یکی از شبهاتی که اخیرا توسط دشمنان اهل بیت عصمت و طهارت به خصوص کینه توزان به حضرت صدیقه طاهره برعلیه آن حضرت به راه انداخته اند همین شبهه سست و بی پایه و اساس است که بدون هیچ مدرک و سندی و تنها به صرف یک ادعای پوچ مطرح شده است. ما در این جواب سابقه عزاداری به خصوص برای صدیقه طاهره سلام الله علیها را خدمتتان نقل و سپس به علل عزاداری چند روزه برای آن حضرت می پردازیم:


آنچه که به اسناد و مدارک متقن ثابت شده است این است که در طول تاریخ همه ساله ایام فاطمیه، شیعیان به مناسبت شهادت حضرت زهرا مراسم عزاداری اقامه می کردند و بعد از انقلاب هم این مراسم در بیوت مراجع عظام و رهبری و هیئتها اقامه می شود.
اولین عزاداران بر حضرت صدیقه شهیده سلام الله علیها, امیرالمومنین علی علیه السلام و خاندان مطهرش می باشند, چنانکه از سیدالشهدا نقل شده که امیرالمومنین در هنگام دفن فاطمه زهرا سلام الله علیها اینگونه عزاداری فرمود :بر این مصیبت بزرگ همچون مادرى که فرزند از دست داده مى‏نالیدم . یا رسول الله ! در محضر خداوند دخترت مخفیانه به خاک سپرده شد، حقّش را به زور گرفتند ، و آشکارا از ارث خود محروم گشت، و حال آن که هنوز از رحلت تو دیرى نپائیده و یاد تو فراموش نگشته است )الکافی ج ۱ ص ۴۵۸ و الأمالی ، المفید – ص ۲۸۲ .(

 


البته توجه به یک نکته در اینجا ضروری است و آن اینکه: در عصری که عمر بن خطاب به بهانه جلوگیری از گریه بر میت تازه گذشته ، شبانه و بدون اجازه وارد خانه مردم می‌شود و زن‌ها را کتک زده و حجاب از سر آن‌ها بر می‌دارد ، آیا می‌توان مجلس عزاداری برپا کرد؟)المصنف ، عبد الرزاق ج ۳ ، ص ۵۵۷ .) همین قدر عزاداریهای مخفیانه ای که از سوی اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام در آن دوران انجام می گرفت نشان دهنده عزم آن بزرگواران برای نشاندادن عظمت این مصیبت بوده است.
این عزاداریها در زمان دیگر ائمه هم ادامه داشته است به طور نمونه خصیبی در «الهدایه الکبری» و بحرانی در «العوالم» و همچنین بسیاری دیگر با ذکر سند نقل کرده اند که امام صادق علیه السّلام در عزای مادرش فاطمه زهرا سلام الله علیها آن چنان می‎گریست و ذکر مصیبت می کرد که محاسنش از اشک تر میشد.

 


مصیبتی که امام صادق آنرا نقل کرده و برای آن به شدت می گریست اینگونه از ایشان نقل شده:
امام فرمود: …عمر با لگد بر در خانه (حضرت زهرا) کوبید، تا این که در به پهلوی فاطمه ـ سلام الله علیها ـ اصابت کرد، در حالی که، او به جنینی شش ماهه به نام محسن حامله بود و آن جنین سِقط گردید. آن گاه عمر، قنفذ و خالد بن ولید هجوم آوردند، عمر بر صورت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ سیلی زد به طوری که گوشواره‎اش در زیر مقنعه قطع گردید و صدایش به ناله برخواست و گفت: وا! ابتاه، وا رسول الله!! ابنتکِ فاطمه تکذّب و تضرب و یقتل جنین فی بطنها.
«وای پدر! وای رسول الله!! به دخترت نسبت دروغ می‎دهند، او را می‎زنند و فرزندش را می‎کشند.»

امیرالمؤمنین در این هنگام فضّه را طلبید و گفت: بانویت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ را کمک کن آن گونه که زنان حامله را در زایمان کمک می‎کنند. پس همانا از اثر لگد و ضرب در، درد زایمان او را فرا گرفت و محسنش سقط گردید. (خصیبی، الهدایه الکبری، ص ۴۰۸، بحرانی، العوالم، ج ۱۱، ص ۴۴۲٫ )

 


در دورانهای بعد از ائمه اطهار هم این عزاداریها به نسبت آزادی عمل شیعیان ادامه می یافت به عبارت دیگر در هر دوره ای که شیعیان تحت فشار حکومتها نبوده اند، عزاداری برای ائمه اطهار و فاطمه زهرا سلام الله علیها بیشتر می شده و شیعیان با خیالی آسوده تر و آشکارا به عزاداری می پرداخته اند. اما در دوره هایی که این فشار و تهدید از ناحیه حکومت و حاکمان وجود داشته، عزاداری کمتر، و به صورت مخفیانه صورت می گرفته و به واسطه همین امر در دوره های اخیر که شیعه کمتر احساس خطر کرده عزاداری برای حضرت زهرا و سایر معصومین ـ علیهم السلام ـ بیشتر و بهتر شده است. ابن اثیر می نویسد: «در قرن سوم و چهارم و پنجم و همزمان با تشکیل دولت های آل بویه در عراق و حمدانیون در سوریه و فاطمیون در مصر، مذهب شیعه گسترش یافت و مراسم عزاداری توسعه یافت.»( ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ترجمه عباس خلیلی، ج۸، ص۵۴۹)

 


با گسترش تسلط دیلمیان بر بغداد در این شهر که از سالها پیش مرکز اجتماع شاعران شیعی بود انجمن ها تشکیل گردید که در آن فضیلت های اهل بیت را نقل نموده و بر مظلومیت آنان اشک می ریختند.» (شهیدی، سیدجعفر، زندگانی فاطمه زهرا (س)، ص ۲۱۳)
در دوره هایی که حاکمان سنی حاکمیت داشتند، شیعیان نمی توانستند عزاداری کنند به عنوان نمونه در دوران حکومت عباسیان «… علویان یا از دم تیغ گذشتند و یا در سیاه چالها پوسیدند و یا از ترس جان گمنام در دهکده ها و بیغوله ها بسر می بردند… با این حال نوحه گری در مجلس های سری و سپس بر سر بازارها بر دختر پیغمبر و ستمهایی که بر او و فرزندان او رفته است آغاز شد.(همان)

 


شاید بتوان گفت از دوره صفویه به بعد بود که عزاداریها علنی شد و در دورانهای اخیر، عزاداری از نظر کمیّت و کیفیت رشد کرد.
تا اینجا متوجه شدید که نه تنها ایام فاطمیه و سوگواری برای صدیقه شهیده سلام الله علیها در طول تاریخ وجود داشته است بلکه این عزاداریها برای همه ائمه اطهار که مظلومانه به شهادت رسیده اند وجود داشته است.


اما اینکه چرا چند روز عزاداری برای صدیقه طاهره سلام الله علیها می شود نیز روشن است چرا اولا در تاریخ شهادت آن حضرت اختلاف وجود دارد و شیعیان برای بزرگداشت آن در هر دو مورد اختلافی عزاداری می کنند و ثانیا مصیبت حضرت زهرا سلام الله علیها مصیبتی عظیم است و هر چه مصیبت بزرگتر باشد، عزاداری مربوط به آن هم بیشتر خواهد بود. آیت الله وحید خراسانی آن را مصیبت کبری می نامد ایشان می گوید: «… در این مصیبت کبری که ناموس خدا و بضعه خاتم انبیاء وکفو سید اوصیاء و مادر ائمه هدی نیمه شب دفن شد… به پاخیزیم و آنچه در توان داریم در تعظیم شعائر شهادت او انجام دهیم.( خراسانی، وحید، جزوه «در آستانه مصیبت عظمی شهادت صدیقه کبری(س)، قم، مدرسه باقرالعلعوم. ص۵٫)

 


به واسطه همین بزرگی مصیبت است که شیعیان ممکن است چند روز قبل یا بعد از شهادت اقامه عزا کنند. از طرفی به واسطه نزدیک بودن این دو روزاختلافی، کم کم یک حالت پیوستگی بین ایام به وجود آمده و برخی آن را به دو دهه تقسیم کرده و آن را اختصاص به حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ داده اند. و روایتی در این زمینه وجود ندارد. اما سیره ائمه اطهار و علمای دین بزرگداشت شهادت آن حضرت بوده است.

 


البته در حال حاضر نمونه های عرفی زیادی نیز مانند ایام عزا وجود دارد مثلا در هفته معلم یا هفته دولت و…که با اینکه فقط یک روز اختصاص به این مناسبت ها دارد ولی به خاطر عظمت جایگاه،دهه و هفته به این نامها بر گزار می شود .
در پایان باید به یک نکته مهم اشاره کرد و آن اینکه فاطمیه یک دهه نیست؛ که یک تاریخ است. یک تاریخ پر از درد. یک تاریخ پر از غربت. یک تاریخ پر از مظلومیت. یک تاریخ پر از ایمان به تاراج رفته. یک تاریخ پر از ظلم به خاندان رسول خدا. حال این ما هستیم و این آزمایش بزرگ الهی در حفظ و پاسداشت آنهمه ایثار و جانفشانی.

 

 

منبع:پرسمان