معنای «ثار الله» چیست؟ آیا اطلاق این کلمه به امام حسین (علیه السّلام)، ریشه قرآنی و روایی دارد؟
«ثار» از ریشه «ثَأر» و «ثُؤره» به معنای انتقام و خونخواهی و نیز به معنای خون آمده است.[۱]
برای «ثار الله» معانی و وجوه مختلفی ذکر شده که هر یک تفسیر خاص خود را میطلبد. در مجموع به این معنا است که: خداوند، ولیّ دم آن حضرت است و خود او خون آن بزرگوار را از دشمنانش طلب میکند؛ چرا که ریختن خون سیّد الشّهداء در کربلا، تجاوز به حریم و حرمت الهی و طرف شدن با خداوند است. به طور کلّی از آن جهت که اهل بیت (علیهم السّلام) «آل الله» هستند، شهادت این امامان، ریخته شدن خونِ متعلّق به خداوند است.[۲]
اگرچه این واژه در قرآن نیامده است؛ لیکن میتوان آن را با آیات قرآنی اینگونه توجیه نمود. خداوند میفرماید: «مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِیِّهِ سُلْطاناً»؛[۳] «آن کس که مظلوم کشته شده، برای ولیاش سلطه (و حقّ قصاص) قرار دادیم».
هر کسی (صرف نظر از مسلک و مذهبش)، اگر مظلومانه کشته شود، اولیای دم او، حق خونخواهی دارند و از آنجا که اهل بیت (علیهم السّلام)- به ویژه امام حسین (علیه السّلام)- مظلومانه و در راه ایمان و حق و خداوند کشته شدهاند و جان به جان آفرین تسلیم کردهاند، در واقع «ولیّ دم» و خونخواه آنان، خود خداوند است.
بنابراین «ثار الله» به این معنا است که خون بهای امام حسین (علیه السّلام)، متعلّق به خدا است و او کسی است که خون بهای امام حسین (علیه السّلام) را خواهد گرفت. این واژه حاکی از شدّت همبستگی و پیوند سیّد الشّهداء (علیه السّلام) با خداوند است که شهادتش همچون ریخته شدن خونی از قبیله خدا میماند که جز با انتقامگیری و خونخواهی خدا، تقاص نخواهد شد.[۴]
۱ – اگر «ثار» به معنای خون باشد، قطعاً مراد از «ثار الله» معنای حقیقی نیست؛ بلکه یک نوع تشبیه، کنایه و مجاز است. چون مسلّم است که خدا موجودی مادی نیست تا دارای جسم و خون باشد؛ پس این تعبیر از باب تشبیه معقول به محسوس است؛ یعنی، همانگونه که نقش خون در بدن آدمی نقش حیاتی است، وجود مقدّس امام حسین (علیه السّلام) نسبت به دین خدا چنین نقش دارد و احیای اسلام با نهضت عاشورا بوده است.
۲ – شاید بتوان در این باره با نگاه عرفانی مستند به روایات نیز به نتیجهای نورانی دست یافت. از امام علی (علیه السّلام) نیز به «اسد الله الغالب» و «ید الله» تعبیر شده است و در حدیث «قرب نوافل» از پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) روایت شده است که خداوند فرمود:
«مَا تَحَبَّبَ إِلَیَّ عَبْدِی بِشَیْءٍ أَحَبَّ إِلَیَّ مِمَّا افْتَرَضْتُهُ عَلَیْهِ وَ إِنَّهُ لَیَتَحَبَّبُ إِلَیَّ بِالنَّافِلَهِ حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ کُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِی یَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِی یُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِی یَنْطِقُ بِهِ وَ یَدَهُ الَّتِی یَبْطِشُ بِهَا وَ رِجْلَهُ الَّتِی یَمْشِی بِهَا إِذَا دَعَانِی أَجَبْتُهُ وَ إِذَا سَأَلَنِی أَعْطَیْتُهُ»؛[۵] «بنده من به چیزی دوست داشتنیتر از واجبات، نزد من اظهار دوستی نمیکند و همانا او با نوافل نیز به سوی من اظهار دوستی میکند. آنگاه که او را دوست بدارم گوش او میشوم که با آن میشنود و دیدهی او میشوم که با آن میبیند و زبان او میشوم که با آن سخن میگوید و دست او میشوم که با آن ضربه میزند و پای او میشوم که با آن راه میرود. اگر به درگاه من دعا کند، او را دوست خواهم داشت و اگر از من درخواست کند به او عطا میکنم».
از این روایت به خوبی آشکار میشود که اولیای خداوند، «خلیفه» او بر روی زمین و مظهر افعال الهیاند. خداوند جسم نیست، امّا آنچه را که اراده میکند انجام بدهد، از طریق دست اولیای خود به ظهور میرساند و کمکی را که میخواهد به سوی بندهای بفرستد، با پای اولیای خود میرساند. و خونی را که میخواهد از سوی خود برای احیای دین خودش ریخته شود، از طریق شهادت اولیای خودش ظاهر میسازد. از این رو همانطور که دست امام علی (علیه السّلام) دست قدرت خدا و «ید الله» است؛ خون امام حسین (علیه السّلام) نیز خون خدا و «ثار الله» است.
از این رو در زیارت عاشورا میخوانیم: «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ثَارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثَارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ»؛ «سلام بر تو ای خون خدا و فرزند خون او! سلام بر تو ای یگانهی دوران!» همانگونه که مرحوم ابن قولویه در زیارت هفدهم و بیست و سوم امام حسین (علیه السّلام) این فقره را نقل میکند: «وَ أَنَّکَ ثَارُ اللَّهِ فِی الْأَرْضِ وَ الدَّمُ الَّذِی لَا یُدْرِکُ تِرَتَهُ أَحَدٌ مِنْ أَهْلِ الْأَرْضِ وَ لَا یُدْرِکُهُ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَه».[۶]
همانگونه که نقش خون در بدن آدمی نقش حیاتی است و بود و نبودش، مرگ و زندگی او را رقم میزند، وجود مقدّس امام علی و امام حسین (علیه السّلام) نزد خدا و در دین او چنین نقشی دارند که اگر آن حضرت نبود، اسلام نبود و اگر حسین (علیه السّلام) نبود، اسلام و تشیّع نبود.
آری! تا یاد و نام سیّد الشّهداء (علیه السّلام) زنده و بر سر زبانها است، تا عشق حسین (علیه السّلام) در دلها میتپد، تا آتش محبّت و ولایت او در قلوب انسانها مشتعل است، تا فریاد «یا حسین» بر بلندای آسمانها و زمین طنین انداز است؛ نام و یاد خدا زنده و پایدار است؛ چون همهی هستی خود را در راه خدا انفاق و ایثار کرد، سیمای ننگین ریاکاران و تحریفگران زمان را آشکار نمود و نقاب از چهرهی زشت آنها برداشت و اسلام ناب نبوی و علوی را بر مردم نمایاند. خون او شرافت «ثار الله» را گرفت.
منبع: پرسشها و پاسخهای دانشجویی ویژه محرم؛ دفتر نشر معارف – تدوین و تألیف: گروه مؤلفان
[۱]. ر.ک: الطریحی، مجمع البحرین، ج ۱، ص ۲۳۷، معین، محمّد، فرهنگ فارسی، ج ۱، ص ۱۱۸۵، مفردات راغب، ص ۸۱.
[۲]. محدثی، جواد، درسهایی از زیارات عاشورا، ص ۱۴، عزیزی تهرانی، اصغر؛ شرح زیارت عاشورا، ص ۳۵.
[۴]. ر.ک. فرهنگ عاشورا، واژه «ثار».
[۶]. کامل الزیارات، ص ۳۶۸ و ص ۴۰۶.
پاسخ دهید