امام زین العابدین علیه الصّلاه و السّلام صد خانواده را از نظر معیشتی تأمین می‌کرد. این نشان می‌دهد امام سجّاد علیه السّلام تولید و درآمد داشته است. فقر زشت است، نداری قشنگ نیست. آدم در مرحله‌ی کار و تولید هر چه بیشتر و از نظر هزینه و خرج هر چه کمتر. بله، امیر المؤمنین صد هزار درخت خرما را در یک اقدام اقتصادی به بار می‌آورد، ولی خود او چه می‌کند؟ با دو تکّه لباس در میان مردم می‌آید. سه قرص نان بیشتر خوراک امیر المؤمنین نیست. در هیچ سفره‌ای دو جور خورشت نمی‌خورد. این‌ها از نظر مصرف اهل قناعت بودند و از نظر تولید اهل تولید و اقتصاد بودند. مگر شوخی است که کسی بتواند معیشت صد خانواده را تأمین کند!

 

 امروز مؤمنین ما این‌طور نیستند. ثروتمندانی داریم که خیلی ثروت دارند ولی خیرشان به فقرا نمی‌رسند. به جبهه‌ها نرسید و نمی‌رسد. مؤمن باید بیایید این عرصه‌ها را قبضه کند. قرآن کریم فرمود: «وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَکُمُ الَّتی‏ جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ قِیاماً»[۱] مال خود را به دست این بی‌دین‌ها که سفیه هستند نگذارید که این‌ها ثروتمند شوند و شما فقیر شوید. آن‌ها در سر شما باشند و شما محتاج آن‌ها باشید. یک کاری کنید آن‌ها به سراغ شما بیایند و وابسته‌ی شما شوند. امام سجّاد علیه السّلام در آن خفقان معیشت صد خانوار را بر عهده داشت.

 

و نکته‌‌ی جالب‌تر این است که تا امام سجّاد علیه السّلام زنده بود این خانواده‌ها اداره می‌شدند ولی نمی‌دانستند که چه کسی آن‌ها را اداره می‌کنند. ابداً نمی‌گذاشت فاش شود که این کار امام سجّاد علیه السّلام است. آن‌چنان مخفیانه می‌رساند که این گرفتارهایی که سر سفره‌ی امام سجّاد علیه السّلام هستند نمی‌دانستند که صاحب سفره‌ی این‌ها چه کسی است! نمی‌دانستند که از چه کسی می‌رسد! وقتی امام سجاد شهید شدند فهمیدند که از ناحیه‌ی ایشان بوده است.

 

تا به حال شده است که شما این کار را بکنید؟! تا به حال شده است یک کارهایی کنید که هم طرف نفهمد و هم احدی مطّلع نشود که شما کار خیر کردید؟! شما را به خدا بیایید از این گنج‌ها استفاده کنید. فرصت‌های ما تمام می‌شود. آن‌هایی که پشت ویترین گذاشتید معلوم نیست که در آخرت برای ما نوشته شده باشد. آن را برای این و آن کردید. اگر تعریف نکنند دیگر از این کارها نمی‌کنیم. در آن یک اخلاصی نیست. «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً».[۲]


[۱]– سوره‌ی نساء، آیه ۵٫

[۲]– سوره‌ی انسان، آیه ۸٫