بحث اصلی دلالت حدیث غدیر، در واژه «مولا» می باشد. راه گریز اهل سنت برای فرار از تبعات سنگین حدیث غدیر، انتخاب معنای دیگری برای این واژه است. کلمه «مولا» که معنای اصلی و معهود آن، «اولی به تصرف» است، نزد جمهور اهل سنت، به معنای «دوست» تعبیر می شود. اما از میان اعاظم و اکابر علمای اهل سنت، باز هم عده ای هستند که نور حق بر آنها تابیده باشد و معنای «مولا» را به «اولی به تصرف» تعبیر کرده باشد. ما نیز برای نمونه گفتار دو تن از این علما را نقل می کنیم.

از جمله این علما، محمد غزالی است؛ او در کتاب سرالعالمین به تبریک عمر در روز غدیر اشاره می کند و می گوید: « این سخن عمر در حقیقت تسلیم در برابر امر و رضایت و تحکیم آن بود. امّا بعد از آن بود که هوی و هوس برای حبّ ریاست بر او غلبه کرد و او عمود خلافت را به دوش گرفت. و قرار‌ها و پیمان‌ها در خفقان هوی و هوس و زد و خورد نیزه‌ها و ازدحام اسب‌ها و سپاهیان و لشکر کشی برای فتح کشور‌ها فراموش شد و آنها از شراب هوی و هوس سیراب گردیدند. و به همین خاطر بود که مردم به همان اختلافات، روز اوّل بازگشتند و عهد و پیمان خود را پشت سر افکنده و آن را به قیمتی اندک فروختند»[۱].

عالم دیگر از اهل سنت محمد بن طلحه شافعی (۶۵۲هـ) است؛ او که در حدیث و فقه و علوم غریبه، جزو سرآمدان زمان خود بود، معنای مولا در حدیث غدیر را اولویت معنا می کند و می گوید: « معناى حدیث غدیر این است: هر کس که من بر او أولى و سزاوارترم و یا ناصر و وارث و یا پشتیبان و دوست صمیمی او هستم علی هم برای او این چنین است. و این کلام صریح در تخصیص علی به این منقبت بلند بوده و او را برای دیگران مانند خود قرار داده و این خصوصیت را برای دیگری قائل نشده است .

از این رو معلوم می‌شود که این حدیث از أسرار سخن خدای تعالى است … که [مضمون آن] در آیه مباهله نیز آمده. پس به درستی که علی از همه کس بر مؤمنین اولی و سزاوارتر است و ناصر مؤمنین و سید آقای مؤمنین است. و هر معنایى که امکان داشته باشد از لفظ مولی برای رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلّم إثبات کنیم همان را برای علی می‌توان ثابت نمود. و این مرتبه‌ای بلند و والا و منزلتی دست نیافتنی و درجه‌ای عالی و جایگاه رفیع است که پیامبر آن را به علی و نه به دیگری اختصاص داده است. و از این روست که روز غدیر روز عید و موسم سرور برای دوست‌داران علی [علیه السلام‌] گشته است»[۲]


[۱] . «لکن أسفرت الحجه وجهها وأجمع الجماهیر على متن الحدیث من خطبته فی یوم غدیر خم باتفاق الجمیع وهو یقول: من کنت مولاه فعلی مولاه. فقال عمر: بخ بخ یا أبا الحسن لقد أصبحت مولای ومولى کل مؤمن ومؤمنه. فهذا تسلیم ورضى وتحکیم. ثم بعد هذا غلب الهوى لحب الریاسه وحمل عمود الخلافه وعقود البنود وخفقان الهوى فی قعقعه الرایات واشتباک ازدحام الخیول وفتح الأمصار سقاهم کأس الهوى، فعادوا إلى الخلاف الأول فنبذوه وراء ظهورهم، واشتروا به ثمنا قلیلا». ر.ک: مجموعه رسائل الإمام الغزالی، کتاب سر العالمین ص۴۸۳ ، طبعه مصححه منقحه، إبراهیم أمین محمد، المکتبه التوفیقیه.

[۲] . «فیکون معنى الحدیث: من کنت أولى به أو ناصره أو وارثه أو عصبته أو حمیمه أو صدیقه فإن علیا منه کذلک، وهذا صریح فی تخصیصه لعلی بهذه المنقبه العلیه وجعله لغیره کنفسه … بما لم یجعله لغیره.

ولیعلم: أن هذا الحدیث هو من أسرار قوله تعالى … فإنه أولى بالمؤمنین وناصر المؤمنین وسید المؤمنین. وکل معنى أمکن إثباته مما دل علیه لفظ (المولى) لرسول الله فقد جعله لعلی علیه السلام. وهی مرتبه سامیه ومنزله شاهقه ودرجه علیه ومکانه رفیعه خصه صلى الله علیه وسلم بها دون غیره، فلهذا صار ذلک الیوم یوم عید وموسم سرور لأولیائه». مطالب السئول، ص ۴۵-۴۴