علوّ عشق

عالیتر از حم عقل یا عالیترین عقل، عشق است و عشق حقیقی به حقیقة الوجود [خداوند]؛ که هر چه از عشق صادر شد، آن عین صواب و بهترین و نیکوترین کار لایق انسان است. منبع: کتاب پندهای آسمانی، ص 96
تنظیم فکر و تقویت روح

فکر باید دانست که برای تنظیم فکر و خیال و نیروی حفظ و تقویت نفس مطلقاً تدبیری بهتر از ایمان به خدا و تقوای از لذّات حسّیه و شهوات خیالی و ترک توجّه به اوهام دنیوی و خرافات باطل نفسانی نیست؛ و به طور کلّی ایمان به مبدأ و منتهای وجود (خدا) اشتیاق به معانی […]
دو حقیقت در وجود بشر

هر مبتدی در ریاضت و سلوک راه معرفت که در خویشتن به چشم بصیرت بنگرد، خود را دو حقیقت بیند: یکی حقیقت عقلی که طالب راستی و درستی و علم و عشق به حقایق و لذّات روحانی است؛ و معرفت و پرستش حق بر او سعادت و اَلذّ لذّات است… در باطن خود یابد. و […]
عظمت قوای باطنی انسان

قوای باطنی انسان را که مرتبهی برزخی اوست، دستگاهی وسیعتر و نیروهایی بسیار قویتر از قوای ظاهری است که میتوان در مَثَل نسبتِ قوای ظاهر را به قوای باطن، نسبت دهکدهای به شهر بزرگی شمرد؛ و یا نسبت نهرهای آبی به دریای بیکرانهای دانست؛ یا نسبت بیضه [تخم مرغ] به مرغی بلندپرواز شناخت؛ یا تنگنای […]
مراتب و شئون نفس انسان

آن حقیقتی که از او به کلمهی «من» اشاره میشود که نفس ناطقه است، اوست از اَعلی مراتب ادراکات عقلی، تا اَنزل [پایینترین] ادراکات که لامسه است، همه را ادراک میکند و تمام قوای ادراکی، قائم به اوست و در حقیقت، مُدرِک، اوست نه قوا؛ و قوا، بس آلت و وسائط کار او بشمارند؛ و […]
صفت «بلندهمّتی»

یکی از صفات نفس ناطقهی قدسیّه، صفت «نباهت و بلندهمّتی» است. در جهان هر کس به هر مقامی رسید، از نظر بلند و همّت عالی رسید. روح بزرگ، همیشه به امور عالی و کارهای ستوده و استعلای معنوی و محاسن بزرگی آمیخته است؛ و هرگز به پستی همّت و قبایح و زشتیهای اخلاقی و دنائت […]
صفت عالی «حِلم»

یکی از نیروهای نفس ناطقهی قدسیّه، حلم و بردباری با خلق است. حلم یعنی نیرو و ملکهای که انسان، ذمام شهوت و غضب خود را تواند گرفت و نابهجا به واسطهی ورود حوادث ملایم و ناملایم، دامان تحمّل و شکیبایی را از دست ندهد و کمظرفی و بیطاقتی هنگام ورود ناگواریها از خود نشان ندهد؛ […]
ارزش نیروی فکر و اندیشه

این «قوّهی فکر» است که با تتبّع و گردش در معلومات خود، مجهولات را به دست میآورد؛ و هرچه بیشتر قوّه فکرت را به کار اندازد، هر ساعت مجهولاتی بر وی معلوم و حقایقی بر او مکشوف میگردد. و همین قوّهی فکر است که پیغمبر اکرم (ص) بر حسب مراتب تفکّر در علوم، فرمود: تَفَكُّرُ […]
اشتیاق به عوالم ماورای مادّه

فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ. یعنی چون پردهی عالم حسّ از پیش نظر برافتاد، روح قوّت یابد و چشم عقل تیزبین شود و به مشاهدهی انوار عالم غیب توانا گردد و اشتیاق وافر به اتّصال به آن انوار مجرّده پیدا کند. و در همین عالم هم اگر کسی را روزنه به عالم عقل پیدا […]
اصطلاحات نفس ناطقه

جوهر مدبّر بدن را که حکیمان بیشتر «نفس ناطقه» تعبیر کنند… بر حسب هر مقام و شأنی، اهل معنی بر آن اصطلاحی نهادند مانند: نفس امّاره، نفس مُسَوِّله، نفس لوّامه، نفس مُلهَمه، نفس مطمئنّه، نفس راضیه و مرضیّه. از آن رو که به حکم شهوت و غضب، اگر به قبایح و زشتیها امر کند، «امّاره» […]
موانع لذائذ عقلی

اگر گویی: پس چرا آدمی با آنکه دارای نفس ناطقهی مجرّد است، از لذّات حیوانی به لذّات عقلی، اغلب نپردازد و پیوسته فریفتهی لذّات حسّی است؟! جواب دهیم که: نفس انسان، مادامی که به شواغل عالم حس مشغول باشد، مَثل او مَثل شخص مریض است که در اثر عوارض امتلا [پُری معده] و وجود عفنه […]
لذّات عالَم غیب

تا هنگامی که نفس ناطقه، محکوم بدن است اکثر مردم از لذّات جهان غیب، محرومند و فقط حرفی از آن میشنوند… و تنها نفوس انبیاء و اولیاء کامل است که با آنکه در این جهانند، آنجهانی شده و به لذّات عالم غیب رسیدهاند. منبع: کتاب پندهای آسمانی، ص 87
کتابهای آفرینش

خدا را دو کتاب تکوینی است: یکی «کتاب آفاقی» که دفتر عالم خارج است؛ و یکی «کتاب اَنفُسی» که دفتر نفوس ناطقه است که هر چه در کتاب آفاق به قلم قدرت نگاشته، همه را به طور نسخهی منتخبه در کتاب اَنفسی منطوی ساخته و انسان را متن کتاب هستی، و عالم را شرح او […]
خداوند: هستیِ بیحدّ و نهایت

(مفهوم و معنی و ماهویّتِ واجب الوجود) معنیّ خدا، صانع عالم، سلطان کشور هستی، آفرینندهی جهان، پادشاه مُلک وجود، یعنی هستی؛ هستیِ بیحدّ و نهایت، هستی محض، هستیِ منزّه از هر مهیّت و هر مفهوم و هر وَصف و نَعت، هستیِ مبرّا از هر تعیّن و تشخّص مادی و معنوی، هستی پاک از هر معنی […]