با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما در این ماه عزیز؛ و تشکر به خاطر ارتباطتان با این مرکز؛
ملاقات با امام زمان در عصر غیبت کبری، برخی آن را ممکن برخی غیر مقدور می دانند. دلیل آنان وجود روایاتی است که ملاقات در زمان غیبت را منتفی دانسته اند، اما آنان که معتقد به امکان ملاقات و یا حتی وقوع آن هستند، معتقدند روایاتی که دلالت بر منع ملاقات دارند، ناظر بر این است که جلوی هر گونه سوء استفاده از ادعای دیدن امام زمان گرفته شود و هر کس ادعای رؤیت امام زمان (ع) را نکند.
اینان معتقدند توقیع شریف که از ملاقات و دیدار نفی کرده، هنگام فوت آخرین نایب امام زمان صادر شده، قرینه‌ای که در توقیع است، مراد از دروغگو بودن مدعی مشاهده بعد از صدور توقیع، ادعای ارتباط و نیابت از جانب حضرت است.


امام در این توقیع می‏فرماید: با از دنیا رفتن تو ای علی بن محمد سمری! نیابت خاصه تمام شد و غیبت کبری آغاز شد. دیگر بعد از این اگر کسی بگوید من حضرت را می‏بینم و با او مرتبط هستم و نیابت خاصه از جانب حضرت را دارم، دروغگو است. (۱).
گویا حضرت با دادن توقیع راه را بر مدعیان دروغین ادعای نیابت بسته‏اند. این جمله که مدعی مشاهده دروغگو است، به این معنی نیست که در غیبت کبری دیگر کسی حضرت را نخواهد دید. بسیاری از صالحین و بزرگان شیعه در طول تاریخ غیبت حضرت را دیده‏اند. اکثریت آن ها اهل دروغ نبوده‏اند. حداقل یک مورد آن هم که راست باشد، باید حدیث به گونه‏ای دقیق معنا شود. امام(ع) در این حدیث به دو نکته اشاره می‏کند:
یکی اخبار از آینده که پس از من عده‏ای پیدا می‏شوند و مشاهده و ارتباط با من را ادعا می‏کنند.


دوم دروغگو بودن مدعی است. امام(ع) در حدیث دو تعبیر دارد:


یکی “ادعا” و دیگری “مشاهده”. کسی را که ادعای مشاهده نماید، کاذب معرفی کرده است.
مشاهده به معنای دیدن امام(ع) و ارتباط با او است. ادعا به معنای اعلان و انتشار آن و با خبر کردن مردم است، ممکن است کسی با امام(ع) ملاقات داشته باشد، همان‏گونه که برای برخی علما و غیر آنان نقل می‏کنند، ولی آن را میان مردم بازگو نکرده و در سینه خود پنهان کرده باشد. اطرافیان از قراین و یا در زمان‏های بعد متوجه ارتباط او با امام زمان شوند. چنین کسانی مشمول حدیث نخواهند بود، چون مدعی نیستند، بنابراین بین مضمون حدیث با داستان ملاقات برخی صالحان با امام زمان هیچ تعارض و ناسازگاری وجود ندارد.

 


توجه به دو نکته:


۱ – دیدن حضرت بدون شناخت:


حضرت در مجامع مختلف حضور پیدا می‌کند. بین مردم رفت و آمد دارد. در مشاهد مشرفه مخصوصاً در ایام حج در مکّه و عرفات حضور دارد. او مردم را مشاهده می کند. مردم نیز ایشان را می بینند امّا او را نمی شناسند. در کتاب‌های روایی و در شرح حال برخی از اولیای خدا نقل شده که بسیار اتفاق افتاده که حضرت را دیده‌اند، ولی نشناخته‌اند، اما بعداً حدس زده‌اند که حضرت بود.

 


۲ – دیدن حضرت با شناخت:


دیدار حضرت همراه با توجه و با شناخت از این که ایشان حضرت هستند، گرچه امکان دارد و شاید برای برخی از اولیای خدا اتفاق افتاده باشد، ولی به نظر می‌رسد این نوع دیدار کم اتفاق افتاده است.

 


۳ – دیدار حضرت بدون ادعای دیدار:


در دو فرض یک و دو مخصوصاً در فرض دوم کسی که موفق به دیدار حضرت شده، هیچ گونه ادعایی ندارد. خود را به عنوان این که من کسی هستم که با حضرت ملاقات کرده ام، مطرح نمی کند. اگر مدعی باشد و خود را ملاقات کننده معرفی کند، باید تکذیب شود.

در روایت یاد شده از ادعای رؤیت و مشاهده و ارتباط با حضرت به شدت جلوگیری شده و مدعی دیدار و ارتباط را کذّاب و دروغگو انگاشته است.

 


۴ – ارتباط معنوی:


می‌توان با امام زمان ارتباط معنوی بر قرار کرد. البته این ارتباط با بهره‌گیری از تقوا، دعا و توسل به ائمه به ویژه به ساحت مقدس امام زمان(ع) امکان پذیر است. شاید بر همین اساس باشد که یکی از وظایف شیعیان در زمان غیبت، دعا برای امام و توسلات بیان شده است. (۲) ارتباط معنوی بدان معنا نیست که انسان امام را ملاقات حضوری کند، بلکه باید با آن امام ارتباط برقرار کند. همیشه به یاد او باشد. او را در تمام اعمال ناظر بداند. هرگاه چنین لیاقت و شایستگی‌ای حاصل شد، حضرت به انسان عنایت نموده و به رفع مشکلات انسان می‌پردازد؛ از این رو امام در توقیعی که برای شیخ مفید صادر نمود فرمود:
« ما بر اخبار و احوال شما آگاهیم و هیچ چیز از اوضاع شما بر ما پوشیده نمی‌ماند». (۳)

ما در رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی نکرده و یاد شما را از خاطر نبرده‌ایم. اگر جز این بود، دشواری‌ها و مصیبت‌ها بر شما فرود می‌آمد و دشمنان، شما را ریشه کن می‌کردند». (۴)
ارتباط معنوی انسان با امام زمان(ع) سبب می‌شود که حضرت میان مردم حضور پیدا کند، اگر چه مردم او را نشناسند. امام علی(ع) فرمود:
«سوگند به خدا، حجت خدا میان آنان هست. در کوچه و بازار گام بر می‌دارد. بر خانه‌های آنان وارد می‌شود. در شرق و غرب جهان به سیاحت می‌پردازد. گفتار مردمان را می‌شنود. بر اجتماعات آنان وارد شده، سلام می‌دهد. او مردمان را می‌بیند». (۵)

 

 

 

منبع:پرسمان



پی‌نوشت‌ها
۱٫ بحارالانوار، ج ۵۱، ص۳۶۰٫

۲٫ منتهی الآمال، ص ۵۵۹و ۵۶۲٫

۳٫ احتجاج طبرسی، ج ۲، ص ۵۹۶٫

۴٫ همان.

۵٫ آقایی، جباری، عاشوری و حکیم، تاریخ عصر غیبت، ص ۴۲۶، به نقل از الغیبه نعمانی، ص ۷۲٫