احکام زیارت معصومین علیهم السلام

این نوشتار بر اساس ادله قرآنی و فقهی، دلیلهای مشروعیت زیارت معصومین(ع) بلکه استحباب فراوان آن را اثبات کرده و ضمن پاسخگویی به برخی شبهههای معروف در این زمینه، آداب و احکام شرعی زیارت در فقه امامیه را به صورت مبسوط بیان میکند. نویسنده در چهار فصل انواع واجبات، محرمات، مستحبات و مکروهات مربوط به زیارات و آداب و مراسم خاص آن را از لِحاظ فقهی بحث و بررسی کرده است. در فصل اول نخست کلیاتی از مفاهیم زیارت، مرقد، مشهد، حرم، ضریح، قبر، مزار، معبد و مفردات مرتبط با واژه زیارت مطرح شده، سپس پیشینه تاریخی زیارت و فلسفه زیارت در احادیث متعدد و کلام علمای شیعه و زیارتنامههای معصومین(ع) ذکر شده است. آن گاه اهمیت و ارزش والای معنوی و اخروی زیارت و آثار نورانی آن در دنیا و آخرت در ضمن چندین روایت بیان میشود. در فصل دوم ادله مشروعیت زیارت و استحباب مؤکد آن در آیات قرآن، روایات معصومین، سیره عقلا، احادیث منابع روایی اهل سنت، سیره معصومین(ع)، سیره متشرعه، سیره علمای امامیه، سیره صحابه پیامبر اسلام و ادله تاریخی آن، اجماع علمای عامه در جواز زیارت و دیدگاههای بسیاری از آنان (70 عالِم سُنّی) و اجماع علمای امامیه در این باره و اصول عملیه موافق با آن مطرح میگردد. فصل سوم به دلیلهای مخالفین زیارت، جزء مظاهر شرک خواندن زیارت و پاسخ ادعاها و استدلالهای آنان اختصاص دارد. نگارنده در همین زمینه به استناد این مخالفان به سیره سلف درباره عدم جواز بنا بر قبور، استناد وهابیها به برخی روایات مبنی بر نهی از بنای ساختمان بر قبور و کراهت آن، استدلال آنان در عدم مشروعیت تزیین قبور اولیای الهی و روشن کردن چراغ در کنار قبور، ادعاهای آنها مبنی بر عدم جواز دست کشیدن بر قبور اولیای الهی، دلیلهایشان مبنی بر عدم جواز نذر و قربانی برای اهل قبور و عدم تبرک جُستن از آثار انبیا و اولیای الهی و… اشاره کرده و در همه این موارد، ادلّه خلاف ادعاهای آنان را حتی از منظر علمای اهل سنت ذکر میکند. در فصل چهارم احکام فقهی زیارت کردن معصومین، اعم از واجبات، مستحبات، مکروهات و محرمات، همراه با ذکر ادلّه فقهی آن ها به صورت مبسوط ارائه شده است.
وهابیها و تبرک به قبر پیامبر اکرم

از جمله اموری که در آن وهابیان به مسلمانان( خصوصا شیعیان) حساس هستند موضوع تبرک و آداب روضه منوره و حرم پیامبر می باشد. وهابیون دست کشیدن به قبور و طواف قبور را مانند کارهای دوران جاهلیت می دانند که برای بت ها انجام می شد. در مقابل این شبهات و توهمات مسلمانان و شیعیان نیز پاسخ هایی را داده اند که در ادامه این نوشتار اشکالات وهابی ها و پاسخ مسلمانان نقد وبررسی می شود.
مفهوم تبرک بین شیعه و وهابیت

هدف پژوهشگر زدودن اتهام شرک و کفر توسط وهابیان، از شیعیان و کسب جواز و مشروعیت آن از طریق بررسی آیات و روایات است روش نمونه گیری تحقیق با روش کتابخانه ای و با مطالعه کتب و آثار مربوط به تبرک صورت گرفته است.روش پژوهش فیش برداری از آیات، روایات، کتب و مراجع است.طرح پژوهش ذکر تاریخچه ای از وهابیان و عقاید آنان سپس ریشه یابی عقاید وهابیان که به ابن تیمیه برمیگردد و نیز ریشه یابی افکار ابن تیمیه برمیگردد و نیز ریشه یابی افکار ابن تیمیه و سپس آیات و روایات در بردارنده برکت و تبرک گردآوری شده تا جواز و مقبولیت تبرک بدست آید.نتیجه کلی با توجه به آیات که کلام خدا بوده و روایات معصومین که درباره تبرک نه تنها منعی ندارند بلکه تشویق نیز می کنند،جواز و مشروعیت تبرک بدست می آید و ادعاهای وهابیان در تحریم تبرک صحت ندارد.
درخواست شفاعت از انبیا و اولیا، از منظر فریقین

درخواست شفاعت از انبیا و اولیا از مباحثی است که دیدگاه های متفاوتی دربارة آن مطرح گردیده است، تا حدی که برخی آن را شرک دانسته اند. این تحقیق تلاش می کند تا دیدگاه فریقین دربارة این موضوع را با استناد به منابع هریک از آن ها، تبیین کرده و به شبهات مرتبط با شفاعت نیز پاسخ گوید. شفاعت به معنای یاری رساندن اولیای خدا و با اذن او، به افرادی است که در عین گناه کار بودن، پیوند ایمانی خود با خداوند و رابطة معنوی خود با اولیای الهی را قطع نکرده اند. ولی این اصل که مورد پذیرش همة مسلمین است دارای حدود و شرائط مشخصی بوده و مطلق نیست. آن گونه که از آیات و روایات استفاده می شود، قرآن، رسول خدا، انبیای الهی و امامان معصومع، ملائکه، شهدا، مؤمنین، نماز و علما از موجوداتی هستند که می-توانند شفاعت کنند. بررسی قرآن نشان می دهد که آیات مربوط به شفاعت، هفت گروه بوده و همگی حکایت از آن دارد که اصل شفاعت مورد قبول خداوند بوده و همچنین مفسران قرآن نیز در تفاسیر خود آن را مسلم دانسته اند. همچنین شفاعت از موضوعاتی است که احادیث متواتر و بسیار متنوعی در منابع شیعه و اهل سنت بر آن دلالت دارد. از سوی دیگر، با تکیه بر آیات قرآن و روایات می توان دریافت که درخواست شفاعت مورد تأیید شارع مقدس بوده و حتی مسلمانان نسبت به آن تشویق شده اند؛ سیرة صحابه و تابعین هم نشان می دهد که آن ها از پیامبر و گاهی از یکدیگر درخواست شفاعت نموده اند. در واقع، درخواست شفاعت همان درخواست دعاست که در متون دینی نسبت به آن نیز اذن داده شده است. در مجموع می توان گفت که درخواست شفاعت بر اساس آیات قرآن، نصوص وارده در فریقین و همچنین عقل سلیم، مورد پذیرش بوده و به هیچ وجه شرک نخواهد بود و شبهات گوناگونی که در این باره مطرح شده، با دلائل نقلی و عقلی مطرود هستند.
جایگاه تبرک از نظر آیات و روایات

از آن جا که تبرک جستن به انبیا و صالحان و اماکن و مشاهد مقدسه و نیز آثار منسوب به آنان، از سوی وهابیان به شدت مورد انکار قرار گرفته است و آنان این گونه اعمال را از مصادیق شرک، کفر و بدعت میپندارند، در این تحقیق به مسأله تبرک و جایگاه آن در آیات قرآن مجید و روایات شیعه و سنی پرداخته شده و با استناد به آیات و روایات، نظریه وهابیت در مورد شرک بودن وحرمت تبرک، که این نظریه، خود نوعی بدعت آشکارا در دین مبین اسلام است، رد شده است. در این پژوهش، روش کار کتابخانهای بوده و آثار مختلف علمای شیعه و به خصوص علمای اهل سنّت مورد بررسی قرار گرفته که بسیاری از این منابع دست اول بوده است. نتایج بررسی ها نشان داد که مشروعیت تبرک از دیدگاه عقل و شرع پذیرفته شده است؛ چرا که نه عقل مانع از آن است که انسان موحد و مؤمن، با اعتقاد خالص به توحید به مقدسات این عالم تبرک بجوید و نه در آیات و روایات دلیلی وجود دارد که مشروعیت آن را خدشهدار کند.
تَبَرُّک (2)

تبرک به معنای درخواست خیر و برکت از خداوند، از طریق یک موجود مبارک میباشد. خداوند متعال در برخی از اشخاص و زمانها و مکانها برکت قرار داده است (مانند: لیله القدر، بیت الله الحرام، انبیای الهی). لذا مردم می توانند از این خیری که خداوند در برخی اشخاص و مکانها قرار داده استفاده کنند در قرآن نیز بر تبرک به پیراهن حضرت یوسف اشاره شده است، صحابه در زمان حیات پیامبر خدا(ص) به ایشان تبرک می جستند، و بعد از رحلت ایشان به قبر ایشان و آثار باقیمانده از ایشان تبرک می جستند. با استفاده از ادله جواز تبرک می توان گفت، تبرک به هر یک از اولیای الهی جایز است. اما وهابیت با این مساله مقابله کرده و آن را بر خلاف روش قرآن و صحابه، شرک تلقی میکنند.
تبرک (1)

تبرُّک، برکت جستن از خداوند، پیامبران، امامان و اولیا و آثار آنان. گذشته از مستندبودن این عمل به شواهد قرآنی و احادیث و سنّت نبوی و نیز سیرة ائمه علیهم السلام، اعتقاد بدان بر اساس مبانی کلامی و روان شناختی قابل تبیین است. همچنین در غالب ادیان اینگونه اعمال رایج است، برای نمونه می توان به برکت جستن از بزرگان دینی در دین یهود و مراسم عشاء ربانی در مسیحیت اشاره کرد. انسان در عملِ برکت جستن سعی دارد به واسطه آثار برکت بخش، از فیض و قدرت الاهی بهره مند شود. برکت عطیه ای الاهی است که بر انسان و طبیعت و اشیا نزول می یابد و عبارت است از احسان و منفعتی مادّی یا معنوی که از رحمت الاهی نشأت می گیرد. بدینسان در نحوه تحقق آن می توان گفت انتقال قدرتی است مقدّس و مؤثر که از جهان فوق طبیعت صادر می شود و کیفیتی نو به متعلَّق آن می بخشد.
تبرک و جایگاه آن از دیدگاه فریقین

نکته اول: معنای تبرک در اصطلاح ،طلب و درخواست برکت و زیادی از خداوند ،از طریق حقیقت ها، شخصیت ها و چیزهایی است که خداوند برای آنها امتیاز و مقام خاص قرار داده ،مانند بوسیدن یا لمس کردن دست پیامبر ،قبر و منبر آن حضرت ،در و دیوار مسجد الحرام یا مسجد النبی … نکته دوم: دیدگاه علما و دانشمندان اسلامی را به سه گروه تقسیم گروه تقسیم کردیم: 1.دیدگاه دانشمندان شیعه 2.دیدگاه دانشمندان اهل سنت 3.دیدگاه دانشمندان سلفیه و وهابیون بیان داشتیم که علمای شیعه بر جائز و پسندیده بودن تبرک قائلند و احدی از آنها تبرک جستن را منع نکرده است. در مقام بیان دیدگاه دانشمندان اهل سنت نیز اقوال بسیاری را بر جائز بودن تبرک به قبر و سایر متعلقات پیامبر اکرم بیان کردیم،گرچه بعضی قائل به کراهت مسح قبر پیامبر و بوسیدن شده بودند،که جهت آن را خلاف ادب بودن نزدیک شدن به قبر پیامبر دانسته بودند. در این میان جمعی که پیرو تفکرات محمد بن عبدالوهاب و ابن تیمیه اند،به مخالفت پرداخته اند. آنها بین تبرک جستن در زمان حیات رسول الله و تبرک جستن پس از رحلت،فرق گذاشته ،تبرک جستن پس از رحلت حضرت را منع کرده و غیر جائز شمرده ،آن را شرک ،بدعت و غلو دانسته اند. نکته سوم:در مقام رد دیدگاه سلفیه و وهابیون ،بیان ادله جواز تبرک و جایگاه تبرک جستن بین مسلمانان (شیعه و اهل سنت) به مباحث ذیل پرداختیم؛ 1.بیان جایگاه تبرک در ادیان پیشین و امت های قبلی و جواز آن به استناد آیات قرآن. 2.جایگاه تبرک در زمان حیات پیامبر صل الله علیه و آله نه تنها صحابه از وجود و جسم مبارک رسول خدا تبرک می جستند،بلکه خود حضرت به تبرک جستن به جسم و متعلقات شان امر فرمود. 3.بیان جایگاه تبرک پس از رحلت پیامبر بین مسلمانان(اعم از صحابه و تابعین) که آنها به متعلقات باقی مانده حضرت (مو،لباس ،کفش ،ظروف ،منبر و …) تبرک می جستند،و خود را به قبر رسول خدا می مالیدند و بوسه می زدند.نیز به مکان هایی که حضرت در آن جا نماز به پا داشته بود،تبرک می جستند. 4.جایگاه تبرک نزد اهل بیت تبرک جستن اهل بیت به قبر پیامبر،قبر امیرالمومنین ،پرده کعبه ،قبر امام حسن و تربت حضرت ،نیز قطعه سنگی که در خانه خضرت فاطمه زهرا بود. 5.جایگاه تبرک بین مسلمانان گفته شد که صحابه حتی از یکدیدگر تبرک می جستند و به لحاظ جایگاه ویژه ای که برخی دارا بودند ،مورد تبرک دیگران قرار می گرتند ،مثلا کسی که با رسول خدا مصافحه کرده یود،دست او را به همین جهت می بوسیدند ،یا آن که خاک قبرشان را مثل خاک سعیدبن عباده به عنوان تبرک و شفا بر می داشتند. نسبت به قبور علما نیز با کمال احترام و ادب برخورد می کردند و از قبورشان تبرک می جستند ،مثل تبرک جستن از قبر بخاری . پیروان ابن تیمیه هنگام وفات او،از آب غسلش تبرک می جستند. خلاصه : با توجه به تمامی مباحث مطرح شده باید گفت : تبرک جستن نه تنها مربوط به زمان رسول الله علیه السلام نیست بلکه طبق آیات و شواهد قرآنی – نظیر جریان تبرک یعقوب به پیراهن یوسف و تبرک بنی اسرائیل به تابوت – بین ادیان و امت های پیشین نیز بوده ،تبرک جستن به انبیاء ،اولیاء ،صالحان و متعلقاتشان به یک جریان تبدیل شده ،که پیش از عصر رسول الله صل الله علیه و در زمان ایشان و پس از رحلت حضرت تاکنون این جریان زنده بوده،مورد سفارش انبیاء نبی گرامی اسلام صل الله علیه و آله، ائمه معصومین علیه السلام ،صحابه و تابعین،و تمامی مسلمانان نیز بوده است. مخالف بودن جمعیت اندکی تندرو که با تمامی امور با تعصب برخورد کرده و موجبات بی حرمتی به مسلمانان را فراهم می کنند. تاثیری در جریان همیشه جاری (تبرک) نداشته و ندارد. مشروعیت و استحباب تبرک جستن به آثار انبیاء، اولیا و صالحان حتی پس از مرگشان ثابت است و هیچ گونه منافاتی با توحید در عبادت ندارد.
تبرک و استشفا به آثار اولیا

وهابیان تبرک به آثار اولیا را شرک می دانند و کسی را که محراب و منبر پیامبر را ببوسد مشرک می خوانند، هر چند در آن به هیچ نوع الوهیت معتقد نباشد. باید از آنان پرسید: درباره پیراهن یوسف چه می گویند که گفت: “اِذْهَبُوا بِقَمِیصی هذا فَألْقُوُه عَلی وَجْهِ أبی یأتِ بَصِیراً”؛[1] “پیراهن مرا ببرید و بر دیدگان پدرم بیفکنید، او بینایی خود را باز می یابد”. در این مقاله موضوع تبرک و دیدگاه وهابیان در مورد تبرک مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
تبرک جستن به قبور

از جمله اموری که وهابیت در آن با مسلمانان مخالف بوده تبرک جستن، بوسیدن و دست مالیدن به قبور است. آنها کسانی که این امور را انجام می دهند کافر و مشرک می پندارند. در این مقاله توضیحاتی پیرامون دیدگاه وهابیت در تبرک جستن به قبور و نقد دیدگاه آنان بیان خواهد شد.
تبرک از دیدگاه علمای اهل سنت

یکی از وظایف مهم مسلمان این است که عقیده و اعتقادش را خالص نموده و از هرگونه شرک و بدعت بری و پیراسته باشد. یکی از مسائلی که لازم است بحث شود «تبرک و برکت طلب نمودن» از غیر خداوند است که گاهی متأسفانه در اثر عدم آگاهی و یا بی توجهی مسلمانان گرفتار افراط و تفریط شده و از مسیر حق خارج می شوند و بنابراین در این مقاله بر آن شدیم مقداری در این باره منابع دینی را جستجو نموده و عقیده حق را در این زمینه ارائه کنیم. ان شاءالله.
بررسی شبهات وهابیت (2) تبرک

یکی از اعتقاداتی که تقریبا همه مسلمانان به آن معتقد بوده و آن را قبول دارند تبرک است. تبرک در لغت به معنای زیادت و رشد و سعادت است. در زمان پیامبر نیز این امر جاری بود و مردم به روشهای گوناگون از وجود پیامبر متبرک می شدند. تنها فرقه ای که تبرک را قبول ندارد فرقه وهابیت است که ادله نیز برای این اعتقاد خود دارند. در ادامه به برخی شبهات وهابیت در مورد تبرک پرداخته و بیان خواهد شد.
التبرک فی العقل و النقل

بررسی شبهات تبرک جستن به غیر خدا میباشد. در این رساله نخست ادله عقلی، نقلی و فطری تبرک جستن به غیر خدا بیان شده سپس شبهات مربوط به آن پاسخ داده میشود. نگارنده ضمن بررسی معنای برکت و منشأ آن به سراغ برخی از آیات رفته و مکانهای مبارک، زمانها، اسامیو کتابهای مبارک در قرآن را معرفی نموده است. وی در ادامه تبرک جستن پیامبر اسلام به وحی، برخی از آثار را بیان نموده و جواز تبرک جستن به آثار مبارک از جمله قبر پیامبر(ص) و تبرک جستن به صالحلن درگاه خداوند را اثبات مینماید و دلایل عقلی و نقلی این مسأله را بیان میکند. ردّ مغالطات و شبهات ابن تیمیه و شرک دانستن تبرک و حرمت آن از دیگر زوایای مورد بحث در این رساله است.
اسلام؛ تبرک؛ وهابیت

تبرک از مسائلی است که از ناحیه وهابیان به شدت انکار شده است و آن را از مصادیق شرک شمرده اند و با کسانی که قصد تبرک جستن از آثار انبیاء و صالحان را داشته باشند، مقابله و مبارزه می کنند.