«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ * بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْری * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی».[۱]

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمین وَ الصَّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنَا حَبِیبِنَا شَفیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِم مُحَمَّد وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّه مَوْلَانَا بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ أَرْوَاحُنَا وَ أَرْوَاحُ مَنْ سِواهُ فِدَاهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ إِلَی یَوْمِ الدِّینِ».

خوشبختی واقعی با هدایت الهی

«أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّه‏».[۲] همه‌ی برادران و خواهران و پاک‌دلان و نمازگزاران جمعه را به تقوای الهی، به تحصیل رضای خدا در شناخت وظیفه، آگاهی به مسئولیّت، به ایفای رسالت در زندگی و پرهیز از همه‌ی گناهان، گناهان فکری، گناهان میلی، احساسی و گناهان عملی دعوت می‌کنم. «فَمَنِ اتَّبَعَ هُدایَ فَلا یَضِلُّ وَ لا یَشْقى‏»،[۳] اگر کسی پیرو هدایت الهی باشد، با هدایت دین زندگی کند، خدا تضمین می‌کند که او در زندگی بدبخت نشود و در زندگی سرگردانی نداشته باشد.

الهی بودن تمام شئونات زندگی اولیا

در خطبه‌ی اوّل از خورشید تابان سوره‌ی مبارکه‌ی فاتحه الکتاب، امّ الکتاب، سبع مثانی استطاعه می‌‌کردیم. خداوند متعال یکی از اسماء قیامت را یوم الدّین معرّفی فرموده و در این سوره‌ی مبارکه خود را «مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» توصیف فرموده است. در خطبه‌ی قبل نکته‌ای را از مرحوم آیت حق، شیخ محمّد حسین اصفهانیِ مفسّر به محضر شما نقل کردیم. در این جلسه توضیح مختصر دیگری را اضافه می‌کنیم. در این‌جا پروردگار متعال قرآن و آنچه که بر پیامبر و اوصیای معصوم پیامبر خود الهام فرموده است… این‌ها عِدل قرآن هستند، ترجمان قرآن هستند، قرآن ناطق هستند. همان‌گونه که همه‌ی شئون قرآن به دست خدا است، «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ»،[۴] در مورد وجود نازنین پیغمبر و ائمّه‌ی معصومین (علیهم السّلام) هم همین‌طور است. زندگی آن‌ها سراسر دیکته‌ی خدا است، پیغمبر هیچ کاری از جانب خود انجام نمی‌دهد. کار پیغمبر کار خدا است، پیغمبر ید الله است، خدا با این دست کار خود را انجام می‌دهد. پیغمبر لسان الله است، خدا با این زبان سخن می‌گوید.

وجود نازنین امیر المؤمنین و فاطمه‌ی طاهره (سلام الله علیهما) و یازده امام ما هم چنین هستند، صحیفه دارند، ریز و درشت گفتار آن‌ها، رفتار آن‌ها، تعامل آن‌ها، قیام آن‌ها، قعود آن‌ها، جنگ آن‌ها، صلح آن‌ها، همه از جانب خدا به صورت دستور العمل در اختیار این‌ها قرار گرفته است. لذا آنچه می‌گویند کلام خدا است.

نورانیّت کلام پیامبر و ائمّه (علیهم السّلام)

در زیارت شریفه‌ی جامعه‌ی کبیره می‌خوانیم که «کَلَامُکُمْ نُورٌ وَ أَمْرُکُمْ رُشْدٌ وَ وَصِیَّتُکُمُ التَّقْوَى»،[۵] کلام آن‌ها نور است. «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»،[۶] الله نور آسمان‌ها و زمین است. آنچه آن‌ها فرموده‌اند منشأ عرشی دارد، از جانب خدا گفته‌اند، این‌ها رساننده‌ی حقایق حقّه بوده‌اند. امّا هم قرآن و هم روایات اهل بیت عصمت و طهارت ظواهر شرع را در بعد واجبات، محرّمات، خوبی‌ها و بدی‌ها که اخلاقیات است بیان فرموده‌اند. معارف حقّه را در بُعد ظاهر در حدّ فهم مغز و فکر بیان فرموده‌اند.

بحث درباره‌ی توحید

امّا اعتقاد به الله، کلمه‌ی توحید. وقتی از پیغمبر خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) می‌پرسند: قیمت بهشت چیست؟ حضرت می‌فرمایند: «ثَمَنُ الْجَنَّهِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ»،[۷] قیمت بهشت کلمه‌ی لا اله الّا الله است. ما از نظر کلامی، از نظر فلسفی، از نظر عقلی لا اله الّا الله را اثبات می‌کنیم. امّا حقیقت لا اله الّا الله در باطن چیست؟ ما این را در این‌جا نمی‌دانیم. ظاهر را می‌بینیم، گاهی ظاهر و باطن شرع مثل ظاهر و باطن ما است.

صورت‌ ظاهری و باطنی اعمال

ظاهر ما جسم است، خون است، عروق است، امّا باطن ما روح خدا است، بارقه‌ی حق تعالی است. «وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی».[۸] لفظی که به کار می‌بریم شما به لفظ توجّه نمی‌کنید، به معنای لفظ گوینده توجّه می‌کنید. لفظ معبر است، از این جهت عبارت می‌گویند، عبارت همان عبور دادن است. کلامی که از زبان گوینده بیرون می‌آید، آنچه در دل او بوده، در ذهن او بوده، در فکر او بوده و برای بعضی در جان آن‌ها بوده، این لفظ پل می‌شود، حقیقت و معنایی را که در باطن گوینده وجود دارد عبور می‌دهد. معنا اساس کار است.

در شرع هم همین‌طور است، خداوند متعال محرّماتی را معیّن فرموده، به بعضی گناه‌ها وعید داده، تهدید فرموده، کیفرهای آن‌ را مشخّص کرده است. واجباتی را قرار داده، اوّل نماز تکبیر است و آخر آن تسلیم و سلام کردن است. ما الفاظی به زبان می‌آوریم، قیام می‌کنیم، رکوع می‌کنیم، سجده می‌کنیم، تشهّد می‌گوییم. امّا چه نوری، چه حقیقتی، چه عینیّتی، چه وجودی ورای این حرکات و الفاظ ما وجود دارد ما خبر نداریم.

حالات میرزا علی آقای قاضی

در حالات بعضی بزرگان ما نقل شده است، از شاگردان آیت حق، میرزا علی آقای قاضی (اعلی الله مقامه الشّریف) گفته بود: در حرم امیر المؤمنین (علیه السّلام) نماز می‌خواندم، ولی دو سلام مستحبّی در آخر نماز را نگفتم، فقط سلام واجب را گفتم. «السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا النَّبِیُّ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ» و «السَّلَامُ عَلَیْنَا وَ عَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِینَ» مستحب است، می‌توانیم نگوییم، امّا «السَّلَامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ» واجب است. او می‌گوید سلام واجب را گفتم و این دو سلام مستحب را نگفتم. دیدم کسی دست روی شانه‌ی من گذاشت، گفت: شیخ محمّد تقی، می‌دانی چه چیزی را از دست دادی؟ گفتم: نمی‌دانم. گفت: نگاه کن. نگاه کردم، باغی از باغ‌های بهشت را دیدم که قابل توصیف نیست، به بیان نمی‌آید که من زیبایی‌های این باغ و جلوه‌های دل‌انگیز این باغ را بتوانم بازگو کنم، از من ساخته نیست. گفت: باطن آن دو سلام چنین باغی بود از دست تو رفت.

بیان قرآن درباره‌ی غیبت

در بُعد گناهان، پروردگار متعال باطن دو گناه را در قرآن به ما نشان داده است. امّا در بعد لفظ و مفهوم این‌ها را می‌دانیم، به حقیقت آن نمی‌رسیم. یکی مسئله‌‌ی غیبت است که در سوره‌ی مبارکه‌ی حجرات حضرت حق جلّ و علی فرموده است: «أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ».[۹] وقتی نهی می‌فرماید: «وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً»، علیه همدیگر بدگویی نکنید.

جایگاه و اهمّیّت نماز جمعه

برادران و خواهران، نمازگزاران و خداجویان، شما بندگان صالح خدا هستید، شما روز جمعه با حضور خود در کانون‌های نماز جمعه موجب شرف پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) می‌شوید، موجب مباهات پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) می‌شوید. شما قشون جلال دین هستید، بدانید که در این مراکز آمده‌ایم که سیم دل خود را وصل کنیم. «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا نُودِیَ لِلصَّلاهِ مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَهِ فَاسْعَوْا إِلى‏ ذِکْرِ اللَّهِ».[۱۰] نفرمود: «فَاسعَوا إِلی صَلَاهِ الجُمُعَه»، فرمود: «فَاسْعَوْا إِلى‏ ذِکْرِ اللَّهِ». نماز جمعه ذکر الله است، هر کس به نماز جمعه می‌آید باید از این کانون آرامش بگیرد و برمی‌گردد با خود آرامش را سوغات ببرد.

ایجاد آرامش با ذکر خدا

زیرا اگر نماز ما حالت ذکر پیدا کرد، نمازِ دل شد، نمازِ جان شد، حقیقت پیدا کرد، از مجسّمه بودن درآمد به باطن رسید، فرمود: «الَّذینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ».[۱۱] نماز به انسان آرامش می‌دهد، از آن جهت که سیم دل به خدا وصل می‌شود و خدا صاحب این خانه است. خانه‌ی دل وقتی صاحب داشته باشد خانه‌ی آبادی است، خانه‌ی بی‌صاحب خانه‌ی خراب است. انسان گنه‌کار خدا را در دل ندارد، از این جهت خانه‌ی دل او خراب است. امّا انسانی که دل خود را به خدا داد این خانه صاحب دارد و قدرت این صاحب مطلق است، کرم او مطلق است، جمال او مطلق است.

می‌فرماید که خدای متعال در دل شما «حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإیمانَ وَ زَیَّنَهُ فی‏ قُلُوبِکُمْ»،[۱۲] اگر دل شما با خدا بود خدا این دل را با محبّت ایمان، با گرمی ایمان شارژ می‌کند. علاوه بر این‌که شارژ می‌کند تزیین می‌کند، چلچراغ ایمان را در خانه‌ی تاریک دل شما روشن می‌کند و خانه‌ی دل شما مثل خورشید می‌درخشد. «وَ زَیَّنَهُ فی‏ قُلُوبِکُمْ»، هم ایمان در دل محبوب می‌شود و هم تزیین می‌شود، دل انسان عرش خدا می‌شود، «قَلْبَ الْمُؤْمِنِ عَرْشُ الرَّحْمَنِ».[۱۳]

پرهیز از غیبت

بیایید در این محفل، در این کانون، در این کلاس، در این محلّ ارتباط و اتّصال با مبدأ متعال، این گناه مخرّب، این گناه بنیان‌کن را با توبه‌ی واقعی کنار بگذاریم، دیگر در محیط زندگی خود آن را راه ندهیم. «وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخیهِ مَیْتاً»،[۱۴] کسی که غیبت می‌کند گوشت بی‌جان برادر خود را می‌خورد. یک انسانی که وفات کرده باشد، بدن بی‌جان شده باشد، کسی برود با دندان خود این بدن را بِکَند و بخورد، باطن غیبت چنین چیزی است ولی ما این‌جا نمی‌بینیم. برای بعضی مجالس غیبت خیلی هم شیرین است، بهانه پیدا می‌کنند که پرونده‌ی کسی مطرح شود، کسی بی‌آبرو شود، کسی کوچک شود، کسی موقعیّت خود را از دست بدهد.

در یک شبکه‌ای چیزی گفته می‌شود، در فضا پخش می‌شود، کسی شنید به دوست خود می‌گوید، او به فامیل خود زنگ می‌زند، او در یک محفلی مطرح می‌کند، یک وقت شخصیّت یک بیچاره را از بین می‌برند. در روایات ما آمده است: «عِرضُ المُسلِمِ کَحُرمَهِ دَمِهِ»،[۱۵] آبروی مؤمن مثل خون او است. یعنی اهمّیّت آبرو و عِرض کمتر از جان نیست. دادگاه انسان را محکوم به اعدام کند، سر دار ببرند یا اشخاصی باعث شوند آبروی کسی برود، این دو مورد از نظر سنگینی جرم موازنه دارند. «عِرضُ المُسلِمِ کَحُرمَهِ دَمِهِ». گاهی سفارش می‌شود نگو، غیبت است، می‌گوید پیش خود او هم می‌گویم. این‌ خیلی بی‌حیا است! پشت سر او که می‌گوید پیش او هم می‌گوید. مگر پیش خود او گفتن غیبت را حلال می‌کند؟ مگر این‌که من پیش خود او می‌گویم ایذای مردم، ظلم به مردم را تجویز می‌کند؟ می‌گوید خودم دیدم، بله خودت دیدی خدا می‌گوید نگو. «وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً».

پرهیز از تهمت به دیگران

فرمود: «لَا تَقُلْ مَا لَا تَعْلَمُ»،[۱۶] این تهمت است. آقا امیر المؤمنین (علیه السّلام) این جمله را دارند: «لَا تَقُلْ مَا لَا تَعْلَمُ»، چیزی را که علم نداری نگو. قرآن می‌فرماید: «وَ لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ»،[۱۷] اصلاً چیزی که به آن علم نداری دنبال نکن. دنبال شایعات نرو، دنبال جوسازی‌ها نرو، دنبال فضاسازی‌ها نرو. «وَ لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً».

باطن اعمال در قیامت

روز قیامت آنچه را که ما این‌جا نمی‌بینیم و چون نمی‌بینیم مهم نمی‌دانیم، خواهیم دید. آن‌جا می‌بینیم ما جیفه‌خواری کرده‌ایم، مرده‌خواری کرده‌ایم، امّا نه مرده‌ی گوسفند، مرده‌ی انسان را خورده‌ایم. آیا وجدان کسی اجازه می‌دهد چنین کاری انجام دهد؟ جامعه را نسبت به همدیگر بی‌اعتماد نکنیم، این اعتماد عمومی را حفظ کنیم.

«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیم»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اللَّهُمَ‏ صَلِّ‏ عَلَى‏ مُحَمَّدٍ وَ آلِ‏ مُحَمَّدٍ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ لِی وَ لَکُمْ».

«أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ».

«قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ * مَلِکِ النَّاسِ * إِلهِ النَّاسِ * مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ * الَّذی یُوَسْوِسُ فی‏ صُدُورِ النَّاسِ * مِنَ الْجِنَّهِ وَ النَّاسِ».

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی سَیِّدِ الأَنْبِیَاء مَوْلَانَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ عَلَی سَیِّدِ الأَوْصِیَاءِ أَمیرِ المُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبِ وَ عَلَی سَیِّدَهِ النِّسَاءِ فَاطِمَهَ سَلَامُ الله عَلَیْهَا وَ عَلَی سَبْطِیِ الرَّحْمَهَ الحَسَنِ وَ الحُسَیْن وَ عَلَی أَئِمَّهِ الْمُسْلِمِینَ عَلِیِّ بنِ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلی وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ موسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلِیِّ بْنِ موسَی وَ مُحَمَّدٍ بْنِ عَلی وَ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّد وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلی وَ الْخَلَفِ الصَّالِحِ الْحُجَّهِ الْقَائِمِ بِهِمْ نَتَوَلّی وَ عَلََی أَعْدَائِهِم نَتَبَرَّءُ إِلَی اللهِ تَعَالی».

راه‌گشا بودن تقوا

«أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ وَ نَفسِی بِتَقْوَى اللَّه‏».

تقوا در زندگی مایه‌ی قبولی عمل است، مایه‌ی نجات از مهالک زندگی است. در همین دنیا تقوا بن بست‌ها را برمی‌دارد. «وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً».[۱۸] انسان باتقوا به بن‌بست نمی‌خورد. این‌که مقام معظّم رهبری (اطال الله عمره الشّریف) فرمودند: بسیجی بن‌بست ندارد برای تقوای بسیج است. «وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً». خودم و همه‌ی شما عزیزان، همه‌ی مؤمنین و مؤمنات را به این گنج عظیم سفارش می‌کنم. ثروت دنیا و آخرت تقوا است و خسارت دنیا و آخرت در بی‌تقوایی است.

برکات راهپیمایی اربعین

مسائلی که در این خطبه مناسب است به محضر شریف شما عرض شود، اوّلین مسئله حماسه‌ی عظیم اربعین حسینی است. الحق و الانصاف پدیده‌ی الهی است و تجلّی عشق است و برکاتی دارد که من چند مورد از برکات و آثار این امر عظیم تقدیم می‌دارم. رهبر عزیز و بزرگوار ما فرمودند: راهپیمایی اربعین سرمایه‌ای ارزشمند است و دارای برکات است. یکی از برکات آن این است که حرکت خودجوش است، همان‌گونه که اصل انقلاب خودجوش است. امام فریاد زد، ولی مردم با این فریاد بیدار شدند، خود آن‌ها آمدند.

در انقلاب تهدیدی نبود، برای کسانی که می‌آمدند تهدید بود، امّا برای کسی که در انقلاب حضور پیدا نمی‌کرد تهدیدی نبود. تطمیع نبود، اگر کسی انقلابی بود به او خانه نمی‌دادند، به او پول نمی‌دادند، به او مقام نمی‌دادند. امّا یک حرکت خوجوشی بود، دست خدا بود. خدا آن‌چنان این دل‌ها را مشتعل کرد، همه شمع سوزان شدند و در وجود حضرت امام ذوب شدند. همه‌ی مملکت را گرفت، شهرها را گرفت، روستاها را گرفت، یک مرتبه ایران یکپارچه فریاد علیه استکبار و سلطنت شد و این نتیجه را داد.

خودجوش و الهی بودن انقلاب

خود محرّم و صفر بخش‌نامه‌ای نیست، اداری نیست، دولتی نیست، یک حرکت الهی است. مبدأ غیبی دارد، دست خدا همراه این حرکت عزاداران حسینی در طول تاریخ است که نه مکان دارد، نه زمان دارد، نه قشر خاصّی دارد. همه‌ی طبقات در مسئله‌ی عزاداری امام حسین (علیه السّلام) حضور دارند. در هشت سال دفاع مقدّس مردم مجبور نبودند در جنگ شرکت کنند، امّا بچّه‌های مُراهِق مثل حضرت قاسم می‌رفتند، با تمهیداتی حضور پیدا می‌کردند. پیرمردهای ۸۰، ۹۰ ساله حضور داشتند، بچّه‌های ۱۰، ۱۵ ساله حضور داشتند، بهنام محمّدی‌ها جزء شهدا بودند و دیگران که در آن سنین بودند، بزرگانی هم در سنین بالا در جبهه حضور داشتند. این حرکتی بود که خدا دل‌ها را به آن سو متمایل کرده بود، یک دمی بود که این قطره‌ها را دریا کرد و این دریاها را خروشان کرد. این دریا بساط ظلم متجاوز را از بیخ و بن برکند.

حماسه‌ی نهم دی

نمونه‌ی دیگر آن، جریان حرکت خودجوش مردم در روز نه دی بود. دولت آن روز حسّاسیّتی در مسئله‌ی فتنه نداشت، ولی خدا کرد. همان خدایی که خرّمشهر را آزاد کرد، همان خدا انقلاب را از آتش فتنه نجات داد، خدا دل‌ها را متمایل کرد. زیر پرچم ولایت آمدند و حضور میلیونی فراگیر مملکت شمول بساط فتنه را جمع کرد. دشمنی که امید پیدا کرده بود، رؤسای جمهور کشورهای سلطه، رسماً، شخصاً فتنه را تأیید می‌کردند و می‌گفتند ما ناظر بر اوضاع هستیم، تشویق می‌کردند. سفارت انگلیس فعّال بود. امّا خدا کرد، این لشگر عظیم به خیابان‌ها آمدند و خداوند متعال آتش خطرناکی را با حضور مردم خاموش کرد، این مملکت و این انقلاب و این پرچم ریشه‌دار ولایت را بیمه کرد.

ابعاد گوناگون راهپیمایی اربعین

امروز هم حرکت اربعین حرکتی از این قماش است و بدانید که دست غیب الهی پشتیبان این حرکت است. بخش‌نامه‌ای نیست، تصنّعی نیست، یک حرکت طبیعی است. در این حرکت اتّحاد عظیم جهانی را ما داریم می‌بینیم، گویا یک نوع استقبال از ظهور امام عصر (ارواحنا فداه) است. در این جمعیّت‌ آن‌هایی که بودند خوشا به حال آن‌ها، امروز هم در نماز جمعه حضور پیدا کرده‌اند. آن‌هایی هم که نبودند جای آن‌ها خالی بود. یکی از انگیزه‌هایی که باعث شد… ما بنا بود به یکی از کشورهای دیگر برای سخنرانی برویم که توفیق پیدا کردیم خود را رساندیم، کسی که از ما دعوت می‌کرد می‌گفت: حدود هزار نفر از اروپا آمده‌اند. برای صحبت می‌خواستند که ما در جمع آن‌ها حضور داشته باشیم. از اروپا، از آفریقا، از کشورهای منطقه، پاکستان، افغانستان. این دسته‌ای که من از احصا دیدم خیلی زیبا بود، خیلی تماشایی بود، خیلی شعارهای پرمعنا و هدف‌داری را سرمی‌دادند. این ارتباط حسینی در جهان اسلام است که سیم امام حسین (علیه السّلام) دل‌ها را به هم وصل کرده و آحاد مردم را به راهپیمایی عظیم کشانده است.

رزمایش عظیم، سومین نکته‌ای که عرض می‌کنم یک رزمایش بود. دیدید نیروهای مسلّح ما می‌آیند مانور نظامی می‌دهند و در منطقه اعلان قدرت می‌کنند تا دوستان احساس امنیّت کنند و دشمنان برحذر باشند از این‌که خیال خامی در سر بپرورانند. این اجتماع عظیم یک رزمایش عظیمی بود که به دشمنان هشدار می‌دهد.

نکته‌ی دیگر این است که حرکت حضور در جبهه‌ی جنگ کلاس خودسازی است، کلاس عشق است. با چه مشکلاتی، با چه مشقّاتی مردم دست و پنجه نرم می‌کنند، در عبور از مرزها با چه فشارهایی، با چه مضیقه‌هایی روبرو هستند. ولی دست بردار نیستند. گاهی هم مشکلات فیزیکی برای آن‌ها پیش آمده، ولی دست بردار نیستند. این‌که انسان یک حالت ریاضت همیشه برای خود تعریف کرده باشد. این شبیه کنفرانس عظیم بین المللی حج است، منتها با آهنگ عاشقانه‌ی بیشتری است. این رزمایش بزرگ است، این خودسازی است، بالا بردن ضریب امنیّت است.

حضور مردم و تقویت اسلام

همیشه حضور مردم تهدیدها را به فرصت‌ها مبدّل می‌کند، این نماز جمعه‌ها مملکت را بیمه می‌کند، این نماز عیدها بیمه می‌کند. این‌که در قنوت نماز عید می‌گوییم: «جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمِینَ عِیداً وَ لِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ذُخْراً وَ شَرَفاً وَ کَرَامَهً وَ مَزِیداً»،[۱۹] در این‌جا به نحو اوسع، به نحو اتم و چشم‌گیر، شرف برای پیروان آل بیت که پرچم پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) را بالا می‌برند، پرچم عزّت ائمّه را بالا می‌برند و به علاوه به نقطه‌ی حسّاسی… حرکت امام زمان (علیه السّلام) حرکت حسینی است، «یَالِثارَاتِ الحُسَین» است. مملکت ما بدهکار امام حسین (علیه السّلام) است، پشتیبان جنگ ما امام حسین (علیه السّلام) بود، راه نجات ما و استقلال ما «هَیهَات مِنَّ الذِّلَّه» است، این احیای «هِیهَات مِنَّ الذِّلَّه» امام حسین (علیه الصّلاه و السّلام) است. یکی هم آماده‌باش است. این‌ها همه توضیح دارد.

خدمت‌گذاری به زائران در ایّام اربعین

در این راهپیمایی عظیم ما هم از ملّت عراق و هم از دولت عراق… ملّت عراق در جهت خودسازی در این ایّام، در انفاق، ایثار، در خانه را باز کردن، زائرین را با اصرار به منزل بردن، لباس زائر را شستن، پای زائر امام حسین (علیه السّلام) را شستن. این‌ها برکاتی است که در عالم نظیر ندارد. این‌ها معجزه‌ی عشق است، این‌ها معجزه‌ی نفوذ امام حسین (علیه السّلام) در تار و پود حسینیان عالم است. در داخل هم همه‌ی دستگاه‌های ما در این جهت سهیم بوده‌اند. برادران نیروی انتظامی برای ما یک گزارشی آورده بودند خیلی دلگرم کننده بود، ۲۰هزار نفر از نیروهای کارآمد نیروی انتظامی در تمام این مدّت، شب و روز در صحنه حاضر بودند، برای سامان دادن به ویزاها و پاسپورت‌ها نسبت به برادران افغانی. یکی از چیزهایی که ما در این سفر برخورد کردیم خوشحالی و احساس مباهات برادران افغانی ما بود. به ما می‌گفتند: از رهبر معظّم انقلاب و مسئولین تشکّر کنید، بعد از سالیان سال ما را کربلایی کردند. با چه عشقی، با زن و فرزند به این سفر آمده بودند.

در عرصه‌های مختلف نیروهای امنیتی ما، این حرکت عظیم با کمبود امکانات و نبود امکانات کافی و لازم بالاخره در امنیت کامل… حداقل دو میلیون جمعیّت را شما به سوی کربلا بدرقه کردید. ما از تک تک بزرگواران تقدیر و تشکّر داریم.

جایگاه و افتخارات بسیج

روز نیروی دریایی است. نیروی دریایی که یکی از امتیازات آن‌ها این بود در جنگ تحمیلی به کلّی نیروی دریایی عراق را نابود کردند. در این جهت صلابت و افتخاری در تاریخ برای آن‌ها ثبت شد. بسیج، «وَ مَا أَدرَاکَ مَا بَسیج». در مورد بسیج حرف زیاد دارم، امّا «کَلَامُ المُلوکِ مُلوکُ الکَلام»،[۲۰] من چند فراز از مطالب حضرت امام در مورد بسیج را به عرض شما می‌رسانم و عرایض خود را خاتمه می‌دهم.

من این را روی حساب انتخاب کرده‌ام، امام می‌فرمایند: فتح الفتوح انقلاب اسلامی تربیت این جوانان است. خیلی عجیب است، اسلام برای تربیت بشر آمده، برای الهی کردن انسان‌ها آمده، آمده بشر خلیفه‌ی خدا شود. بسیج اگر حقیقت خود را پیدا کند باید نماینده‌ی خدا باشد، بوی خدا بدهد، بوی ائمّه‌ بدهد، بوی بسیجی‌های امام حسین (علیه السّلام) در کربلا را بدهد، غلامِ سیاه امام حسین (علیه السّلام) باشد، حرّ امام حسین (علیه السّلام) باشد. دار و ندار خود را در طَبَق اخلاص گذاشتند که امروز هم می‌گذارند، بخشی از آن را فرمانده‌ی محترم بسیج، سرتیپ نقدی عزیز برای شما بیان کردند. خود من هم نمونه‌های زیادی در عشق به رفتن برای دفاع از حرم می‌دانم. می‌آیند به ما التماس می‌کنند که ما واسطه شویم آن‌ها بروند و شهید شوند.

حالات شهید حجّت الاسلام مصطفی ردانی پور را می‌خواندم، در تمام دعاهای خود شب‌ها با گریه… یک شب خود من در شلمچه در خدمت ایشان بودم، تا صبح ناله داشت، می‌گفت: خدایا «إِهدَی الحُسَین»  می‌خواهم، یا زیارت یا شهادت. یک عبارت دیگر از امام راحل خدمت شما بخوانم، امام (رضوان الله تعالی علیه) به بسیج خطاب می‌کند: من دست یکایک شما پیشگامان رهایی را می‌بوسم و می‌دانم که اگر مسئولین نظام اسلامی از شما غافل شوند در آتش می‌سوزند. توصیه‌های مقام معظّم رهبری خیلی به جا بود، چه کلمات گوهرباری را در روز گذشته مطرح فرمودند و توصیه‌هایی در پنج مرحله مطرح فرمودند. چون از رسانه‌ها به تازگی شنیده‌اید و فرصت ندارم عذرخواهی می‌کنم.

انتخابات آمریکا

چند نکته‌ی دیگر هم خدمت شما عرض کنیم. همین‌طور که این راهپیمایی اربعین تجلّی جمال خدا بود، انتخابات آمریکا هم تجلّی قهر خدا برای آن‌ها بود. پرونده‌ی خود را خودشان برملا کردند، رئیس جمهور جدید این‌طور ادّعا کرد هفت تریلیارد دلار خرج جنگ در عراق و افغانستان کردند، نتیجه این شد که بحمد الله فضا برای انقلاب ما درست شد. خیلی افراد غافل هستند و از مؤلّفه‌های قدرت نظام جمهوری اسلامی بی‌خبر هستند، نمی‌دانند خدا دارد کارسازی می‌کنند، با حرف‌های آن‌ها ضربه‌ای به این حرکت عظیم نمی‌خورد. این حرکت حرکت الهی است، حرکت ولایی است، حرکتی است که به امام زمان (علیه السّلام) متّصل خواهد شد.

اعتراف آن‌ها به این‌که ۴۵ درصد مردم آمریکا در فقر زندگی می‌کنند، اعتراف به این‌که پول‌های سنگینی که هزینه‌ی جنگ کرده‌اند باید برای ساختن تونل و پل و خیابان‌ها صرف می‌کردند. خرابی‌ زیاد دارند، متناسب با روز نمی‌توانند خود را اداره کنند. اعتراف به این‌که بدهکارترین دولت‌های دنیا دولت آمریکا است، اعتراف به این‌که آمریکا به هم ریخته است، گرفتار تفرقه است. مثل شوروی سابق صدای شکستگی استخوان‌های لیبرال دموکراسی به گوش می‌رسد.

عدم تعهّد آمریکا به برجام

این نکته که در مسئله‌ی برجام آمریکا به تعهّدات خود کامل عمل نکرده، عمل که نکرده تحریم‌های جدید را… داماتو را دوباره امضا کرده‌اند، این خلاف برجام است، نقض برجام است. حضرت آقا فرمودند: اگر این کار انجام شود نظام جمهوری اسلامی قطعاً عکس العمل نشان خواهد داد.

شهادت زائران امام حسین (علیه السّلام)

با کمال تأسّف شهادت جمعی از زائران امام حسین (علیه السّلام)… یکی از مسائلی که حرکت وهّابیّت و شیطان بزرگ و اسرائیل را تاکنون خنثی کرده همین است که این راه برای ما سعادت است، شهادت برای ما سعادت است، آن هم در مسیر امام حسین (علیه السّلام). همه می‌دانستیم که داعش در آن‌جا حضور دارد، ترور دارد، مدّتی قبل در سامرا جنایت کردند، با این‌که سازمان حج هم اجازه نمی‌دهد مگر مردم می‌توانند؟ جان خود را به کف گرفته‌اند، افتخار آن‌ها این است که در راه امام حسین (علیه السّلام) جان بدهند. من به بازماندگان این حادثه هم تسلیت می‌گویم و هم تبریک عرض می‌کنم.

سرکوب مردم بحرین

ادامه‌ی سرکوب مردم بحرین، ملّت بی‌دفاع، مظلوم و مقاوم که سالیان سال در عزاداری‌ها مورد هجوم وحشیانه‌ی آل خلیفه هستند. حقّ رأی دادن از آن‌ها سلب شده، از بزرگان آن‌ها حذف تبعیّت می‌شود، دنیا هم همیشه… سازمان‌های به اصطلاح حقوق بشری، سازمان ملل، همه مزدور هستند، همه راه باز کن گردن کلفت‌های آدم‌کش هستند.

وضعیّت مردم یمن و نیجریه

مسئله‌ی یمن، همچنان این ظالم، این ابن زیاد زمان، خون‌ها را می‌ریزد، خانه‌ها را ویران می‌کند. بدتر از همه‌ی این‌ها مظلومین نیجریه هستند. این علّامه‌ی بزرگوار، شیخ ابراهیم زکزاکی، به جرم این‌که اعتقاد به حقّانیّت آل بیت پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) دارد، برای عقیده، حقّ زندگی ندارد. حسینیّه‌های آن‌ها را خراب می‌کنند، خود آن‌ها را کشتند، صدها نفر از آن‌ها کشتند، هنوز هم نیروهای امنیتی دارند می‌کشند. بدانند که «إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ»،[۲۱] «وَ لا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غافِلاً عَمَّا یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ».[۲۲]

تسلیت درگذشت جمعی از بزرگان

درگذشت عالم بزرگوار، فقیه عزیز وخدمت‌گذار خطّ مقدّم دوران پربار زندگی حضرت امام (رضوان الله تعالی علیه)، آیت الله موسوی اردبیلی را تسلیت عرض می‌کنم. به مقام معظّم رهبری، به حوزه‌های علمیّه و به مردم شریف و به بیت محترم ایشان و به شاگردان ایشان و به مقلّدان ایشان تسلیت عرض می‌کنم. یکی از علمای به تمام معنا انقلابی در رفسنجان، مرحوم حجّت الاسلام و المسلمین شیخ عبّاس پورمحمّدی بودند. شمع فروزانی در دوره‌ی خفقان ستم‌شاهی و ملجأ و پناهی بود، استوانه‌ای بود، درگذشت، تسلیت عرض می‌کنیم.

سلیم مؤذّن زاده، از بلبلان خوش نوای بوستان‌های امام حسین (علیه السّلام) بود، درگذشت، ضایعه‌ای بود، تسلیت عرض می‌کنم. مرحوم شایان‌فر یک چهره‌ی فرهنگی بود، درگذشت ایشان را هم به ملّت عزیز، به اصحاب رسانه تسلیت عرض می‌کنم.

ما از زحمات نیروی انتظامی که با ۲۰ هزار نیروی آماده… حضور فرماندهی نیرو، فرماندهان دیگر در آن‌جا، کمک آن‌ها در ابعاد مختلف و هماهنگی آن‌ها با نیروهای امنیتی، با نیروهای مرزی، اشراف آن‌ها به آن طرف مرزها، حضور راهور، کاهش تصادفات و سامان دادن بسیاری از امور، همه‌ی آن‌ها را بازگو کردیم. اگر چیزی از قلم افتاد معذرت می‌خواهم.


[۱]– سوره‌ی طه، آیات ۲۵ تا ۲۸٫

[۲]– الکافی، ج ۳، ص ۴۲۲٫

[۳]– سوره‌ی طه، آیه ۱۲۳

[۴]– سوره‌ی حجر، آیه ۹٫

[۵]– من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۶۱۶٫

[۶]– سوره‌ی نور، آیه ۳۵٫

[۷]– الکافی، ج ۲، ص ۵۱۷٫

[۸]– سوره‌ی حجر، آیه ۲۹٫

[۹]– سوره‌ی حجرات، آیه ۱۲٫

[۱۰]– سوره‌ی جمعه، آیه ۹٫

[۱۱]– سوره‌ی رعد، آیه ۲۸٫

[۱۲]– سوره‌ی حجرات، آیه ۷٫

[۱۳]– بحار الأنوار، ج ۵۵، ص ۳۹٫

[۱۴]– سوره‌ی حجرات، آیه ۱۲٫

[۱۵]– منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه (خوئى)، ج ‏۸، ص ۳۹۱٫

[۱۶]– نهج البلاغه، ص ۳۹۷٫

[۱۷]– سوره‌ی اسراء، آیه ۳۶٫

[۱۸]– سوره‌ی طلاق، آیه ۲٫

[۱۹]– إقبال الأعمال، ج ‏۱، ص ۲۸۹٫

[۲۰]– بحار الأنوار، ج ‏۱۰۶، ص ۱۴۴٫

[۲۱]– سوره‌ی فجر، آیه ۱۱٫

[۲۲]– سوره‌ی ابراهیم، آیه ۴۲٫