شهادت عبدالله بن مسلم علیه السلام 3

به گفته‌ی شیخ مفید: سپس مردی از سپاه عمر سعد به نام عمرو بن صبیح به سوی عبدالله بن مسلم تیر افکند. عبدالله دست خود را بر پیشانی‌اش نهاد تا از آن مراقبت کند. تیر به دستش نشست و به پیشانی‌اش رسید و دست و پیشانی را به هم دوخت و او نتوانست آن را […]

شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام 2

سیّد بن طاووس گوید: کسی جز دودمان حسین (ع) با او نمانده بود. علی اکبر (ع) که از زیباترین مردم بود بیرون آمد و از پدرش اذن میدان گرفت. آن حضرت هم اجازه داد. آن‌گاه به او نگریست، نگاه کسی که از او ناامید شده است. چشمانش را فرو افکند و گریست و فرمود: «خدایا […]

شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام 1

ابن سعد گوید: مردی از شامیان علیّ بن حسین اکبر (ع) را –که مادرش آمنه دختر ابی مروه‌ی ثقفی و مادر او دختر ابو سفیان بود- فراخواند و گفت: تو با خلیفه خویشاوندی داری. اگر می‌خواهی، برایت امان نامه بگیریم و هر جا که دوست داشتی برو. گفت: به خدا قسم خویشاوندی رسول خدا (ص) […]

شهادت اصحاب – عابس و شوذب

طبری گوید: عابس بن ابی شبیب شاکری و شوذب، غلام بنی شاکر آمدند. پرسید: شوذب! در دل تصمیم داری چه کنی؟ گفت: چه کنم! همراه تو، در راه دفاع از پسر دختر پیامبر خدا می‌جنگم تا کشته شوم. گفت: همین‌گونه دربارۀ تو گمان بود. پس به جنگ در برابر امام بشتاب تا شهادت تو را […]

شهادت اصحاب – یزید بن زیاد (ابو الشعثاء)

ابومخنف به نقل از فضیل بن خدیج گوید: ابو الشعثاء یزید بن زیاد کندی از طایفۀ بنی بهدله، در برابر حسین (ع) زانو زد و صد تیر افکند که جز پنج تیر، هیچ‌کدام بر زمین نیفتاد. وی تیرانداز بود و هر بار که تیر رها می‌کرد می‌گفت: منم فرزند بهدله، تکسواران عرجله. امام حسین(ع) نیز […]

شهادت اصحاب – نافع بن هلال 2

طبری گوید: نافع بن هلال، نام خود را بر چوبه‌های تیرش نوشته بود و با آن تیرهای نشان‌دار تیر می‌انداخت و می‌گفت: «من جملی‌ام، من بر آیین علی‌ام». جز آنان که مجروح شدند دوازده تن از یاران عمر سعد را کشت. آن‌قدر شمشیر زد تا بازوهایش شکست و اسیر شد. شمر و همراهانش او را […]

شهادت اصحاب -شدّت نبرد

طبری گوید: تا نیمروز، جنگ به شدّت ادامه یافت. سپاه عمر سعد جز از یک ناحیه نمی‌توانستند حمله کنند، چون خیمه‌های یاران امام یک‌جا و نزدیک هم بود. عمر سعد که چنین دید، کسانی را مأمور کرد تا از چپ و راست حمله کنند تا آنان را به محاصره کشند. سه چهار نفر از اصحاب […]

شهادت اصحاب – عمرو بن قرظة انصاری 2

طبری گوید: عمرو بن قرظۀ انصاری برای نبرد در رکاب حسین (ع) بیرون آمد. رجز می‌خواند و می‌جنگید تا آن‌که کشته شد. او از یاران امام حسین بود و برادرش در سپاه عمر سعد بود. برادرش صدا زد: ای حسین! ای دروغگو پسر دروغگو! برادرم را گمراه کردی و او را به کشتن دادی. امام […]

شهادت اصحاب – مسلم بن عوسجه

طبری از زبیدی نقل می‌کند: وقتی عمرو بن حجاج به یاران حسین (ع) نزدیک شد، شنیدند که می‌گفت: ای کوفیان! در اطاعت و همبستگی باشید؛ در کشتن کسی از دین بیرون رفته و با حاکم مخالفت کرده، تردید نکنید. امام حسین (ع) به وی فرمود: ای عمرو! آیا مردم را بر ضدّ من می‌شورانی؟ آیا […]

شهادت اصحاب- عبد الله بن عمیر 3

محمّد بن ابی طالب گوید: حدیثی دیدم که ابن وهب، مسیحی بود. او و مادرش به دست امام حسین (ع) مسلمان شدند. در جنگ، 24 پیاده و 12 سواره را کشت، آن‌گاه اسیر شد. او را نزد عمر سعد بردند. گفت: سخت می‌جنگیدی! آن‌گاه دستور داد گردنش را زدند و سر او را به طرف […]

نزول نصرت الهی 1

سیّدبن طاووس از امام صادق (ع) روایت می‌کند که فرمود: از پدرم شنیدم چون حسین (ع) و عمر سعد رویاروی شدند و جنگ درگرفت، خداوند نصرت و یاری خود را فرستاد، آن‌چنان که بالای سر امام بال و پر گشود. آن‌گاه امام مخیّر شد که بر دشمنانش پیروز شود یا به دیدار خدا رود. امام، دیدار […]

خطبه امام حسین علیه السلام برای اهل کوفه

خوارزمی با سند خویش از  عبد الله بن حسن نقل می‌کند: چون عمر سعد سپاه خود را برای جنگ با حسین (ع) سامان داد و هر کس را در جایگاه خود قرار داد و پرچم‌ها را در جایگاه‌های خود برافراشت و حسین (ع) هم یاران خود را آراست و آنان را در جناح چپ و […]