بدان که اوّلین چیزی که بر هر مکلّفی در هر عبادتی واجب است، صحیح نمودن نیّت و اخلاص راستین در آن است. و خلاصهی آن در این مقام [در مورد حج] این است که:
انگیزهاش برای به جا آوردن حجّ، همان معرفت و شناختی باشد که سابقا ذکر شد که: حج، کمککننده است برای برطرف شدن حجابهایی که میان او و پروردگارش میباشد و سبب وصل او به زیارت خداوند میشود. بنابراین در قصد و نیّت او ملاحظهی غیر خداوند وارد نشود. و این مطلب از بعضی [از طرق] کشفکننده فهمیده میشود.
و از جملهی آن [راههای شناخت اخلاص] این است که: حالش به گونهای باشد که پس از آماده شدن وسایل سفر و پخش شدن خبرش در میان مردم، اگر دانست که مقصود او [که قرب و رضای خداست] با صرف کردن هزینهی حجّ –به طوری که احدی متوجّه نشود- در مورد دیگری، حاصل میشود؛ و [بفهمد] که این عمل از حجّش نزد خداوند پسندیدهتر است؛ او حجّ را ترک کند و ترکش برای او سنگین نباشد و از مردم خجالت نکشد، بلکه وجود مردم و اطّلاع و عقیدهی آنها در حقّ او –که اهل طاعت است یا معصیت- فرقی ننماید و رفتار نمودن مردم با او مانند کسی که حجّ نرفته، برایش سنگین نباشد.
با این مقدار، فهمیده میشود که قصد او در حجّش، تقرّب به خداوند بوده و برای خدا خالص است.
و امّا اینکه قصد او خصوص مقام قرب و زیارت [خداوند] است، این مطلب نیز از علائمی که برای طالبان قرب و دیدار خداوند دانسته میشود که عبارتست از:
جدّیّت در سعی، و اهتمام و شوق، و راحتی و سبکی و مشقّتها بلکه برداشته شدن هر مشقّتی از بین و درصدد برطرف کردن همهی موانع با تمام نیرو!
منبع: کتاب به سوی دوست، ص ۱۹۹
پاسخ دهید