شنیده شدن ندای امام حسین علیه السلام ۱
به روایت کفعمیکفعمی گوید:حضرت سکینه گوید: چون حسین (ع) کشته شد، او را در برکشیدم و از هوش رفتم. شنیدم که میگفت:شیعیان من! هر گاه آب گوارا ...
کفعمی گوید:حضرت سکینه گوید: چون حسین (ع) کشته شد، او را در برکشیدم و از هوش رفتم. شنیدم که میگفت:شیعیان من! هر گاه آب گوارا ...
سیّد بن طاووس گوید:سکینه جسد مطهّر امام حسین (ع) را در آغوش گرفت. جمعی از بادیهنشینان گرد آمدند و او را از روی بدن پدر ...
محمّد بن سعد گوید:چون زنان و کودکان را سوار کردند و بر کشتگان گذشتند، زنی از آن میان فریاد کشید: یا محمّداه! این حسین توست ...
ابن شهر آشوب گوید:زینب میگفت: وامحمّداه! درود خدای آسمان بر تو! (عبارتی شبیه به حدیث قبلی که ترجمه نشد.) قال ابن شهر آشوب:وَ کَانَتْ زَیْنَبُ تَقُولُ: ...
سیّد بن طاووس گوید:اسرا آنان را قسم دادند که ایشان را از کنار قتلهگاه امام حسین ببرند. چون چشم زنان به کشتهها افتاد، شیون کردند ...
ابن نما گوید:عمر سعد بقیهی روز عاشورا و روز دوم را ماند، آنگاه به حمید بن بکیر گفت مردم را ندا دهد برای کوچ به ...
ابن سعد گوید:از اهل بیت امام حسین که با او بودند، تنها پنج نفر جان سالم به در بردند: علیّ بن الحسین (که پدر بقیهی ...
ابو الفرج اصفهانی گوید:اهل بیت امام به اسیری برده شدند. در میان آنان، عمر، زید و حسن (فرزندان امام مجتبی (ع)) بودند. حسن بن حسن ...
خوارزمی گوید:عمر سعد آن روز را تا فردا ماند، کشتههای خود را جمع کرد و بر آنان نماز خواند و دفن کرد و حسین و ...
محدّث قمّی گوید:در «کامل بهایی» است: عمر سعد، روز عاشورا و فردایش تا ظهر را ماند، پیران و افراد مورد اطمینان را مأمور امام سجّاد ...
خوارزمی گوید:چون خولی سر مطهّر را پیش ابن زیاد آورد (بشیر بن مالک عهدهدار آوردنش بود) پیش او گذاشت و با اشعاری چنین گفت:رکابم را ...
سیّد بن طاووس گوید:عمر سعد سر امام حسین (ع) را همان روز عاشورا همراه خولی و حمید بن مسلم پیش عبیدالله بن زیاد فرستاد و ...
طبری گوید:عمر سعد، همان روز سر امام حسین (ع) را همراه خولی و حمید بن مسلم پیش ابن زیاد فرستاد. خولی خواست به قصر ببرد، ...