روز یکشنبه مورخ ۲۸ دی ماه ۱۳۹۹ و همزمان با روز شهادت صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، مراسم اجتماع بزرگ عزاداران فاطمی در میدان فاطمی تهران با سخنرانی حضرت «آیت الله صدیقی» برگزار گردید که مشروح این جلسه تقدیم حضورتان می گردد.
- مقدّمه
- افتخار نوکرِ اهل بیت علیهم السلام بودن
- فضیلتی برای مرحوم امام و مقام معظم رهبری
- حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در همهی ابعاد نمونه بودند
- نماز
- حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها حاضر در همهی جبههها
- ولایتمداریِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
- شباهتی میانِ حاج قاسم سلیمانی و علامه مصباح
- دعا
- روضه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
- دعا
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی»[۱].
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
مقدّمه
«إِنَّ اَللَّهَ لَیَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَهَ وَ یَرْضَى لِرِضَاهَا»[۲].
تسلیت عرض میکنم و در برابرِ این عشق و همّت و بینش و بصیرت و غیرت و کرامتِ اخلاقیِ شما عرض ادب دارم، متواضعانه خاک پای شما مجاهدان و حفظ کنندگانِ این سنگرِ عزاداری و جنگ فرهنگی و مقابلهی با همهی پلیدیها و پلشتیها، خاک قدمِ شما را برای خودم مقدّس میشمارم.
هم به صاحبِ این عزا، امام زمان روحی فداه، هم به یکایکِ شما عزیزانم تسلیت میگویم، میدانم همهی شما مانندِ من عزادارِ مادر هستید، آن هم چه مادری… داغدارِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هستید…
افتخار نوکرِ اهل بیت علیهم السلام بودن
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها الگوی به تمام معنا هستند، نه تنها الگوی بانوان در عفاف و حجاب و شوهرداری و تربیت فرزند و قناعت و تعامل با خدمتکار هستند، این بزرگواران هیچ نظیری در تاریخ ندارند، افتخارِ ماست که این فرهنگ را از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها میآموزیم و عمل میکنیم، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فضّه دارند، افتخارِ فضّه که افتخارِ او از همهی مراجع بالاتر است…
یک زمانی آقازادهی آیت الله بهجت روحی فداه میگفتند که بعضی از علما به من گله کردند و گفتند چرا به پدرت نمیرسی؟ او پیر شده است، گفتم: نقشِ من نقشِ قنبر است، پدرم که به حرفِ من گوش نمیدهد.
میگفتند از باب دلسوزی این موضوع را به پدرم منتقل کردم و گفتم فلان عالِم اینطور فرمودند و من هم گفتم که نقشِ من نقشِ قنبر است، میگفت: آیت الله بهجت اعلی الله مقامه الشّریف به قدری ناراحت شدند، فرمودند: آیا نقشِ تو نقشِ قنبر است؟ پدرت و همهی عالمیان خاک پای قنبر هم نمیشوند.
ما واقعاً نمیتوانیم خاک پای فضّه باشیم، ایشان چه مقامی دارند!
«امّ أیمَن»، یکی دیگر از خدمتکاران خانهی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است، در مسیرِ مکّه به بیآبی گرفتار شدند و در معرضِ هلاکت قرار گرفتند، آفتاب سوزان بود و آب نبود و تشنگی غوغا میکرد، دستِ خود را بلند کرد و گفت: خدایا! اگر من راست میگویم که من کنیزِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هستم به ما آب برسان. خدای متعال آبی رساند که تا مدّتها عطش پیدا نمیکرد.
این خادمهی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها برای حضرت با حضرت زینب کبری سلام الله علیها و امام حسن مجتبی صلوات الله علیه و حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه تفاوتی نداشتند، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها کار را تقسیم کرده بودند، یک روز حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در خدمتِ فضّه بودند و یک روز هم فضّه در خدمتِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.
کرامتِ حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه را ببینید، اینهایی که کارفرما هستند، اینهایی که خدمتکار در خانه دارند، اینهایی مدیر و مسئول هستند و زیرمجموعه دارند، اینها را یاد بگیرند، قیافه نگیرند، ادا در نیاورند، بخدا وقتی حضرت عزرائیل میآید هیچ تفاوتی بین معمم و غیرمعمم قائل نیست، این لباس را از ما میگیرند، ما را هم با یک کفن میبرند، همه را با یک کفن میبرند، کمی متوجّهِ آن روز باشیم. حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه طبق وصیّت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ایشان را شبانه برداشتند، ولی میخواستند پیکر را ببرند فرزندانِ خویش را صدا کردند و فرمودند که بیایید و توشهی دیدار برگیرید، خودِ این موضوع مسئلهی خیلی مهمّی است که جای توضیح دارد، نفرمودند بیایید وداع کنید، فرمودند بیایید و توشهی دیدار برگیرید، امام حسن مجتبی صلوات الله علیه و حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه و حضرت زینب کبری سلام الله علیها و حضرت امّ کلثوم سلام الله علیها را صدا زدند و فضّه را از قلم نینداختند، صدا زدند: فضّه! تو هم بیا و با مادرِ خودت خداحافظی کن.
معلوم میشود هر کسی که نوکرِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها باشد، هر کسی که کنیزِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها باشد فرزندِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است.
فضیلتی برای مرحوم امام و مقام معظم رهبری
شما این مکتب و دانشگاه را در کجای عالَم سراغ دارید؟ موالیِ ما با رعیت و مردمِ خود اینطور باصفا بودند.
شما این مطلبی را که امام راحل فرمودند، و این واضعی که از حضرت آقا سراغ دارید، کدام پادشاه، کدام رئیس جمهور در طول تاریخ در طول دارید اینطور بوده باشد؟ کجا سراغ دارید که این رهبرِ مملکت، چه رهبر فقیدِ آن، چه رهبرِ حاضرِ آن که ان شاء الله خدای متعال ایشان را از ما نگیرند، این نوع تواضع، این نوع با مردم بودن، حضرت آقا در همین انتخابات اخیر فرمودند: من به تبعیّتِ مردم این کار را میکنم. حضرت امام میفرمودند: به من خدمتگزار بگویید بهتر است تا رهبر بگویید، به خدمتگزاریِ شما افتخار میکردند. و این موضوع را از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها آموختند، این مکتب مکتبِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است.
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در همهی ابعاد نمونه بودند
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها اگر برای حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم دختر بودند، در پدرداری در عالَم نظیر ندارند، اگر تنها یادگاری حضرت خدیجه سلام الله علیها بودند، یک نمونهای هستند که در حفظِ حریمِ مادر، در رازداریِ مادر، نفر اول عالم در تاریخ هستند، و اگر برای حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه همسر بودند در همسرداری نمونه بودند و نظیر و مثلی در عالَمِ امکان برای ایشان سراغ ندارید، و اگر برای خدای متعال بنده بودند، بندگیِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها واقعاً دلها را آب میکند، اگر کسی آمادگی داشته باشد با دیدنِ بندگیِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها… که این بندگی بندگیِ عارفانه بود، بندگیِ عاشقانه بود، معرفت در اوج بود، معرفتِ هر کسی که بالا باشد محبّتِ او در اوج است، لذا وقتی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها میخواستند نماز بخوانند…
نماز
من این اواخر خیلی از نماز خود خجالت میکشم، این چه نمازی است که من میخوانم؟ ما نماز آقای بهجت رضوان الله تعالی علیه را دیده بودیم، ولی ای کاش آقای بهجت رضوان الله تعالی علیه نماز حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را دیده بودند، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها چه نمازی میخواندند، حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه چه نمازی میخواندند…
از نماز کم نگذارید، آنهایی که دزدِ نماز هستند بدترینِ دزدها هستند که نماز نمیخوانند، آنهایی هم که نماز میخوانند ولی احترام نماز را نمیدانند، نماز فقط یک قیام و قعود نیست، نماز یک حقیقتی است که قرآن کریم فرمود: «إِنَّ الصَّلَاهَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ»[۳]، نماز کلاس است، نماز معلم است، نماز مأمور است، نماز فرشته خداست، خدای متعال میداند که اگر دو رکعت نماز خوب به خدای متعال تحویل بدهیم و امام زمان روحی فداه به این نماز نمره بدهد و نماز مقبول در کارنامهی عملِ ما ثبت بشود و به امضای امام زمان روحی فداه برسد تمامِ زندگیِ ما را آباد میکند.
لذا در یک آیه فرمود: نماز آمر به معروف و ناهی از منکر است، در یک آیه فرمود که نماز برای شما پناه است، «اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاهِ»[۴]، در سختیها و گرفتاریهای خودتان به نماز پناه ببرید.
این نمازهایی که به آن اعتناء نمیکنیم که نمیتواند پناه باشد، باید نمازی باشد که جان و روح داشته باشد.
وقتی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به نماز میایستادند خودشان را میباختند، بدن مطهّر ایشان میلرزید…
ان شاء الله خدای متعال آیت الله مصباح را رحمت کند، ایشان عزیز رهبری بودند، و حدسِ من این است که عزیزِ امام زمان روحی فداه بودند، اهل بودند، گنجِ ناشناخته بودند، ایشان را نشناختند که به ایشان اهانت کردند، ایشان را نمیشناسند که به ایشان سنگ میزنند، ایشان نور بودند، ولی خدا بودند…
عزیزی از عزیزان امام جماعتهای مقبول تهران که با آیت الله بهجت اعلی الله مقامه الشّریف هم خیلی مأنوس بودند میگفتند وقتی من در نماز آقای بهجت اعلی الله مقامه الشّریف کنار آقای مصباح میایستادم، بدنِ ایشان در نماز میلرزید، این حالت حالتِ فاطمه است.
خدای متعال به ملائکه خطاب میکرد: «یا مَلائِکَتِی أُنظُرُوا إلیٰ اَمَتی فاطِمَهَ»[۵]، ملائکه باید به تماشای نماز حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بیایند، ببینید بدن چطور از عشق خدای متعال میلرزد.
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها حاضر در همهی جبههها
لذا حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در عبادت بیمثال هستند و بجز حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه و اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین کسی مانندِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نمیداند چطور باید بندگی کند، و اگر جبههدار هستند، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هم در جبههی فرهنگی، هم در جبههی نظامی بودند، خودِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به جنگ احد رفتند، خودِ ایشان در کنارِ حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه زخمهای پیشانیِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را شستشو میدادند، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها جبههای و سنگرنشین بودند.
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در فرهنگِ بزرگ کردنِ شهدا نفر اول هستند، با آن وضعیتی که داشتند دوشنبه و چهارشنبه به قبر حضرت حمزه سیّدالشّهدا علیه السلام و شهدای احد سر میزدند، آنجا با نالههای خویش تبلیغِ شهادت و فرهنگ شهادت میکنند، و از خاک قبر حضرت حمزه صلوات الله علیه تسبیح درست میکنند تا به ما بیاموزند که شهدای شما رنگِ حضرت حمزه صلوات الله علیه را دارند، خاکِ قبرِ آنها مقدّس است، نه اینکه فقط نام و راه آنها مقدّس است، شما زندهی خونِ شهدا هستید، این مجالسِ شما سفرهی خونِ شهداست، تربتِ خاک شهدا هم احترام و قداست دارد، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در این جهت فرهنگسازی کردند.
در ولایتمداری؛ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به ما درسِ ولایتمداری دادند، و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در ولایتمداری… با اینکه دخترِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هستند، با اینکه ولیّه الله و صفیّه الله و بقیّه النّبوه و امّابیها و مهجه قلب النبی و بهجه قلب نبی و روح الّتی بین جنبی و نور دو چشم نبی و میوه وجود و ثمرهی شجره نبوت بودند، اما در برابرِ حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه…
ولایتمداریِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
آنهایی که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را آزرده بودند و حضرت محسن سلام الله علیه را کشته بودند وقتی در همین روزهای آخر برای عیادت آمده بودند حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها اجازهی ملاقات به اینها ندادند، ولی حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه مظلوم بودند و مأمور بودند که با اینها مقابله نکنند، اجازه دادند که اینها به خانه بیایند، وقتی حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه پیشاپیشِ آنها به خانه وارد شدند و میخواستند قبلاً از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها عذرخواهی کنند که من ناچار بودم به اینها اجازه بدهم، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها همینکه دیدند حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه در حالِ خجالت کشیدن هستند، این موضوع را برنتابیدند و فرمودند: یا علی! «البَیتُ بَیتُکَ وَ الحُرَّهُ اَمَتُکَ، اِفعَل ما تَشَاءُ!» این خانه خانهی شماست، اگر من زنِ آزاده هستم، اگر زنِ قهرمان هستم، ولی کنیزِ شما هستم….
به این موضوع «ولایتمداری» میگویند.
وقتی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها برای نفرین رفتند، در شرایطی که شوهر و امام زمان خود را زیر شمشیر دیدند، وقتی رفتند تا با سلاحِ نفرین دشمنان را دفن کنند، همینکه سلمان آمد و عرض کرد که فاطمه جان! پدرِ شما رحمه للعالمین بودند، نفرین نفرمایید، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فرمودند: سلمان! بنای اینها این است که توطئهی قتلِ علی را دارند، و من صبر ندارم که داغِ علی را ببینم، آیا من زنده باشم و امام زمانِ مرا در مقابلِ چشمِ من بکشند؟ این برای من قابل تحمّل نیست… سلمان اینجا خود را بعنوانِ پیامآورِ حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه معرّفی کرد، عرض کرد: حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه به من دستور داده است که به شما عرض کنم نفرین نکنید؛ همینکه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها این جمله را شنیدند عرضه داشتند: اگر علی فرمان داده است من مطیعِ ایشان هستم.
شباهتی میانِ حاج قاسم سلیمانی و علامه مصباح
امتیازی که حاج قاسم داشتند، امتیازی که آیت الله علامه مصباح داشتند این بود که هر دو قهرمان و یَل و پرچمدار بودند و در دلها نفوذ داشتند، حاج قاسم کاری کرد کارستان، خدای متعال میداند که این نابودیِ داعش معجزه و کرامت بود، این همه پولهای این قارونهای منطقه، و تمام دنیای غرب، امریکا، اروپا، همه سرمایهگذاری کرده بودند و با روشهای پیچیدهی نظامی و اطلاعاتی این گروه را با اعتقاد به جنگ با ما فرستاده بودند، اینها شکستناپذیر بودند، اما این قهرمانِ میدانِ نبرد با نفاق و تکبیر، این سردار دلها، حاج قاسم توانستند این کار را بکنند، با اتکاء به عنایاتِ زینبی و فاطمی، چون عنصرِ فاطمی بود، چون دلِ او وصل بود، چون قدرتِ خدای متعال را پشتیبانِ خود را میدید، چون نایبِ امام زمان روحی فداه بالای سرِ او بود، این معجزه به دستِ حاج قاسم اتّفاق افتاد، قهرمانی که در دنیا نظیر ندارد و شاخِ استکبار را میشکند و امنیت را در منطقه و سوریه و عراق برقرار میکند، و از یک آتشِ فتنه پیشگیری میکند که بنا بود ملّتِ ما را بسوزاند، صاحبِ این قدرت، صاحبِ این مدیریت، صاحبِ این نفوذ، صاحبِ این صولت، صاحبِ این شجاعت که خودِ او در کنارِ سربازهای خود، رسماً در خط مقدّم جبهه سینه سپر میکرد و میجنگید، هم قهرمان بود و هم رزمندهی سرباز برای امام زمان روحی فداه بود. اما وقتی به مقام معظم رهبری میرسید سردار نبود، از سرباز هم کوچکتر بود.
آیت الله مصباح مجتهد بودند، فقیه بودند، حکیم بودند، حکیم بین المللی هم بودند، در دنیا شناخته شده بودند، حکیمِ نادرهی دوران بودند، اما وقتی به حضرت آقا میرسد خَم میشوند تا پای ایشان را ببوسند.
این فتح الفتوحی است که این انقلاب ساخته است.
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها اینها را تربیت کردهاند، چون او گفت من کنیزِ تو هستم، اینها هم کسی را که پرچمِ حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه را در اختیار دارد نوکری میکنند، از نوکر هم پایینتر هستند.
دعا
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها برای ما مادرِ خوبی هستند، ان شاء الله هر کسی گوشهی چادرِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را بگیرد رنگِ قنبر و فضّه را میگیرد و نزدِ خدای متعال اعتبار و آبرو پیدا میکند.
خدای متعال را به آبروی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها قسم میدهم، شما که آبروی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هستید، شما که آبروی فرزندِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هستید، که امروز ناخدای کشتیِ انقلاب است، و باری مدیریت کشور بر دوشِ ایشان سنگینی میکند و در بحرانها توانسته است تا ما را با سلامتی از این بحرانها عبور بدهد، ان شاء الله خدای متعال هم خودتان را که آبروی رهبر هستید، و هم این رهبرتان که آبروی عصرِ ما هستند به حقِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها آبرومند بدارد، ان شاء الله شما را آبرومند به عالَمِ برزخ ببرد، ان شاء الله شما را روز قیامت آبرومند نزدِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم محشور بدارد، و ان شاء الله خدای متعال مشکلاتِ شما را به دستِ گرهگشای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها باز بشود، ان شاء الله خدای متعال فرزندان و نسلِ شما را در دنیا و آخرت پُربرکت و مایهی آبرو قرار بدهد.
روضه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
امروز روزِ سختی برای حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه است، فضّه نقل میکند که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از من آب خواستند، خودشان را شستشو دادند، چون حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها وصیّت کرده بودند که حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه ایشان را غسل بدهند درواقع به حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه کمک کردند، جراحتهای خویش را شستشو دادند، لباسِ خونینِ خویش را عوض کردند، لباس نو به تن کردند، به فضّه دستور دادند که بسترِ من را به میانِ حجره و به سمتِ قبله بگذار… فضّه میگوید: من بسترِ حضرت را رو به قبله انداختم، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها آمدند و رو به قبله دراز کشیدند، دیدم دستِ مبارک خویش را زیرِ صورت گذاشتند، من فکر میکنم که ملاحظهی حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه را کردند و خواستند حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه کبودیِ صورت را نبینند…
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فرمودند: فضّه! مرا تنها بگذار، به فرزندانم هم بگو بروند، فضّه آن بزرگواران را به بهانهای به کنار قبرِ جدّشان حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرستاد تا برای مادرشان دعا کنند، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها خواستند تا غریبانه جان بدهند…
فضّه میگوید که قطیفه را روی حضرت کشیدم و رفتم، برگشتم و حضرت را صدا زدم، دیدم پاسخی نمیآید، روپوش را کنار زدم و دیدم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها دیگر از دنیا رفتهاند… نالهی من بلند شد…
در همین حال دیدم امام حسن مجتبی صلوات الله علیه و حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه نالان و فریاد کنان در حالِ آمدن هستند، زود از حجره بیرون آمدم و به استقبالِ آن بزرگواران رفتم، دیدم حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه به امام حسن مجتبی صلوات الله علیه تسلیت میگویند… امام حسن مجتبی صلوات الله علیه آمدند و بالای سر نشستند، ولی حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه به پایینِ پا رفتند، امام حسن مجتبی صلوات الله علیه مادر را صدا میزدند… مادرم با من حرف بزن… اما حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه کارِ عجیبی کردند، فضّه میگوید: دیدم روپوشِ پا را کنار زدند و این صورتِ کوچکِ خود را زیرِ پای مادرِ خویش گذاشتند… مادر… من حسینِ تو هستم، با من حرف بزن…
حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه را خبر کردند، حضرت به کنارِ بدنِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها آمدند، عبا و عمامه را کنار گذاشتند، صدا میزدند: دخترِ پیغمبر! مادرِ حسنین! دیدند پاسخی نمیدهند، گویا دیگر صبرِ حضرت لبریز میشد، فرمودند: یا فاطمه! من علی هستم… حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها چشمِ مبارکِ خویش را باز کردند، به حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه ترحّم کردند، مایهی تسلّی قلب حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه شدند…
اما در کربلا هم حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه در کنارِ بدنِ حضرت علی اکبر صلوات الله علیه همین صدا را میزدند: وَلَدی… وَلَدی.. وَلَدی… دیدند صدایی نمیآید، خود را روی پیکرِ حضرت علی اکبر صلوات الله علیه انداختند… صورت به صورتِ حضرت علی اکبر صلوات الله علیه گذاشتند…
لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم
دعا
خدایا! تو را به مقامِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها قسم میدهیم امام زمان روحی فداه را برسان.
خدایا! مریضها را شفای عاجل و کامل روزی بفرما.
خدایا! مشکلات این ملّت را با عنایتِ فاطمی برطرف بفرما.
خدایا! ناخدای کشتیِ انقلاب ما را تا ساحلِ ظهورِ امام زمان روحی فداه با این مردم مستدام بدار.
خدایا! خیر و برکتِ خودت را بر معیشتِ مردممان نازل بفرما.
خدایا! جوانهای ما را از مشکلاتی که بر آنها تحمیل شده است نجات بده.
خدایا! حوائجِ این جمع و همهی ملتمسین دعا را برآورده بفرما.
خدایا! امام و شهدا و حاج قاسم و آیت الله مصباح و گذشتگان این جمع و گذشتگان همهی ما را الساعه میهمانِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها قرار بده.
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهیم سایه رهبر عزیزمان را تا ظهورِ حضرت حجّت ارواحنا فداه با کرامت و کفایت و مشکلگشایی و همهی ارزشها مستدام بدار.
غفرالله لنا و لکم
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸
[۲] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۴۳، صفحه ۵۴ (وَ رُوِیَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمَا اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : إِنَّ اَللَّهَ لَیَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَهَ وَ یَرْضَى لِرِضَاهَا وَ بِهَذَا اَلْإِسْنَادِ عَنْهُ عَلَیْهِ السَّلاَمُ مِثْلَهُ فَقَالَ لَهُ یَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ بَلَغَنَا أَنَّکَ قُلْتَ وَ ذَکَرَ اَلْحَدِیثَ قَالَ فَمَا تُنْکِرُونَ مِنْ هَذَا فَوَ اَللَّهِ إِنَّ اَللَّهَ لَیَغْضَبُ لِغَضَبِ عَبْدِهِ اَلْمُؤْمِنِ وَ یَرْضَى لِرِضَاهُ .)
[۳] سوره مبارکه عنکبوت، آیه ۴۵ (اتْلُ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاهَ ۖ إِنَّ الصَّلَاهَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ ۗ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ ۗ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ)
[۴] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۵۳ (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ)
[۵] بحارالانوار، جلد ۴۳، صفحه ۱۷۲
پاسخ دهید