ثقلین
TasvirShakhesvelaya17

من امام را تنها نمی‌گذارم

شهید مصطفی چمران

بعد از ماجرای لانه‌ی جاسوسی، دکتر در آن زمان معاون نخست‌وزیر بود. صبح همه استعفا دادند و ما بعد از ظهر آمدیم سر کار که ...

TasvirShakhesShahid5rrr

چون فرمان امام نیامده بود دوباره به پادگان بازگشت!

شهید رسول هلالی

انقلاب در حال اوج‌گیری بود. او خدمت سربازی خود را در شهر تبریز می‌گذراند. به خاطر نفرتی که از جنایات رژیم داشت از پادگان فرار ...

TasvirShakhesShahid5rrr

زیباترین لحظه‌ی زندگی من

شهید حجت الاسلام محمّد شهاب

هنوز عمّامه بستن را نمی‌دانست. وقتی برای ملاقات حضرت امام (ره) می‌رفتیم، عمّامه‌ای را به یکی از دوستان دادیم تا اندازه‌ی سر آقای شهاب بپیچد. ...

TasvirShakhesvelayat16

نشانه‌ی رجعت ایشان به رفعت

شهید علی صیاد شیرازی

روز بعد آرامش عجیبی دست داد و آتش دشمن قطع شد و از حمله منصرف شد. چند بار هم آمد نفوذ کند که بچّه‌ها حساب‌شان ...

TasvirShakhesvelayat15

پیام امام

شهید محمد ابراهیم همت

سخت‌ترین لحظات عملیّات خیبر بود. همه چیز تمام شده بود. سنگر محکمی نداشتیم که در آن از خودمان دفاع کنیم. جزیره داشت ازدست می‌رفت. محور ...

TasvirShakhestamasok5

 وفادار

شهید قیاس علی حسین خانی محب

وصیّت نامه‌ی شهید قیاس علی حسین خانی محب را از تو ساکش پیدا کردیم و خواندیم: «خدایا من هم مثل امام خمینی با تو پیمان ...

TasvirShakhesvelayat13

 سرباز امام

شهید سید علی حسینی

شهید سید علی حسینی همیشه به سخنان امام با عشق و علاقه گوش می‌داد. بعضی وقت‌ها پای سخنان امام گریه می‌کرد. در قرارگاه چهار زبر ...

TasvirShakhesvelayat12

 بهترین هدیه‌ی زندگی

شهید محمّد محمّدی زینلی

همه آمده بودند، ساعت ۷ صبح پادگان ولی عصر تهران، چهره‌ها آشنا بود و صمیمی. بیشتر بچّه‌های لشکر بودند، به ویژه آن‌ها که در عملیّات ...

TasvirShakhesvelayat10

 فقط امام!

شهید علی نقی ابونصری

یک روز از او پرسیدم و گفتم: «علی! بالاخره من نفهمیدم نظر ما با کدام یک از این جناح‌ها است تا برایم روشن شود کدام ...

TasvirShakhesvelayat9

قوت قلب

شهید علی صیاد شیرازی

آقای رضایی گفت: «رفتم خدمت حضرت امام و به ایشان گفتم وضعمان خیلی خراب است و واقعاً مانده‌ایم که چکار کنیم. مهمات کم داریم، دشمن ...

TasvirShakhesvelayat8

با همین لبخند

شهید کاظم رستگار

بعد از برگزاری جلسه‌ی کاظم، دفتر امام وقتی را برای ملاقات به او داد و کاظم به دیدن امام رفت. موقع برگشتن خیلی خوشحال بود. ...

TasvirShakhesvelayat7

 قلب مطمئنه

شهید ابراهیم امیر عباسی

نوبت کشیک من و ابراهیم بود. از جایی که ما بودیم، امام را راحت می شد ببینیم؛ داشتند توی حیاط قدم می‌زدند و طبق معمول؛ ...

TasvirShakhesmarefat7

درس عبرت

شهید عبدالمهدی مغفوری

این بزرگوار دنیا و آخرتش برای ما درس عبرت بود. نقل می‌کنند در مأموریتی بی‌آنکه‌ متوجّه بشود سرعت غیرمجاز می‌گیرد و به ماشین شتاب می‌دهد. ...

TasvirShakhesvarzesh2

علاقه‌ی به امام

شهید رضا مقدّم

رضا به امام خیلی علاقه داشت. خیلی برایش عزیز بود. اگر کسی نام امام را می‌برد و آقا نمی‌گفت، با او دعوا می‌کرد. خیلی حسّاس ...

صفحه 43 از 59« بعدی...102030...4142434445...50...قبلی »