سؤال: یک دختر نه ساله و یک پسر دو ساله دارم. می خواستم ببینم صلاح است که بچّه  ای بی سرپرست را به عنوان بچّه ی سوّم انتخاب کنیم؟ آیا از نظر مسائل شرعی و تربیتی و سن و جنس او، مسئله را برای اطرافیان و فرزندانم که سنّ کمی دارند بیان کنیم؟ نظر اسلام در این رابطه چیست و اگر سوره و یا آیه ای به این مسئله اشاره کرده است لطفاً بیان بفرمایید.

جواب:

در اسلام بحث یتیم نوازی بسیار اهمیّت دارد و در این زمینه آیات و روایات فراوانی هم داریم. حتّی در روایت داریم که اگر کسی یک دست نوازش بر سر یتیم بکشد، چقدر این رفتار ارزشمند است و چقدر مورد رضایت خداوند متعال است. قطعاً از این رفتار، یعنی سرپرستی از یتیمان، می توان به عنوان یک ارزش یاد کرد و ارزش خیلی والایی هم دارد.

آمادگی روحی والدین

نکته ای که در این زمینه خیلی مهم است، این است که آیا ما این بستر و زمینه را می توانیم برای او فراهم کنیم یا نه؟ این بحث ممکن است که یک بحث دنباله دار باشد و به کارشناسی نیاز داشته باشد. امّا اوّلین توصیه ی من به این مادر بزرگوار این است که باید روحیّات ایشان مورد بررسی قرار بگیرد که اصلاً در تربیت فرزندان خود چه طور عمل کرده اند و الان تربیت فرزندان خودشان در چه مرحله ای است.

اهمیّت احساس غریزی

می دانیم که وقتی قرار است فرزندی از بیرون حیطه زندگی پذیرفته شود، والدین حسّ غریزی نسبت به او ندارند و ما معتقد هستیم که غریزه ی پدر و مادری به تربیت بچّه ها خیلی کمک می کند. مثلاً اگر بچّه ی همسایه به خانه ما بیاید، به محض این که یک مقداری سر و صدا کند، تحمّل او را نداریم و به او می گوییم که مادرت با تو کار دارد و یا این که الان مادرت نگران می شود؛ برو به خانه ی خودتان! یعنی چون آن حس غریزی را نسبت به او نداریم، او را تحمّل نمی کنیم و می خواهیم او را از خودمان دور کنیم. در حالی که بچّه ی خودمان را تحمّل می کنیم؛ به حدّی که اگر دقایقی از او خبر نداشته باشیم، سراسیمه به دنبال او می گردیم تا از احوالاتش جویا شویم.

عاقلانه تصمیم بگیریم!

البته گاهی اوقات حسّ انسان دوستی ممکن است شخص را به مرحله ای برساند که بخواهد از شخص دیگر مراقبت کند؛ کما این که امروزه در جامعه ی خودمان هم می بینیم که خیلی از بچّه های بی سرپرست را به عنوان فرزند خوانده می پذیرند و آنها را در محیط خانه ی خودشان و درست مثل فرزند خودشان تربیت می کنند و نگران آنها هستند.

بنابراین باید این روحیّات در آدم وجود داشته باشد، تا بتواند به سراغ چنین کاری برود؛ ولی برخی از افراد با دیدن یک سریال در این زمینه، دچار هیجان و احساسات می شوند و با خود می گویند که من هم می توانم چنین کاری را انجام دهم؛ لذا ممکن است واقعیّت های این جریان را نتوانیم ببینیم. ما همیشه می گوییم که وقتی هیجان بالا رفت، تفکّر عقلانی کاهش پیدا می کند. پس باید عاقلانه تصمیم بگیریم.

از این جهت باید دید که والدین عزیز این روحیّه را دارند و اینکه نسبت به فرزندان خودشان چه گونه اند؟ یعنی اگر تحمّل مادر نسبت به فرزندان خود کم باشد، باید بداند که نسبت به آن فرزند، تحمّلش پایین تر از اینها است. امّا وقتی مادر صبور است و قشنگ دو فرزند خودش را بزرگ می کند و آنها را مدیریّت و تربیت می کند، قطعاً اگر یک فرزند سوّم هم در کنار این بچّه ها قرار بگیرد، در او این توان وجود دارد که آن را هم سرپرستی و مدیریّت و تربیت کند.

هم فکری با شریک زندگی

نکته مهمّ دیگر این است که قطعاً در پرورش یتیم، شریک زندگی انسان نیز نقش مهمّی دارد؛ یعنی اگر این هم فکری و هم حسّی دو نفره وجود داشته باشد، می تواند به اینها کمک کند؛ لذا اگر این مادر بزرگوار با بخش اوّل مشکلی ندارند، یعنی می بینند که روحیّه ی خوبی در او وجود دارد و وقت لازم را هم دارند و هیچ کمبودی از لحاظ وقت ندارند، می توانند موفّق عمل کنند.

داشتن وقت کافی

بعضی از مادرها نمی توانند به فرزندان خودشان هم برسند؛ یعنی وقت کافی ندارند. در این صورت جایی برای فرد سوّم وجود ندارد. ولی اگر مادر می بیند که وقت موسعّی دارد و بچّه های خودش را هم خوب تربیت کرده است، آن وقت با شوهر خود در مورد این موضوع مشورت کند.

حالا ممکن است که یک بحث مربوط به مسائل اقتصادی باشد، و یا بخشی هم مربوط به روحیّات خود مرد باشد. اگر خانم آدم صبوری است، ولی مرد او یک آدم پرخاش گر است، نمی توانند در تربیت شخص دیگری موفّق باشند؛ مثلاً مادر در خانه به بچّه ها می گوید: هر قدر که می خواهید بازی کنید، ولی وقتی بابا آمد آرام باشید، در این صورت این بچّه ها در مقابل پدر نمی توانند آزاد باشند، چه برسد به آزادی فردی غریبه که از پرورشگاه به خانه آمده است. پس مادر باید با همسرشان هم درباره ی این موضوع گفت و گو کنند. آن وقت اگر این دو بزرگوار توانستند با هم بر سر این موضوع به توافق برسند و روحیّاتشان اجازه داد، ما هم مرحله سوم را برایشان مطرح می کنیم.

مشورت با مشاور

مرحله سوّم این است که والدین برای انجام این کار حتماً باید با یک مشاور مشورت کنند؛ چون در این زمینه یک سری ریزه کاری ها وجود دارد که باید مشاور آن ها را تبیین نماید. مثلاً ما نمونه هایی داریم در باب ازدواج های مجدّد، که مثلاً خانمی که طلاق گرفته است و آقایی که خانم خود را طلاق داده است، می خواهند با هم ازدواج کنند و بعد طرف مقابل فرزندی هم دارد. ما به اینها می گوییم که حتماً باید نزد مشاور بروند تا با یک آگاهی و با چشم باز این ازدواج را بپذیرند و احساسات به آن ها غلبه نکند؛ لذا در گام سوّم باید با یک مشاور مشورت کنند که انشاالله بعد از آن تصمیم درستی بگیرند.

پذیرش فرزندان دیگر

مطمئن باشید که اگر زن و شوهر به روی این موضوع اتّفاق نظر داشته باشند، بچّه ها هم این موضوع را می پذیرند و اتّفاقا بچّه ها هر چقدر سنّ پایین تری داشته باشند، این موضوع را بهتر می پذیرند؛ یعنی من می خواهم به این مادر بزرگوار بگویم که پسر کوچک ایشان بهتر از دختر نه ساله با این اتّفاق کنار می آید؛ ولی هر چه سنّ بچّه ها بالاتر برود، ممکن است که پذیرش این موضوع برای آنها دشوارتر باشد. حتّی معمولاً بچّه هایی که در سنّین نوجوانی خدا به آنها خواهر و برادر کوچکی می دهد، با او ناسزگاری بیشتری دارند؛ خصوصاً زمانی که این بچّه ها یکی دو ساله می شوند و حرکت و جنب و جوش دارند، می بینیم که با هم به اختلاف می خورند. لذا اتّفاقاً در این سنین پایین پذیرش بچّه ها راحت تر است.

حرمت امام زاده دست متولّی است!

امّا اطرافیان چه طور؟ به قول معروف: حرمت امام زاده دست متولّی است! یعنی همین که این پدر و مادر این فرزند را خوب بپذیرند و به او احترام بگذارند، مطمئن باشید که اطرافیان هم نمی توانند اعتراضی نسبت به این موضوع داشته باشند و حتّی گاهی هم ممکن است که این کار را به عنوان یک الگو و حرکت مثبت در خانواده تلقّی کنند، و عرض کردم که مهم، آن توافق پدر و مادر است.

کمک و سرپرستی مالی

حال اگر خانواده بعد از این موضوع، به این نتیجه رسیدند که نمی توانند این کار را انجام دهند، راه های دیگری هم درپیشروی آن ها وجود دارد. امروزه سیستم های خوبی در جامعه اسلامی ما وجود دارد؛ از جمله کمیته ی امداد امام خمینی رحمه الله علیه که پدر و مادرها می توانند به واسطه ی آن، فرزندانی را به فرزند خواندگی بپذیرند، ولی آنها را وارد خانه خودشان نکنند و تنها هزینه این ایتام را بپردازند که خود این هم کار بزرگی است. در واقع اگر ما می بینیم که فضا در خانه برایشان فراهم نمی شود، می توانیم به او کمک مالی کنیم؛ حتّی اخیراً این زمینه فراهم شده است که والدین بتوانند فرزندانی را که تحت پوشش گرفته اند ببینند و ابراز عاطفه هم داشته باشند.