طبری با سند خود از بکر بن مصعب نقل می‌کند:امام حسین (ع) به اهل هیچ آب و آبادی نمی‌گذشت مگر این‌که در پی او راه ...

دینوری گوید:چون امام به منزلگاه «زباله» رسید، فرستادۀ محمّد بن اشعث و عمر سعد با امام دیدار کرد که حاوی پیام مسلم، مبنی بر بیعت‌شکنی ...

ابن اعثم گوید:حسین (ع) راه سپرد تا در «شقوق» فرود آمد و با فرزدق برخورد کرد. وی بر امام سلام کرد، نزدیک آمد و دست ...

ابن اعثم گوید:امام حسین (ع) شب را در سرزمین ثعلبیه ماند. صبح با مردی از اهل کوفه به نام ابو هرۀ ازدی دیدار کرد. وی ...

شیخ مفید از قول عبد الله بن سلیمان و منذر بن مشمعل چنین نقل می‌کند:چون از حج فارغ شدیم، اندیشه‌ای جز رسیدن به حسین (ع) ...

طبری با سند خویش از مردی از قبیلۀ بنی فزاره چنین آورده است:همراه زهیر بن قین از مکّه می‌آمدیم و با حسین هم مسیر بودیم. ...

دینوری گوید:امام حسین (ع) راه را پیمود تا به زرود رسید. خیمه‌ای افراشته دید. پرسید از آن کیست؟ گفتند: خیمۀ زهیر بن قین است، که ...

ابن اعثم گوید:حسین (ع) رفت تا به خزیمیه رسید و فرود آمد و یک شبانه روز آن‌جا توقّف کرد. سحرگاهان خواهرش زینب نزد او آمد ...

شیخ مفید گوید:حسین (ع) از حاجز به سمت کوفه به راه افتاد. به آبی از آب‌های عرب رسید. آن‌جا با عبد الله بن مطیع عدوی ...

امام رفت تا به منزلگاه حاجز رسید. آن‌جا نامه‌ای به اشراف و بزرگان کوفه نوشت.ابن اعثم گوید: نامۀ امام چنین بود:بسم الله الرّحمن الرّحیم. از ...

ابن اعثم گوید:چون به «ذات عرق» رسید، مردی از بنی اسد به نام بشر بن غالب با آن حضرت دیدار کرد. امام پرسید: از کدام ...

نیز طبری از قول عبد الله بن سلیم و مذری نقل می‌کند:آمدیم تا به صفاح رسیدیم. فرزدق شاعر را دیدیم. وی با امام دیدار کرد ...

طبری گوید:حسین (ع) آمد تا به «تنعیم» گذشت. آن‌جا به کاروانی برخورد که از یمن می‌آمد و کارگزار یزید در یمن، بحیر بن ریسان اموالی ...

ابن قولویه با سند خویش از امام رضا (ع) روایت می‌کند:زمانی که حسین (ع) در دل شب به سوی عراق می‌رفت، مردی اشعاری می‌خواند با ...