هماکنون نفوذ و شیوع عرفانهای کاذب در اصفهان به حدی است که برخی تشکلها و کانونها برای بالا بردن سطح آگاهی و در حقیقت نجات افرادی که به دام این نحلهها افتادهاند تشکیل شده است.
در طول تاریخ همواره انحطاط و انحراف از دین وجود داشته است و همیشه بوده اند شخص یا اشخاصی که بنیان گذار مکتبی نو و یا مؤسس یک فرقه مذهبی و دینی جدید و یا قطب و عالم یک عرفان نو ظهور بوده اند و نقطه مشترک همه این جریانات ادعای اتصال به خداوند و مسیر حق است همچنین اصلی ترین راه جذب این جریان های انحرافی ادعای میانبر بودن و برداشتن تکلفات دینی است.
کهن شهر اصفهان که یکی از شهرهای مهم از نظر فرهنگی و مذهبی جمهوری اسلامی ایران است از این قائله مستثنی نبوده و همواره شاهد حضور فرقه ها و نحله های مختلف فکری و مذهبی در این شهر بوده ایم، قطعا یکی از اصلی ترین اهداف شیادان و البته سازمان های پشت پرده ای که به این جریان های انحرافی یاری می رسانند شهر اصفهان پایتخت تمدن و فرهنگ ایران اسلامی است، این گستره نفوذ عرفان های کاذب و نو ظهور به گونه ای است که حتی در اصفهان تشکل ها و کانون هایی برای بالا بردن سطح آگاهی و در حقیقت نجات کسانی که به دام این عرفان ها افتاده اند، تشکیل شده است.
نکته جالب اینکه این مسلک ها و عرفان های کاذب از روش استراتژیک و کاربردی ابلیس به خوبی استفاده می کنند و شاید بهتر از فعالان و مسئولان فرهنگی توانسته اند از روش های شیطان برای پیشبرد اهداف خود الگوبرداری کنند، روشی مهم و کاربردی و البته ساده که اگر مهندسی معکوس روی آن انجام شود به خوبی می تواند در فضای فرهنگی و برای رفع معضلات فرهنگی کاربرد داشته باشد، این روش چیزی نیست جز «انحراف پلکانی یا انحطاط تدریجی» در توضیح این استراتژی شیطانی باید گفت که اصلی ترین حربه در این حرکت راهبردی ایجاد مبدأ انحراف در جزئیات و رساندن آن به مقصد انحراف از حق و حقیقت است.
به طور مثال در عرفان کیهانی یا عرفان حلقه که خود جای بررسی های زیادی دارد در مراحل ابتدایی یا به قول اهالی این مسلک شیطانی و خطرناک در حلقه های اول در شخص ایجاد تشکیک در مسائلی مانند قضا و قدر، عالم برزخ و حضور ارواح در این عالم، احکام دینی و مسائلی از این دست در دستور کار است و رفته رفته کار به جایی می کشد که پیرو این عرفان باید قبول کند که امام زمانی وجود ندارد و نجات بشر به دست خود اوست، ائمه (ع) مرده اند و تأثیری در این عالم ندارند، همه دنیا حاصل حرکت چند نورون است و در واقع این دنیا یک توهم است و معنایی ندارد و به همین علت است که اجر و پاداش و یا عقاب اخروی معنایی ندارد، البته این مطالب تنها ذره ای از انحرافات بسیار این عرفان کاذب است که البته در جریاناتی از این دست مسائلی اینچنینی بسیار مشهود بوده اما مهم روش تلقین و تزریق این مطالب به ذهن مخاطبی است که از راه حقیقت فاصله گرفته و به دنبال وصال به حقانیت است.
عرفان های حقیقی و کاذب در ادعای رسیدن به خداوند و وصول به حقانیت است
حجت الاسلام سید روح الله فیاض استاد حوزه و دانشگاه در گفت وگو با خبرنگار فارس در اصفهان، با اشاره به لزوم تحلیل دقیق جامعه شناسی و جریان شناسی برای شناخت صحیح از عرفان های کاذب تصریح کرد: وجه مشترک هر مسلک و عرفانی اعم از باطل یا حق ادعای واسطه گری برای رسیدن به خداوند و وصول حق و حقیقت است.
استاد حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: اصلی ترین دلیل اینکه عرفان های کاذب آسیب زیادی به پیروان خود وارد می کنند این است که ادعای ارتباط با حقایق نامکشوف و مستور دارند و مدعی می شوند برای پیروان خود این حقایق را ظاهر خواهند کرد و اشخاص هم برای اینکه از مقوله ای ورای فهم و درک خود مطلع شوند جذب این عرفان ها می شوند و به دلیل نداشتن فهم صحیح و درک درست امکان حقه زدن و شیادی برای رهبران عرفان های کاذب بیشتر است.
وی با اشاره به سوءاستفاده مدعیان عرفان و رهبران فرقه های شیطانی از برخی توانایی های ماورایی ذاتی و یا اکتسابی خود گفت: شیطان هم توانایی های خاصی دارد و حتی مرتاضان هندی نیز از قدرت های ماورای طبیعت برخوردار هستند اما چنین توانایی هایی دلیلی بر ارتباط با حقایق و خداوند متعال نیست بلکه بسیاری از این توانایی های مافوق بشری از طریق ارتباط با شیاطین و دشمنی با معارف دینی، توهین به مقدسات و دشمنی با خداوند حاصل می شود.
عدم اتصال به منابع وحیانی یکی از مهم ترین عوامل بطلان عرفان های کاذب است
کارشناس مسائل فرهنگی مذهبی عدم اتصال به منابع وحیانی را یکی از مهم ترین عوامل بطلان عرفان های نو ظهور دانست و تصریح کرد: این که شخصی ادعا کند طی مکاشفه ای که داشته مطلبی به ذهنش خطور کرده و بنابر حدسیات و بدون مشخص کردن نسبت مدعای خویش با روایات و قرآن به اظهار نظر پیرامون مسائل مختلف بپردازد، نشان از بی پایه و اساس بودن ادعای وی دارد.
فیاض ضمن باطل دانستن عقاید برخی عرفان ها و فرقه های کاذب مبنی بر مشخص نشدن راه رسیدن به خدا در ادیان مختلف اظهار کرد: ما در این دنیا به حال خود رها نشده ایم و این که منکر وجود راه رسیدن به خدا از سوی خداوند شویم ادعای قوم یهود است همان طور که در عرفان کیهانی مشاهده می شود دعا، نذر و توسل فاقد اثر و جایگاه تبیین شده و این در واقع به معنای نفی ربوبیت خداوند است در صورتی که عالم محضر خداست و خداوند اگر لحظه ای فیض خود را از عالم بردارد و این رابطه علت حقیقی با معلول منقطع شود عالم نیست و نابود می شود.
وی ضمن تأکید بر لزوم تطبیق و نداشتن عدم مغایرت یک عرفان با مبانی دینی و شریعت الهی تصریح کرد: باید فردی که مدعی یک عرفان و طریقه سیر و سلوک می شود نسبت خود با قرآن روایات و مبانی دینی و الهی را مشخص و تبیین کند که آن چه در این عرفان ارائه می شود چه همخوانی و مطابقتی با معارف دینی و الهی دارد.
گرایش به عرفان های کاذب نشان از میل شدید رسیدن به حقیقت در بین مردم دارد
به گزارش خبرگزاری فارس در اصفهان، گرچه همواره شاهد رشد قارچ گونه فرقه ها، عرفان ها و جریان های شیطانی و کاذب هستیم و متأسفانه همیشه عده ای که اغلب از قشر جوان هستند جذب این جریانات کاذب و شیطانی می شوند اما یک نکته ظریف و مهم در این میان وجود دارد که لازم است مسئولان و مبلغین دینی به این موضوع توجه ویژه ای داشته باشند، گرایش به عرفان های کاذب و فرقه های مختلفی که مدعی هستند پیروان خود را به حقیقت پیوند می دهند نشان از این مطلب دارد که جامعه ما تشنه رسیدن به حقیقت بوده و دنبال راهی است که به خداوند متعال نزدیک شود و البته افراد شیاد و شیطان صفت جلوتر از مبلغین دینی و مسئولان فرهنگی و مذهبی این مسئله را کشف کرده اند و با سوءاستفاده از این ظرفیت جامعه اقدام به جذب اقشار مختلف جامعه به ویژه از نسل جوان کرده اند.
باید توجه داشت که عوامل شیطانی و دشمنان ادیان الهی به ویژه مکتب تشیع که از نظر عرفانی و فلسفی دارای نگاهی کامل و دقیق است به خوبی مبانی اعتقادی و نگرشی جوامع دینی مورد نظر خود را واکاوی و بررسی می کنند و پس از یک آنالیز دقیق به سراغ سخنان بزرگان این مکاتب می روند و با تحلیل آنها راهبردهای شیطانی خود را ایجاد می کنند.
به طور مثال در دین اسلام و در احادیث ائمه معصومین به نسل جوان و جوانان توجه خاصی شده است، در نامه ۳۱ کتاب شریف نهج البلاغه از امام علی (ع) آمده است: “إِنَّما قَلبُ الحَدَثِ کَالرضِ الخالیَهِ ما اُلقىَ فیها مِن شَىْ ءٍ قَبِلَتهُ” دل نوجوان مانند زمین آماده است که هر بذرى در آن افشانده شود، می پذیرد؛ همچنین در صفحه ۱۱۱ از جلد هشتم کتاب تهذیب الاحکام از امام صادق (ع) نقل شده است: “ادِروا أَحداثَکُم بِالحَدیثِ قَبلَ أَن تَسبِقَکُم إِلَیهِمُ المُرجِئَهِ؛ به آموختن حدیث به نوجوانانتان پیش از آن که منحرفین آنان را گمراه سازند، اقدام کنید.
این دو حدیث شریف بیان گر اثرپذیری نوجوانان و جوانان هستند و قطعا افرادی که قصد پیاده کردن اغراض و اهداف شیطانی خود در جامعه اسلامی داشته باشند با توجه به این احادیث و مهندسی معکوس روایات ائمه اقدام به اتخاذ استراتژی مطلوب خود می کنند.
این در حالی است که متأسفانه مسئولان فرهنگی و مذهبی و مبلغان دینی و سیاست گذاران کمتر به این موضوعات توجه داشته اند و هنوز نگاهی ویژه و خاص به مهندسی معکوسی راهبردهای شیطانی در جذب مخاطبان نداشته اند و حتی استفاده خوبی هم از تعالیم دینی و فرمایشات اهل بیت (ع) نداشته اند و امیدواریم در سایه عنایات امام خوبی ها و مهربانی ها منجی عالم بشریت روزی فرا رسد که تعالیم حقیقی اسلام ناب و معارف اهل بیت (ع) به خوبی در جامعه منتشر شود و مانع از رسوخ کذابان، شیادان و شیاطین انسی در بین مردم خداجو و تشنه حقیقت شود.
منبع:پرسمان
پاسخ دهید