاحب نظران معتقدند: خجالت خصلتى ژنتیکى نیست تا خود را مقهور آن بدانید و در برابرش تسلیم شوید! این پدیده محصول شناخت نادرست خود و دیگران و سازش نایافتگى‏هاى اجتماعى و حتّى رفتارهاى غلط آموخته شده است. بى‏گمان با شناخت توانمندى‏هاى خود، برخى عوامل مؤثر در بروز آنها و رعایت دقیق و مستمر و کامل راه‏کارهاى ارائه شده، مى‏توان به مطلوب‏ترین سطح سازش یافتگى اجتماعى و مؤثرترین شکل ارتباط با دیگران دست یافت. فقط کافى است به توانایى‏تان ایمان داشته باشید. توانایى‏هاى خود را در فعالیت‏هاى گذشته مرور کنید و موفقیت‏هاى هر چند ساده خویش را برشمرید. از آنجا که عوامل بروز خجالت و کم‏رویى، در نوعى شناخت غلط از خویشتن ریشه دارد، کافى است به شناختى صحیح و واقع‏بینانه از خود دست یابید تا این سدّ تعالى و ترقّى را پشت سر گذارید. به عبارت دیگر باید خودپنداره‏اى که از خود دارید را اصلاح کنید.

بر این اساس، به عنوان یک راه‏کار کلى، خوب است از بعضى عوامل مؤثر در بروز خجالت آگاه شوید تا با حذف آنها به مطلوب دست یابید. تربیت غلط خانوادگى، آلوده ساختن محیط خانه و فضاى ذهن خویش به حالت‏هاى رعب، وحشت، تهدید، ترس، دلواپسى، مراقبت‏هاى شدید و افراطى از رفتارها و اعمال خود، مقایسه خود با دیگران، خود بزرگ‏بینى و خود کوچک‏بینى افراط گونه و عدم آگاهى از مهارت‏هاى اجتماعى، احساس تنهایى و ترس از طرد و مسخره شدن و مقبول واقع نشدن بخشى از عوامل کمرویى است.

روشن است هر که در فضاى آلوده بدین عوامل، به سر برد، با نوعى احساس شرم، ترس، دلهره، گنه‏کارى، بى‏عرضگى و حقارت رشد مى‏کند. در نتیجه همیشه خود را فردى ضعیف مى‏بیند و جرأت هیچ اقدامى‏در خویش نمى‏یابد! این فرد حتّى از قضاوت دیگران درباره اعمال و رفتارش مى‏پرهیزد؛ خود را از انظار دیگران مخفى نگه مى‏دارد و از انجام دادن عملى که مورد مشاهده و ارزیابى دیگران قرار مى‏گیرد، اجتناب مى‏ورزد.

بى‏تردید با شناخت عوامل مؤثر در بروز خجالت و حذف آنها از صحنه زندگى و فضاى ذهن خویش گام‏هاى مؤثرى مى‏توان براى درمان آن بردارید. سپس به راهکارهاى زیر عمل کنید تا هر چه زودتر از چنگال مخوف کمرویى نجات پیدا کنید.

 

 

راهکارهاى عملى

بر اساس شناختى که از علل بروز خجالت دارید، هرگز نباید درمان آن را در داروخانه‏ها و لابه لاى اقدامات پزشکى و آرام‏بخش‏ها و تقویت‏کننده‏ها جست و جو کنید. اساس درمان بر تغییرات شناختى و اصلاح رفتارى و از یاد بردن رفتارهاى مبتنى بر خود کم‏بینى استوار است و از روش‏هاى شناخت درمانى و تغییر در باورها و نظام ارزشى و افزایش مهارت‏هاى اجتماعى و توانایى ‏هاى شغلى و  حرفه‏اى و تحصیلى پیروى مى‏کند. بر این اساس چند روش عملى ذکر مى‏شود؛ امید است مفید و در راه نیل به هدف مؤثر باشد:

 

الف. ایجاد تغییر و اصلاح در شناخت خود از خویشتن:

باید شناخت خود از توانایى‏ها، استعدادها، ویژگى‏هاى شخصیتى خویش را اصلاح کنید و با واقعیت تطبیق دهید. پس:

۱ – در برابر آینه ایستاده، جلوه‏هاى رفتارى خوشایند، حالات بدنى و برداشت‏هاى مثبتى که از وضعیت ظاهرى خود دارید، یادداشت کنید و روزى چند بار با صداى بلند بخوانید، مانند این جمله: «من خوش قامت هستم» و…  .

۲ – فهرستى از ده لغت یا عبارت – که بیانگر ویژگى‏هاى مثبت شخصیت شما است – تهیه کنید و روزى چند بار آنها را در قالب جمله کاملى بخوانید ؛ مثلاً بگویید: «من باهوش هستم» و…  .

۳ – خاطرات و تجارب جالب خود را براى دوستان صمیمى تعریف کنید.

۴ – هرگز به اندیشه و شناخت‏هاى آزار دهنده (مانند احساس حقارت، ناتوانى، بى‏کفایتى، شرمندگى و…) اجازه ندهید فضاى ذهن شما را اشغال کند. به محض ورود این افکار، ذهنیت‏هاى مطلوب و ویژگى‏هاى مثبت خود را با صداى بلند تکرار کنید.

۵ – هرگز تصور کمرو بودن را به ذهن خود راه ندهید و واژه‏ها و عبارت‏هایى چون: «من خجالتى هستم»، «من کمرو هستم» و «من جرأت بیان ندارم» را به زبان نیاورید، بلکه جرأت و شهامت را به خود تلقین کنید، و با صداى بلند در طول روز، چندین نوبت بگویید: من شهامت بیان این سخن، عمل و فعالیت را دارم. اجازه ندهید خاطره شکست‏هاى قبلى به اندیشه شما راه یابد. موفقیت‏هاى گذشته را به خاطر آورید.

۶ – شناخت خود از جنس مخالف را تصحیح کنید. او نیز شخصى مانند شما و همه  انسان‏هاى دیگر است. البته رعایت حیا و عفت در مقابل نامحرم امرى مطلوب و شایسته است و هیچ‏گاه شرم و حیا، در مقابل نامحرم را مساوى با کم‏رویى و خجالت نگیرید.

 

 

ب. اصلاح رفتار و تغییرات رفتارى

بکوشید در جهت مخالف کمرویى رفتار کنید؛ پس:

۱ – هرگز خود را سرزنش نکنید.

۲ – بر اساس شناختى که از خود دارید، براى خویش هدفى در نظر بگیرید و براى رسیدن به آن، برنامه‏ریزى کنید براى مثال بر اساس شناخت از خود، ارائه یک گزارش را به عهده بگیرید ؛ براى تهیه و کیفیت ارائه آن، برنامه‏ریزى کنید و با تمرین در خلوت و نیز ارائه آن نزد دوستان صمیمى و گروه‏هاى کوچک، خود را براى ارائه در کلاس آماده سازید.

۳ – هنگام سخن گفتن، خود را گرفتار آداب و رسوم و تکلّف‏هاى بى‏مورد نسازید. ساده، راحت و عارى از هرگونه آداب خاصّ، هدفتان را بیان کنید. در فعّالیّت‏هاى آغازین، خواسته و هدف خود را به صورت یک جمله بنویسید و نوشته را بخوانید.

۴ – پرسش‏ها و مطالب اولیه را کوتاه و مختصر انتخاب کنید.

۵ – ارتباط بصرى با مخاطب را حفظ کنید.

۶ – همیشه سخن را با مقدمه، یا یک کلمه جالب آغاز کنید و از به کارگیرى کلمات پیچیده بپرهیزید. کلمات آغازین باید متدوال و جذاب باشند.

۷ – قبل از سخن گفتن، مطلب مورد نظر را نوشته، در ذهن مرور و تمرین کنید و شکل بیان و مهارت لازم را فراهم آورید.

۸ – هنگام سخن گفتن، به دیگران و قضاوت و حرکات و سکناتشان هرگز توجّه نکنید. گفتارتان را پى‏گیرید و با خونسردى به هدف بیندیشید.

 ۹ – موانع احتمالى و افکار و اعمال مزاحم را شناسایى و ذهن خود را براى مقابله با آن آماده سازید ؛ مثلاً اگر خنده حاضران از ادامه سخن باز مى‏دارد، شما نیز بخندید.

۱۰ – به کار خود پاداش دهید. یک نفس عمیق، به خود آفرین گفتن، یا باز گفتن تفصیلى و با آب و تاب آن براى نزدیکان، مى‏تواند پاداش به شمار آید.

۱۱ – از جزئیات بکاهید و اصل سخن را به صورت خلاصه و گویا بیان کنید.

۱۲ – اجازه سوء استفاده به دیگران ندهید. کافى است به کار خود ادامه داده، در صورت روبه‏رو شدن با واکنش آنان، خود را در مقابل آنان احساس نکنید.

۱۳ – در انجام رفتارهاى اجتماعى کوچک و در محیط‏هاى دیگر – که بیشتر احساس راحتى مى‏کنید – فعال باشید. این کار را از سلام کردن، احوال‏پرسى، جواب سلام دادن، نگاه کردن، تعارف کردن و تعارف شنیدن آغاز کنید و با تمرین به کارهاى بزرگ‏تر و مهم‏تر گسترش دهید.

۱۴ – با افراد فعّال و پر تحرکى که احساس خجالت نمى‏کنند، بیشتر مأنوس باشید و از خجالتى‏ها فاصله بگیرید.

۱۵ – همیشه کلامى براى گفتن و عمل یا هنرى براى ارائه به جمع داشته باشید و آن را ارائه کنید. در جاهایى که کمتر احساس کم‏رویى مى‏کنید و شبیه کلاس است، فعّال‏تر باشید.

۱۶ – توجه داشته باشید تا زمین نخورید، راه رفتن نمى‏آموزید. پس باید نقد دیگران و تمسخر آنها باشد، تا شما مجال رشد بیابید. بنابراین، اگر با عکس العمل دیگران روبه‏رو شدید، یا در فعالیت‏هاى آغازین احساس ناتوانى کردید، از ادامه سخن یا عمل چشم بپوشید ؛ هر چند مى‏توانید آن را ارائه کنید و از این راه، براى ارائه بهتر و کامل‏تر مطالب آماده شوید.

در پایان باید یادآور شد، این مقصود اندک اندک به دست مى‏آید؛ نه با چند جلسه تمرین و خواندن چند جلد کتاب. اجراى پیوسته دستور العمل‏ها،  تکنیک‏ها و رفتارها در رسیدن به هدف سودمند است. موفقیت روز افزون شما جوانان جویاى دانش و دوستدار پاکى آرزوى ما است.