امام جمعه موقت تهران گفت: این دولت از اول وعده داده بود که ارزش پول ملی را افزایش دهد، ولی تنها نقطهای که زائران اذیت شدند، موضوع ارز بود که هم اصل مسئله به صورت امری ناپسند باقی مانده و پول ما ثبات ندارد و هم نسبت به زائران باید تمهیداتی اندیشیده میشد تا در عراق اذیت نمیشدند.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی».[۱]
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ الصَّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِین طَبِیبِنَا حَبِیبِنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِم مُحَمَّدٍ و آلِهِ الأطْهَرینَ سِیَّمَا مَولَانَا بَقیَّهَ اللهِ فِی العَالَمینَ أَرْوَاحُنَا فِدَاهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ رِضَاهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
«أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ»[۲].
مقدّمه
شما برادران و خواهرانِ عزیز را و نفسِ ضعیفِ خود را به تقوای الهی دعوت میکنم.
مسئلهی استعانت و شفاعت
در ادامهی مباحثِ قبل «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ»[۳] مرحوم آیت الحق آقا شیخ محمد حسین اصفهانی مفسّرِ عارف، فقیه، حکیم و رهیافته مطلبی دارند که اگر ما عبادتی انجام میدهیم باید بدانیم که نقشِ ما نقشِ قابلی است، فاعل خدای متعال است، اثر برای خداست، موجودِ امکانی هم در حدوث و هم در بقاء وابسته است، هیچ نوع استقلالی در هیچ کاری ندارد، همانگونه که ما نبودیم و احتیاج داشتیم که خدای متعال به ما وجود بدهد، حال که خدای متعال به ما وجود داده است دم به دم او به ما وجود میدهد، هیچ تفاوتی با قبل از وجودمان نیست، آن وقت اگر خدای متعال نمیداد ما نبودیم و حال هم اگر خدای متعال به ما وجود ندهد ما نیستیم، ما دم به دم از خدای متعال وجود میگیریم.
اگر افعالِ ما، کارهای ما، عبادتهای ما هم امرِ وجودی است آن هم از جانبِ حقتعالی است.
خدای متعال به ما عبادت میدهد، افاضهی خدای متعال است، اگر دعا میکنیم خدای متعال معرفتِ به دعا را به ما داده است، خدای متعال از طریقِ پیغمبران علیهم السلام به ما برنامه داد که ما خودمان را با خدای خودمان وصل کنیم؛ هم اصلِ الهامِ دعا و تعلیمِ دعا و هم عملاً دستِ نیاز به دامانِ بینیاز وصل کردن و دلِ فقیر را به دریای غنا مرتبط ساختن توفیقِ الهی است، خدای متعال به انسان توفیقِ دعا میدهد، خدای متعال به انسان سوز میدهد، خدای متعال به انسان اشک میدهد، خدای متعال به انسان حال میدهد، همهی اینها از جانبِ ذاتِ ربوبی است.
لذا وقتی میگوییم «إِیَّاکَ نَعْبُدُ» مغرور نشویم، ما عبادت را به خودمان نسبت میدهیم اما رزق است، روزیِ پروردگارِ متعال است، بلافاصله به دنبالِ آن میگوییم «وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ»، این تکمیلِ آن انتسابی است که عبادت را به خودمان نسبت دادهایم، ما که عبادت میکنیم بدونِ اعانت و کمکِ خدای متعال ممکن نیست، نه اینکه میسر نیست، لذا بلافاصله عرض میکنیم «وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ» من در عبادتِ خود از تو کمک میخواهم، من از تو میخواهم به من توفیقِ نماز شب بدهی، من از تو میخواهم به من توفیقِ نماز اول وقت بدهی، من از تو میخواهم به من حضور قلب بدهی، من از تو میخواهم به من خشوع در عبادت بدهی.
این عبودیّت منهای استعانت عملی نخواهد بود، گرچه خودِ استعانت هم از جانبِ حق تعالی به انسان توفیق داده میشود که انسان از او کمک بخواهد.
مطلبِ دیگر این است که همانگونه که درجاتِ عبادت از عبادتکنندگانِ مختلف مختلف است، هر کسی در یک کلاس از بندگی خدای متعال را عبادت میکند و آخرین درجهی عبودیّت و عبادت عبادتِ عارفانه است، عبادتِ عاشقانه است، عبادتِ شاکرانه است، که بنا به تعبیرِ معصوم سلام الله علیه این عبادت عبادتِ احرار است.
آنهایی که خود را از قید و بندِ غیرِ خدا خلاص کردهاند، «غلامِ همّتِ آنم که زیر چرخ کبود، ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است»، عبادتِ آنها نه از روی طمع است و نه از رویِ ترس، ذاتِ آنها مانندِ مادری است که فرزندِ خود را ذاتاً دوست دارد، نیازی به بچّه ندارد اما محبّتِ به بچّه در وجودِ او موج میزند، او توقّع ندارد که بچّهی او برای او کاری کند، او بچّهاش را دوست دارد… انسانهایی هستند که خدای متعال را دوست میدارند، عشق به پرستش دارند، عشق به بندگی دارند، اگر تمامِ عالَم علیهِ آنها باشد، اگر بدنِ آنها قطعه قطعه بشود دست از عبادتِ خدای متعال برنمیدارند، اگر همهی عالَم هم به آنها اقبال کند توجّهی به اقبال و ادبارِ دنیا ندارد، خدای متعال در دلِ او نشسته است و عشقِ خود را در این دل تعبیه کرده است و او نمیتواند خدای متعال را عبادت نکند، «الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ»[۴]، خوشا آنان که الله یارشان بی، بهشتِ جاودان بازارشان بی، خوشا آنان که دائم در نمازند… اینها دوامِ عبودیّت دارند، همیشه در حالِ عبادت هستند.
استعانت هم همینطور است، افرادی هستند که وقتی از خدای متعال کمک میخواهند نه اینکه توجّهی به خودشان و نیازهای خودشان دارند، این استعانتِ خلیلی با استعانتِ اشخاصِ مختلف تفاوت دارد.
منطقِ حضرت خلیل از ابتدا این است: «وَالَّذِی هُوَ یُطْعِمُنِی وَیَسْقِینِ * وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ»[۵] من که غذا میخورم من نیستم، خداست که لقمه بر دهانِ من میگذارد، دستِ من دستِ من نیست، وجودِ من وجودِ من نیست، من جلوهی او هستم، او برای من سفره پهن کرده است، او به من غذا میدهد، او مرا سیراب میکند، اوست که به من جامِ محبّت میدهد، اوست که به من جامِ آبِ حیات میدهد که من سیراب بشوم، «وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ» وقتی من مریض میشوم، نمیگوید وقتی خدای متعال مرا مریض میکند، میگوید وقتی من مریض میشوم خدای متعال است که مرا شفاء میدهد، در این رابطه استعانتهایی که انبیاء علیهم السلام دارند، این برای رضای خدای متعال استعانت میکند، خدای متعال دعا را دوست دارد، لذا برای اینکه ما تشویق بشویم و دعای ما نهادینه بشود و همیشه از خداوند متعال حاجت بخواهیم مشروط کرده است، «فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ»[۶]، اگر میخواهید من شما را نگاه کنم باید نگاه شما به من باشد تا من هم به شما نگاه کنم.
«إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ»[۷]، اگر شما خدای متعال را نصرت کردید خدای متعال شما را نصرت میدهد، اگر کسی به جبهه نمیرود و رزمنده نیست، اگر پروردگار متعال بخواهد به او نصرت هم بدهد او قابلیّتِ آن را ندارد، شما حرکت کنید و عطشِ خود را نشان بدهید، جبهه رفتنِ ما، نماز جمعه آمدنِ ما، در اربعین شرکت کردنِ ما، نصرتِ از این ناحیه نشانهی عطش است، نشانهی نیاز است، نشانهی عشق است و چون پذیرش دارید خدای متعال هم نصرتِ خود را به شما میدهد، «وَأَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ»[۸]، «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ»[۹].
از اینکه نمازگزارانِ عاشق و صاحب دلِ ما در هوای سرد در این چمنِ دانشگاه حضور پیدا کردند بنده به نوبهی خود شرمنده هستم، اینکه با وجودِ سالنِ خوبِ مصلّی در هوای سرد هم مؤمنین برای نماز جمعه تحمّلِ مشقّت کنند، از خدای متعال میخواهیم که امکاناتی فراهم کند که مؤمنین با یک آرامش و آسایشِ خاصّی برای نمازِ جمعه حضور پیدا کنند و نماز جمعه مایهی مریضی و سرماخوردگیِ آنها نشود.
لذا من هم سعی میکنم که عرایضِ خود را کوتاه کنم.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ * اللَّهُ الصَّمَدُ * لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ * وَلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدٌ»[۱۰].
خطبهی دوّم
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمینَ اللّهُمَّ صَلِّ وَ سلّم عَلَی سَیِّدِ أَنْبِیَائِکَ وَ أفضَلِ رُسُلِکْ سَیِّدِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ صَلِّ عَلَی سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ أمیرِ المُؤمِنینِ عَلِیِّ بنِ أَبِی طَالِب وَ صَلِّ عَلَى الصِّدِّیقَهِ فَاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ صَلِّ عَلَی سِبْطَیِن نَبِیِّ الرَّحْمَهِ وَ سِیِّدی شِبَابِ أَهلِ الجَنَّهِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ وَ صَلِّ عَلَی سادات الْمُسلّمینَ عَلِیِّ بنِ الْحُسَیْنِ وَ مَحَمَّدِ بْنِ علیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ موسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلیِّ بْنِ مُوسی وَ مُحَمَّدِ بْنِ علیٍّ و علیِّ بنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ الزکی وَ الخلفِ الصالح حجتِک القَائِمِ اُمنائِک فی بِلادک
«أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ وَ نَفسی بِتَقْوَى اللَّهِ»
شما بندگانِ خوبِ خدا و خود را به حرکتِ حولِ محورِ رضای خدای متعال دعوت میکنم، اگر خدای متعال را راضی کنیم خدای متعال دیگران را راضی میکند، وانگهی خدای متعال راضی باشد دیگران میخواهند راضی باشند و میخواهند راضی نباشند.
اصلاح کردنِ رابطهی بین خود و خدای متعال
«مَـنْ أَصْلَـحَ مَا بَیْنَهُ وَبَیْنَ اللَّهِ أَصْلَـحَ اللَّهُ مَا بَیْنَهُ وَبَیْنَ النَّاسِ»[۱۱]، هر کسی رابطهی خود با خدای متعال را اصلاح کند خدای متعال رابطهی او را با بندگانِ خود برقرار میکند، «مَنْ أَصْلَحَ سَرِیرَتَهُ أَصْلَحَ اللَّهُ عَلَانِیَتَهُ»[۱۲]، کمی بنشینیم و فکر کنیم و ببینیم که خودمان در باطنِ خودمان به خودمان نمره میدهیم یا نه؟ اینقدر بیلان دادن و آمار دادن و از کارهای خود راضی بودن و پیشِ این و آن خودنمایی کردن خطرناک است، برویم در خلوتها ببینیم که آیا بطورِ باطنی و واقعی خدای متعال از ما راضی است؟ آیا هر روز امام زمان ارواحنا فداه ما را دعا میکند؟ آیا ما به رعیتِ امام زمان ارواحنا فداه جفا نمیکنیم؟ آیا ما وظیفهی خودمان را درست انجام میدهیم؟
باطنِ خود را یک ارزیابیِ درست کنیم، نیّات و انگیزههایمان را ارزیابی کنیم، و کارهایی که از انظار دور است و فقط خود و خدا میدانیم…
«مَنْ أَصْلَحَ أَمْرَ آخِرَتِهِ أَصْلَحَ اللَّهُ لَهُ أَمْرَ دُنْیَاهُ»، کسی که امرِ آخرتِ خود را اصلاح کند… صبح که بیدار میشویم یک صدمِ آنچه که دغدغهی زندگیِ دنیوی داریم دغدغهی دین داشته باشیم، خدایا! عاجز هستم، نکند که امروز یک غیبتی بر زبانِ من بیاید، نکند یک نیشِ زبان داشته باشم، نکند یک عصبانیّتِ بیجایی مایهی این بشود که دلِ بندهای از بندگانِ تو بشکند و آهی بکشد، نکند من در جلسهای بروم که امام زمان ارواحنا فداه از آن جلسه ناراضی است، نکند کارهایی کرده باشم که خونِ شهدا نسبت به من ناراضی شود و آنها از من روگردان شوند و بگویند ما این همه خون دادیم که دین در مملکتِ شما باشد، تا طهارت باشد، تا حلالخوری باشد، تا محبّت و احسان باشد، این چه وضعی است؟ آیا خونِ شهدای خود را از یاد بردهاید؟ آیا ناظر بودنِ خدای متعال را از یاد بردهاید؟ آیا اینکه وجود مبارک امام زمان ارواحنا فداه عین الله ناظره است، اذنه الله الواعیه است، آیا به یاد میآورید که امام زمان ارواحنا فداه خلوت و جلوتِ شما را میبیند؟ آیا به یاد میآورید که امام زمان ارواحنا فداه تولیدِ شما را، هزینهی شما را، رفت و آمدهای شما را میبیند؟
این نکتهی اساسی است که انسان وقتی صبح از خواب برمیخیزد دغدغهی دین داشته باشد، حسّاسیّتِ به تحصیلِ پروردگار متعال و مقابلهی با شیطانهای ظاهری و شیطانهای باطنی داشته باشد.
شکوهِ اربعین حسینی
اما در ارتباط با وقایعی که در این روزها مناسب است در موردِ آن صحبت شود یکی مسئلهی اربعین است، اربعین؟ چه اربعینی! چه رزمایشی! چه مانوری! چه همایشی! چه شکوهی! چه عظمتی! چه نورانیّتی! چه عشقی! چه در به دریِ عاشقانهای! واقعاً آنگونه که رهبر عظیم الشّأنِ ما فرمودند توصیف ناپذیر است، اجتماعِ عظیمِ جهانی که در دنیا همچنین اجتماعی در گذشته نبوده است و در عصرِ ما هم چنین اجتماعی حاصل نمیشود، و یک اجتماعِ خودجوش، یک اجتماعی که رنگِ معجزه دارد، از عمقِ فطرت میجوشد، عشق است که چنین معجزهای را در عالم به نمایش میگذارد، این دلهای عاشق، این انگیزههای خالص، این دلدادگیِ به سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام، عشقِ حسین است چه ها میکند…
ببینید چه حماسهای، چه شوری، چه شعوری، چه قشونی، چه مانوری و چه عظمت و جلالی برای عرصهی دین و دینداری و در مقابله کردن با فساد و هرزگی و مادّیگرایی و جلوههای شیطانی.
لذا هم از خدای متعال تشکّر میکنیم، که خدای متعال دلها را اینطور به سوی امام حسین علیه السلام عاشق کرده است که از خود بیخود هستند و در سختترین شرایط در سنینِ بالا، از طرفی هم کودکان و نوجوانان و بانوان، بانوانِ با حمل، بانوان با فرزندان شیرخوارشان، این مسیرِ طولانی را که حداقلِ آن بین نجف تا کربلا هشتاد کیلومتر است و حداکثرِ آن گاهی تا هشتصد و نهصد کیلومتر است و پروانگان شمع وجود امام حسین علیه السلام حرکت میکنند.
این هم شکستِ فکرِ ماتریالیستی و فکرِ مادّی است و هم شکستِ تفکّرِ لیبرالی و تفکّرِ سکولاری و تفکّرِ دنیاگرایی است، یک پدیدهی جدیدی است و گویا اسلام دوباره متولّد شده است و معنویّت خود را نشان میدهد.
مسئلهی اربعین برکاتی دارد؛ اولینِ آنها همان مقابلهی با تفکّرِ مادی و دنیاگرایی، مقابلهی با تفکّرِ اشرافیگری و رفاهزدگی است و یک امری است که هر فردی در این کلاس ساخته یشود، کلاسِ عرفان است، کلاسِ اخلاق است، کلاسِ خودسازی است، کلاسِ تحمّلِ سختیها و فشارهاست، یک آموزشِ جبههای است.
نکتهی سوّم مانورِ وحدت است، هم وحدتِ بینِ عراق و ایران که همیشه دنیای شیطنت و استکبار و سلطه بینِ مسلمین تخمِ نفاق و اختلاف را میپاشد و بینِ عراق و ایران که مشترکاتِ فراوانی دارند، این دو ملّت حولِ محورِ ولایت هستند، حولِ محورِ امیرالمؤمنین علیه السلام و ائمهی طاهرین سلام الله علیهم أجمعین هستند، «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ»[۱۳]، خدای متعال برای اینها شناسنامه صادر کرده است، جانهای شیرانِ خدا متّحد است، خدای متعال است که در این دلها… این امر یک امرِ قراردادی نیست، خدای متعال در حالِ خبر دادن است، اگر ایمانِ ما کامل بشود اختلافات کم میشود، اگر ایمان باشد دلها بطورِ طبیعی مثلِ دلِ مادر و فرزند، مثلِ دلِ پدر و فرزند، خدای متعال یک ارتباطِ نامرئی با کلمهی «إنَّما» برقرار کرده است، «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ»، نمایشِ وحدت است.
دل بردن از غیرِ شیعیان و از غیرِ مسلمانان! چقدر از برادرانِ اهلِ سنّتِ ما به این دریا پیوستند و دستِ مودّت و دوستی و همراهی و همیاری به دستِ هم دادند و هر دو در مسیرِ عشقِ امام حسین علیه السلام وحدتِ خود را در عمل نشان دادند و شعار نبود.
مسیحیهایی که آمده بودند، اسقفی که از گرجستان شرکت کرده بود، اینها به معجزه اشبه است که اگر بخواهیم کمی با سعهی صدر بگوییم یک معجزهی قطعیِ حسینی در عصرِ ماست که اتّفاق میافتد و مقابلهی با جنگِ نرم و این شبکههایِ جهنّمیِ اجتماعی که این همه در حالِ سم پاشی و لجن پراکنی هستند، شبکههایی که این همه مردم و جوانها را به الحاد و فساد و هرزگی و فحشاء دعوت میکنند؛ ناگهان یک نوری از وجود مبارک حضرت سالار شهیدان در دلها تابش میکند و همهی دلها را جمع میکند، «حب الحسین یجمعنا»! این عشقِ امام حسین علیه السلام است که همهی ما را جمع کرده است و این وحدتِ عاشقانهی بدونِ بخشنامهی بدونِ دخالتِ حکومتها نشان میدهد که حکومتها با همهی تشکّلهایشان در برابرِ حرکتِ خالصِ دینی شکستخورده هستند و از بین خواهند رفت.
از برکاتِ این اجتماعِ عظیم و غیر قابل توصیف آن جامعهی آرمانی که اسلام وعدهی آن را داده است و آن مدینهی فاضلهای که گمشدهی بشر است، ما در این حرکتِ اربعین، در این حرکتِ اقیانوسیِ عاشقانِ امام حسین علیه السلام بالعیان میبینیم که هیچ کسی طلبکار نیست و همه بدهکارِ امام حسین علیه السلام هستند و خود را بدهکارِ زائرینِ امام حسین علیه السلام میدانند، و هیچ حرکتی که حاکی باشد که مثلاً یک کسی آمده است که چیزی بدست بیاورد، نه مسئلهی منسب است، نه مسئلهی شهرت است، نه مسئلهی پول است، هیچ چیزی در آن نیست، این میلیونها جمعیّت با یک اخلاص بیایند و همه هم یار و یاورِ یکدیگر باشند، مخلصِ هم باشند، عاشقِ هم باشند، این همان جامعهی آرمانی است که اسلام وعدهی آن را داده است و مطمئن باشیم و باشید، باش تا صبحِ دولتش بدمد! ان شاء الله مقدّمهی ظهورِ مولایمان حضرت بقیّه الله الأعظم امام زمان ارواحنا فداه خواهد بود.
ما از دولتمردانِ کشورِ همسایه، از مردمِ عاشقِ امام حسین علیه السلامِ عراق که اینها سالیانِ سال در این مرتبه شاخص هستند و جزوِ سابقین هستند، «وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ، أُولئِک الْمُقَرَّبُونَ»[۱۴]، مردمِ عراق نسبت به زائرینِ امام حسین علیه السلام هیچ وقت کم نگذاشتند، این چند سالی هم که این پدیدهی نوظهور مایهی عزّت و عظمتِ عراق و شیعه و اسلام شده است اینها همچنان در خدمت به زائر سر از پا نمیشناسند و منّتِ زائر را میکشند، از آنها تشکّر میکنیم.
عزیزان و بزرگوارانی که با چه زحماتی موکبها فراهم کردند و در کنارِ برادرانِ عراقی از زائرین همه نوع پذیرایی در حدّ امکاناتشان کردند تقدیر و تشکّر میکنیم.
نیروی انتظامی در اینجا جزوِ برندگانِ این میدان است، اینها در صدورِ گذرنامهها یک حرکتِ جهادی کردند، در حضورشان در مناطقِ مرزی، در سامان دادن به امور الحق و الانصاف کارِ برجستهای انجام دادند.
از مسئولینمان هم توقّع داریم، سال گذشته که گذشت، باید خودشان را برای امسال آماده میکردند، از حالا برای سال آینده آماده بشوند، آنچه در توزیع ارز در کشور عراق و در مرز برای زائرینِ عاشقِ ما پیش آوردند زیبا نبود و برای ما عزّت نبود، باید فکری برای این جهات کنند، هم در اصلِ سامان دادنِ مسئلهی ارز، این دولت از ابتدا وعده داده بود که مسئلهی ارزشِ پولِ ملّی را بالا ببرد ولی این زائرینِ ما تنها نقطهای که اذیّت شدند و مایهی رنجشِ آنها شد هم اصلِ مسئله بصورتِ یک امرِ ناپسند باقی مانده است، ارزِ ما ثبات ندارد و در نتیجه تجارتِ تجّارِ ما و امورِ اقتصادیِ کشور هم همینطور، و هم باید نسبت به زائرین تمهیداتی میشد و کاری انجام میشد که حدّاقل آنها احیاناً آنجا اذیّت نمیشدند.
توصیهی ما این است که شما بکه بحمدالله زیرِ پرچمِ ولایت هستید و هرچه دارید از محرّم و صفر دارید، این خونِ شهدای ماست، این جوششِ عشقِ عاشقانی که به کربلا رفتند، اینها هستند که شما را حفاظت میکنند، اینها مایهی آبروی کشورِ شما هستند، از حالا بنشینید و برنامهریزی کنید که برای سالهای بعد مشکل نداشته باشید.
۱۳ آبان
مسئلهی دیگر مسئلهی سیزده آبان بود که ۱۳ آبان تجدیدِ سه خاطره است، دو خاطرهی تأسفبار و فاجعهآمیز و یک خاطرهی افتخارآفرین.
خاطرهی اول تبعیدِ حضرت امام رحمه الله تعالی علیه به جرمِ مقابلهی با قانونِ کاپیتولاسیون و مصونیّتِ بیگانگان در کشورِ ما، فروختنِ شرف و استقلالِ کشور به آنها که ما توقّع داریم مسئولینِ ما قوانینِ ذلّتبار را تعقیب نکنند، FATF و امثالِ اینها را… این ادامهی همان قانونِ کاپیتولاسیون است، از فرمایشان رهبر معظم انقلاب بیاموزند و عبرت بگیرند، ایشان فرمودند: این طرحهایی که در اتاق فکرِ استعمارگران پخته میشود، اینها برای استعمار اینها را ساخت و پرداخت میکنند، چه چیزی را مدّنظر قرار داده بودند که این تذکّرات را دادند؟ از شورای محترم نگهبان که بحمدالله در این رابطه هم توقّعِ مردمِ ما را، انقلابیّونِ ما را، استقلالخواهانِ ما را برآورده کردند، ولی بینِ خود و خدا بجایِ اینکه به دیگران فکر کنیم و آنها را راضی کنیم بیاییم و جوانانِ خود را بکار بگیریم، استعدادهای داخلی را شکوفا کنیم، از ظرفیّتهای داخلی استفاده کنید.
خاطرهی دوم: در سال ۵۷ شهادت دانشآموزانِ ما با امرِ امریکا بدستِ دژخیمانِ رژیم بود که این دو حادثه، دو حادثهی تأسّفبار است.
اما حادثهی سوّم: تسخیرِ لانهی جاسوسی بود که هم امام در آن وقتی که دانشجویانِ پیروِ خطّ امام این انقلابِ دوم را کلید زدند، امام فرمودند که کارِ خوبی کردید و ادامه بدهید، پیام حضرت امام از طریقِ حاج احمد آقا به پیروانِ خطّ امام بود، بعد هم خودشان این را تبیین کردند و فرمودند این انقلاب از اصلِ انقلاب هم عظیمتر بود.
اولین مرتبهای که امریکا در دنیا تحقیر شد، یک ملّتِ تازه انقلاب کرده هیمنهی امریکا را زیرِ سوال برد، آن شکوه و عظمتِ برفگونه و آدمبرفیِ امریکا را آب کردند و زیرِ پا له کردند، لذا اسیر کردنِ این دیپلماتهای امریکایی و تسخیرِ لانهی جاسوسی یک قدرتنمایی از جوانانِ ما بود و اقتدارِ اینکه ملّتی جرأت میکند سفارتِ یک ابرقدرتی را که تا آن روز یکّهتازِ عرصه است اینطور زیرِ پا ببرند این انقلابِ ما بود که به ملّتِ ما این عظمت و این اقتدار را داد.
لذا مسئلهی ۱۳ آبان برای ما همیشه از یک ابعادِ خاصِّ سیاسی و اجتماعی برخوردار است.
امریکا رو به افول است
اما امسال که امریکا مسئلهی تحریم را که کلاه بر سرِ ملّتِ خود و ملّتها میگذارد و تصوّر میکند که تحریم غولِ جدیدی است که بخواهد ملّتِ ما را بترساند، شما چهل سال است که ما را تحریم کردهاید و به فضلِ الهی همین تحریمها باعث شد که ما صاحبِ موشک هستیم، صاحبِ صنعت هستیم، صاحبِ شرکتهای دانشبنیان هستیم که به دستِ جوانهای رشید و صاحبفکر و صاحبانگیزهی ما بحمدالله تولید ثروت میکند، ما امروز هواپیمای جنگی میسازیم، امروز پهبادهای ما از مرزِ تولید به مرزِ صادرات هم رسیده است، ما هستیم که در مسئلهی پزشکی و دارو پیش رفتهایم، اینها همه از برکاتِ تحریم بوده است، این رشادتِ جوانهای ما، این استقلالخواهیِ جوانهایِ ما، این علاقهی مردمِ ما به خودکفایی باعث شد که در اثرِ تحریمهای شما کمر ببندیم و خودمان نیازهای خود را تأمین کنیم.
اما چند تذکّر هم در این رابطه عرض میکنیم.
رهبر معظم انقلاب در مسائل گذشتهی امریکا که امریکا از چه زمانی با ما در جنگ است و چه شواهدی در این رابطه داریم فرمودند، از هیچ خیانتی در طولِ قرنی و بلکه دو قرن و بخصوص در این چهل سالِ اخیر به ما حملهی نظامی کردهاند، ایجادِ آشوب کردهاند، تجزیهطلبها را تحریک کردهاند، جنگ را بر ما تحمیل کردهاند، هواپیمای ما را زدهاند، کشتیِ ما را زدهاند، نفتِ ما را زدهاند، هم بطورِ نظامی به ما حمله کردهاند و هم تبلیغاتی علیهِ ما بودند، هم صدّام را تحریک کردند، هم در طبس آمده بودند که معجزهی انقلاب و معجزهی معنویّت و معجزهی وجود مبارک حضرت حجّت امام زمان ارواحنا فداه، که این جریانِ طبس آبروی اینها را در ابعادِ مختلف برد، اینها همیشه در مصاف بودهاند، اینها همیشه مقابلِ ما بودهاند، اما در این رویارویی، در این جنگِ بیامانِ نظامی و اقتصادی و تبلیغاتی و فرهنگی برندهی اصلی مردمِ ایران هستند، انقلابِ اسلامیِ ماست، ما چهل سال پیش رفتیم و امروز اقتدارِ نظامیِ ما، اقتدارِ دفاعیِ ما، اقتدارِ اقتصادیِ ما، اقتدارِ منطقهای و نفوذِ منطقهایِ ما در ابعادِ مختلف با چهل سالِ قبل قابل مقایسه نیست، ولی امریکا در همهی این ابعاد در حالِ افول است و ما باید این را باور کنیم که امریکا در حالِ پسرفت است و امریکا آن هیمنه را امروز ندارد، امریکا در دیپلماسیِ عمومی شکست خورده است، تبلیغاتِ امریکا در ملّتها تأثیرِ چندانی ندارد، یارانی که دیروز از او تبعیّت میکردند امروز تبعیّت نمیکنند، نفرتِ ملّتِ خودشان و ملّتهایی مانندِ ایران نسبت به آنها روزافزون است اما محبوبیّتِ ما، الهامدهیِ ما، توسعهی جبههی مقاومتِ ما و پیروزیهای ما در شکستنِ سدِّ داعش و غیرداعش، همهی اینها نشانههایی از پیروزی و عظمتِ ماست.
حضرت آقا به جوانان عزیز دو پیام دادند، یکی «بصیرتِ لازم» که در برابرِ لبخندِ دشمن و فریبِ دشمن فریب نخوریم و دوم «ترویج و تبیینِ مقاومت».
چون من قول دادهام که به دلیلِ وجودِ سرما و همّت و ایمان و بزرگواری و کرامتِ شما که در این هوای سرد تا اینجا تحمّل کردید و ما را در ابعادِ مختلف مورد نوازش قرار دادید هم شرمنده هستم و هم تشکّر میکنم، در موردِ محکومیّت شیخ سلمان در بحرین واقعاً کارِ ظالمانهای است، یک برگهی بسیار ننگینی بر اوراقِ حکومتِ ننگینِ بحرین است و مقاومتِ یمن هم قابلِ ستایش است اما شرایط اقتصادی و درمانی و شرایطِ زندگیِ مردم و بخصوص کودکان رقّتبار است.
روز جمعه باید دعا کنیم.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ * مَلِکِ النَّاسِ * إلَهِ النَّاسِ * مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ * الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ * مِنَ الْجِنَّهِ وَ النَّاسِ»[۱۵].
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸
[۲] الکافی (ط – الإسلامیه)، جلد ۳، صفحه ۴۲۲
[۳] سوره مبارکه حمد، آیه ۴
[۴] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۱۹۹ (الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَٰذَا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ)
[۵] سوره مبارکه شعراء، آیات ۷۹ و ۸۰
[۶] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۵۲ (فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَاشْکُرُوا لِی وَلَا تَکْفُرُونِ)
[۷] سوره مبارکه محمد، آیه ۷ (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ)
[۸] سوره مبارکه بقره، آیه ۴۰ (یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَأَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ وَإِیَّایَ فَارْهَبُونِ)
[۹] سوره مبارکه حمد، آیه ۴
[۱۰] سوره مبارکه اخلاص
[۱۱]نهج البلاغه، حکمت ۸۹ (مَـنْ أَصْلَـحَ مَا بَیْنَهُ وَبَیْنَ اللَّهِ أَصْلَـحَ اللَّهُ مَا بَیْنَهُ وَبَیْنَ النَّاسِ، وَمَنْ أَصْلَحَ أَمْرَ آخِرَتِهِ أَصْلَحَ اللَّهُ لَهُ أَمْرَ دُنْیَاهُ، وَمَنْ کَانَ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ وَاعِظٌ کَانَ عَلَیْهِ مِنَ اللَّهِ حَافِظٌ.)
[۱۲] امالی شیخ صدوق، جلد ۱، صفحه ۳۴ (حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ اَلْمُغِیرَهِ اَلْکُوفِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا اَلْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ عَنْ جَدِّهِ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ اَلْمُغِیرَهِ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنِ اَلصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ قَالَ قَالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَیْهِ : کَانَتِ اَلْفُقَهَاءُ وَ اَلْحُکَمَاءُ إِذَا کَاتَبُوا بَعْضُهُمْ بَعْضاً کَتَبُوا بِثَلاَثٍ لَیْسَ مَعَهُنَّ رَابِعَهٌ مَنْ کَانَتِ اَلْآخِرَهُ هَمَّهُ کَفَاهُ اَللَّهُ هَمَّهُ مِنَ اَلدُّنْیَا وَ مَنْ أَصْلَحَ سَرِیرَتَهُ أَصْلَحَ اَللَّهُ عَلاَنِیَتَهُ وَ مَنْ أَصْلَحَ فِیمَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَصْلَحَ اَللَّهُ لَهُ فِیمَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اَلنَّاسِ.)
[۱۳] سوره مبارکه حجرات، آیه ۱۰ (إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ)
[۱۴] سوره مبارکه واقعه، آیه ۱۰
[۱۵] سوره مبارکه ناس
پاسخ دهید