سؤال: فرزند ۷ ساله ای دارم که بازی کردن با اسباب بازی هایش و بازی با کامپیوتر را دوست ندارد و فقط دلش می خواهد با بزرگ ترها بازی کند. لطفاً مرا راهنمایی بفرمایید.
جواب:
درباره ی اسباب بازی مهم ترین نکته این است که اسباب بازی باید برای بچّه ها جذّاب باشد. جذّابیت به این معناست که متناسب با سن و نیاز فرزند ما باشد و او بتواند با آن اسباب بازی، بازی کند؛ در حالی که خیلی از اسباب بازی های موجود، اسباب بازی های مناسبی نیستند؛ مانند: کامپیوتر.
امروزه بسیاری از اسباب بازی های موجود، نمیتوانند به آن حسّ کودکانه ی فرزندان ما پاسخ مثبت بدهند. به طور مثال وقتی یک ماشین شارژی برای فرزندمان میخریم، با اینکه هزینه زیادی برای آن صرف میکنیم و شاید رنگ و لعابی هم داشته باشد و حتّی در نگاه اوّل فرزندمان بگوید: من همین را میخواهم! و اگر برای او نخریم بهانه گیری کند، امّا وقتی آن را برای او تهیّه میکنیم، می بینیم که دو روز با آن بازی میکند و دیگر آن را کنار میگذارد و به دنبال آن نیست.
نیاز کودک به فعّالیت و تحرّک
دلیل آن مسئله این است که ماشین شارژی بزرگ نمیتواند نیاز کودک را برطرف کند. این کودک نیاز به جنب و جوش دارد. در حالی که باید پشت ماشین بنشیند و نهایتاً پایش را روی پدال گاز یک مقدار فشار بدهد. این کار نیاز جنب و جوش او را رفع نمیکند.
لذا وقتی کودک پشت این ماشین شارژی مینشیند، دائماً خودش را تکان میدهد تا شاید تندتر حرکت کند. نیاز این کودک با جنب و جوش رفع می شود. لذا بعد از یک مدّت که می بیند ماشین خیلی آرام حرکت میکند، آن را کنار می گذارد و میگوید: خودم بدوم بهتر است!
بازی، فعّالیتی هدفمند
بازی یک فعّالیت هدفمند فکری یا جسمی است که به صورت فردی یا گروهی انجام میشود و کودک ما از آن لذّت میبرد و این فعّالیت او را اقناع میکند.
به عنوان مثال ما به فرزندمان میگوییم: در این حاشیه ی فرش که مثل یک جادّه ای است و در محیط مربّع شکل یا مستطیل شکل قرار دارد، حرکت کن؛ ولی بچّه ی ما علاقه نشان نمیدهد. در این جا هرچند که این فعّالیت جسمی، فردی و هدفمند است و این ۳ شرط را دارد، ولی شرط چهارم را ندارد؛ یعنی از این بازی لذّت نمیبرد.
بچّه ها از آن چیزهایی لذّت میبرندکه بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. لذا اسباب بازی بچّه ها باید این گونه باشد؛ یعنی وقتی که بچّه ها با آن بازی میکنند، لذّت ببرند. امروزه خیلی از اسباب بازی ها که در اختیار فرزندان ما است، لذّت بخش نیست. لذا میانگین استفاده از اسباب بازی ها در بین بچّه ها خیلی کم است. بچّه ها با بعضی از اسباب بازی ها کم تر از ۵ دقیقه بازی میکنند.
بازی های سنّتی
بازی های سنّتی، بومی و ملّی ما به گونه ای بود که واقعاً نیاز بچّه ها را بر طرف می کرد. مثلاً یک بازی مثل ۷ سنگ، نه تنها هزینه ای نداشت، بلکه هدفمند بود، تمرکز را بالا میبرد، فعّالیت بدنی داشت، به صورت گروهی بازی میشد و بچّه ها از آن لذّت میبردند. لذا گاهی بچّه های گروه چند ساعت می ایستادند و بازی میکردند.
در گذشته ما در مدارس یک بازی انجام میدادیم به نام“زو“؛ که در همه ی زنگ های تفریح بچّه ها میآمدند و همین بازی را انجام میدادند. از اینجا معلوم میشود که از آن لذّت میبردند.
انتخاب بازی های مناسب
اگر گاهی اوقات میبینید که بچّه هایمان با اسباب بازی های خود بازی نمیکنند، بدانید که این اسباب بازی ها برای آن ها لذّت آور نیست؛ لذا شما باید به دنبال وسایل بازی بگردید که هرچند ساده باشد، ولی بچّه ها بتوانند از آن لذّت ببرند و ارتباط خوبی با آن بازی برقرار کنند.
گاهی اوقات والدین بازی های فکری را در اختیار بچّه های خود میگذارند و برای آن هزینه هم میکنند؛ ولی می بینند که مورد علاقه ی فرزندشان نیست. یک مثال در این زمینه، بازی پازل است که بازی جذّابی است و امروزه در دنیا علاقمندان زیادی در سنین نوجوانی و جوانی و حتّی بزرگ سالی دارد که ساعت ها وقت میگذارند تا تکّه های پازل را در کنار هم بگذارند. این بازی تمرکز را افزایش میدهد و ویژگی های دیگری هم دارد. امّا می بینیم که گاهی بچّه های ما، با وجود اینکه در سنین بازی قرار دارند، این بازی را انجام نمیدهند.
توجّه به سنّ کودکان در انتخاب بازی
دلیل آن این است که از اوّل این بازی فکری را به شکل صحیح و روال صحیح در اختیار او قرار نداده اند؛ مثلاً وقتی یک پازل ۲۰ قسمتی در اختیار یک کودک ۳ ساله میگذاریم او نمیتواند آن را مرتّب کند؛ چون هنوز به قدرت تحلیل و تمرکز لازم نرسیده؛ بنابراین از همان اوّل از این پازل بدش میآید. چون آدم ها وقتی کاری را نمی توانند انجام دهند، نسبت به آن دلسرد میشوند و دیگر آن را انجام نمیدهند؛ خصوصاً این حالت در سنین کودکی بیش تر است. از آن طرف، این کودک در سنّی که باید بنشیند و با پازل بازی کند، نیست.
یک اشتباه!
گاهی برخی افراد هنگام تهیّه سیسمونی فرزندان خود، بخشی از این سیسمونی را به اسباب بازی اختصاص میدهند که این کار اشتباه است؛ چرا که تمام اسباب بازی های مورد نیاز کودک را تا دوره ی نوجوانی میخرند و آن ها را درجلوی چشمان کودک میچینند. از موقعی که او راه می افتد، دوست دارد از همه ی این ها استفاده کند؛ ولی هر کدام را که بر میدارد، می بیند که توانایی بازی با آن را ندارد. بعد می بینیم که در کابینت های آشپز خانه به دنبال وسیله مورد علاقه ی خود میگردد؛ زیرا با قابلمه های خانه بهتر می تواند بازی کند.
تداعی کننده ها
در امر تربیت، اصلی وجود دارد به نام“تداعی کننده“؛ به این معنی که انسان وقتی رفتاری را برای اوّلین بار انجام میدهد، اگر برای او خوش آیند باشد، آن را ادامه میدهد؛ ولی اگر آن کار یک نقطه ی منفی در او ایجاد کند، هر دفعه که می خواهد به سمت آن برود، اصطلاحاً دستش به این کار نمی رود و آن را کنار می گذارد. بچّه های ما نیز همین گونه اند. اگر با یک اسباب بازی از اوّل نتواند خوب ارتباط برقرار کند و با آن بازی کند، از آن زده میشود و دیگر با آن بازی نمیکند.
پدر و مادرهایی که خوب نقاشی کشیدن را بلد نیستند، بچّه های آن ها نقّاش های بهتری میشوند. می دانید چرا؟ دلیلش این است که وقتی از همان ابتدا، بچّه قلم و دفترش را نزد مادر می آورد و مادر همه ی هنرش را روی این برگه ی نقّاشی پیاده میکند و یک نقّاشی کامل و زیبا میکشد، کودک سه ساله او که هنوز در مرحله خط خطی کردن است، با دیدن نقّاشی مادر اعتماد به نفس خود را از دست میدهد و دیگر به سراغ نقّاشی نمی رود. چرا؟ چون تداعی کننده ی منفی است.
پیشگیری از دل زدگی
تداعی کننده ها خیلی اهمّیت دارند. باید همیشه سعی کرد که مرحله به مرحله و گام به گام بچّه ها را مناسب با رشدشان در معرض امکانات قرار داد و نباید بیش از حدّ رشد و توانایی بچّه ها، آن ها را در معرض امکانات قرار دهیم؛ چون ممکن است در آن ها دل زدگی ایجاد کند و دیگر علاقه خود را نسبت به بازی کردن، نقّاشی کشیدن و حتی سایر امور مثل حجاب، از دست میدهند. یعنی اگر ما حجاب بچّه ها را زودتر از سنّ مناسب آن، به بچّه ها تحمیل کنیم چون توانایی آن را ندارند همان اوّل حجاب برایشان سخت میشود.
پاسخ دهید