ابن نما با سند خود ذکر می‌کند که حرّ به امام حسین (ع) گفت:چون ابن زیاد مرا به سوی تو فرستاد، از قصر او بیرون ...

خوارزمی می‌گوید:چون حرّ به حسین (ع) پیوست، مردی از بنی تمیم به نام یزید بن سفیان گفت: به خدا اگر حرّ را ببینم، با نیزه ...

طبری گوید:چون عمر بن سعد آمادۀ حمله شد، حرّ به او گفت: آیا با این مرد می‌جنگی؟ گفت: آری به خدا جنگی که آسان‌ترین آن ...

سیّد محسن الامین پس از نقل داستان عبد الله بن عمیر کلبی و همسرش امّ وهب گوید:در حاشیۀ «لواعج الأشجان» گفته‌ایم که بین داستان عبد ...

محمّد بن ابی طالب گوید:حدیثی دیدم که ابن وهب، مسیحی بود. او و مادرش به دست امام حسین (ع) مسلمان شدند. در جنگ، ۲۴ پیاده ...

طبرانی گوید:همسر عبد الله بن عمیر از خیمه‌گاه بیرون آمد و به طرف شوهرش رفت و بر بالین او نشست و خاک از چهره‌اش می‌زدود و ...

طبری به نقل از ابو مخنف و او از قول ابو جناب روایت کند:مردی از ما به نام عبد الله بن عمیر از بنی علیم ...

شیخ صدوق با سند خویش از امام صادق (ع) روایت می‌کند که:در پاسخ سؤال عماره دربارۀ اصحاب امام حسین (ع) و شهادت طلبی‌شان، فرمود: پرده ...

شیخ صدوق روایت می‌کند:امام سجّاد (ع) فرمود: چون کار بر حسین بن علی (ع) دشوار شد، همراهانش به آن حضرت نگاه کردند. وی برخلاف آنان ...

راوندی با سند خویش از امام باقر (ع) روایت می‌کند:امام حسین (ع) پیش از شهادت به اصحاب خویش فرمود: رسول خدا فرمود: پسرم! تو به ...

بغدادی به سند خود از موسی بن عمیر نقل می‌کند که پدرم گوید:حسین بن علی (ع) مرا دستور داد: ندا بده «کسی که بدهکار است، ...

طریحی گوید:چون امام حسین (ع) در میدان کربلا قرار گرفت، گروه‌هایی از جن، پروازکنان آمدند و گفتند: ما یاوران توییم، هر دستوری داری بده. اگر ...

سیّدبن طاووس از امام صادق (ع) روایت می‌کند که فرمود:از پدرم شنیدم چون حسین (ع) و عمر سعد رویاروی شدند و جنگ درگرفت، خداوند نصرت و ...

سیّد بن طاووس افزوده است:چون امام این خطبه را خواند و دخترانش و خواهرش سخن او را شنیدند، گریه و شیون کردند و صدای ناله‌هایشان ...