قامت کمان کند که دو تا تیر آخرش
مدح یاران امام حسین علیه السلام؛ شاعر: سیدحمیدرضا برقعیقامت کمان کند که دو تا تیر آخرش یک دم سپر شوند، برای برادرشخون عقاب، در جگر شیرشان پُر است از نسل جعفرند و علی، ...
قامت کمان کند که دو تا تیر آخرش یک دم سپر شوند، برای برادرشخون عقاب، در جگر شیرشان پُر است از نسل جعفرند و علی، ...
فرصت کم است، دامن من را رها کنید وقتش رسیده نذر پدر را، ادا کنیدوقتش رسیده، نوبت جانبازی شماست جان را فدای خامس آلعبا کنیدشیران ...
رسد از حدیقهی زینبی، ز دو عندلیب این صلا سرگل سلامت اگر شود، پربلبلان سپر بلادو پسر به قامتشان کفن، دو سمن، دو یاس، دو ...
سلام باد به «عابس»، به حُسن عادت او! که بود عشق خدا، سرخط سیادت او به خاندان علی، خاندان او، عاشق ز جاننثاری او، ...
از آن زمان که به میخانهات، مقام گزیدم دو چشم مست تو، ساقی! دو بار کرده شهیدم چو از تو جام گرفتم، «حبیب» نام ...
سلام ما به «زُهیر» و دلاوریهایش! که بود شاهد عشق حسین و مولایش هر آن چه خواست که سرپیچد از کمند حسین نشد که ...
سلام ما به شُکوه آفرینِ بزم جلال! بزرگزادهی آزاده، «نافع بن هلال» از او که خوانده حسینش ز بهترین اصحاب چگونه مدح سرایم که ...
سلام باد به روح «بُریر»! ابن خُضیر که دوستدار «شبَر» بود و جان نثار «شُبیر» شجاع و زاهد و آزاد، «سیدالقُرّاء» حیات او همه ...
عشق را بنگر که در پیری، چسان غوغا کند پیرمردی را چگونه واله و شیدا کند «مسلم بن عوسجه» گفتا به شاه دین، حسین ...
شُکوه عشق به هر جا که سایه افرازد به قدر سایهنشینانِ خویش مینازد دلیل قافلهی عشق چیست؟ نام حسین به هر کجا که برافروختن، ...
گفتار دلِ کش شه و رفتار دل فریب از کوفه کَند پای دل «مسلم» و «حبیب» عاشق چو گرم شوق شود، راه عشق را ...
به دیر و بتکده و کعبه و کنشت! حسین! به تربتی که خدا بذر عشق کِشت! حسین! از این زمین نروم یک قدم که ...
سلام باد به جون! آن که روح والا داشت نشان عشق و ارادت ز پنج مولا داشت شد از نگاه ابوذر، مس وجودش زر ...
همچو ماهی که شب تار، جمالش دلجوست روی رخشان تو با رنگ سیاهت، چه نکوست! خون پاکیزهی تو، در بدن شبرنگت همچنان آب حیاتی ...